دکتر بهزاد مشعلی مدیر گروه رشته مدیریت دانشگاه علم و فرهنگ در تعریف علم مدیریت گفت: در تعریف مدیریت به دو اصطلاح بر میخوریم یکی علم، که منظور از آن تجربیاتی است که توسط افراد مختلف کسب و پرورش داده شده است و تبدیل به راهکارهایی شده است که دیگران با استفاده از آن به موفقیت میرسند؛ در یک تعریف میتوان علم را تجربیاتی دانست که تجزیه و تحلیل و دسته بندی شده اند و میتوان براساس آن ها دست به اقدام زد، در نتیجه مدیریت هم با این تعریف علم نام دارد، یعنی افراد سازمان های مختلف تجربیات مختلفی داشتند که با یکدیگر ترکیب کردند و در قالب اصول و راهکارها در اخیار بقیه قرار داده اند.
وی ادامه داد: وقتی بحث مدیریت مطرح میشود میتوان اداره کردن سایر انسان ها را مدیریت دانست ولی در عبارتی ساده تر، استفاده از دیگر انسان ها برای انجام کار را مدیریت می گویند؛ این تعریف در چارچوب سازمان ها متفاوت است و در آنجا مدیریت را ترکیب منابع برای دستیابی به هدف تعریف میکنیم، حال اینکه هدف ابعاد گسترده ای دارد که در هر سازمان بستگی به نوع سازمان و نوع مدیریت ان سازمان متفاوت است.
دکتر مشعلی درخصوص اهمیت مدیریت در کشورهای مختلف عنوان کرد: امروزه تنها مزیت رقابتی سازمان های مختلف تفاوت در شیوه ی مدیریتی آن هاست. به جرات میتوان گفت هیچ سازمان و یا شرکت موفقی وجود ندارد مگر اینکه شیوه ی مدیریتی موفقی داشته باشد؛ اگر شرکت اپل به موفقیت و شهرت جهانی دست پیدا میکند قطعا استیوجابز شیوه ی موفقی در اداره ی شرکت اپل داشته است .
وی افزود: مدیریت در همه ی دنیا و در ابعاد کوچک و بزرگ وجود دارد ولی دو تفاوت در فعالیت آن ها وجود دارد، یکی شیوه ی گزینش مدیران و دیگری باز یا بسته بودن دست مدیران در انجام فعالیت های مختلف است .
مدیرگروه مدیریت دانشگاه علم و فرهنگ درخصوص جایگاه مدیریت در سازمان های بزرگ و سطوح حکومتی گفت: در سطوح حکومتی و سازمان های بزرگ مدیریت به صورت های فنی و سیاسی دنبال می شوند؛ مدیران فنی براساس لیاقت و شایستگی و مدیران سیاسی براساس دیدگاه های حزبی انتخاب می شوند. هر چه مدیران فنی در یک کشور یا سازمان بیشتر باشند سازمان موفق تر خواهد بود. اگر بخواهیم جایگاه مدیریت را در یک کشور بسنجیم باید تعداد مدیران فنی آن را نسبت به کل مدیران مورد ارزیابی قرار دهیم.
دکتر مشعلی ادامه داد: تفاوت دوم در نحوه ی گزینش و استخدام است؛ در برخی کشورها براساس معیارهای عینی مدیران منصوب میشوند یعنی فرد براساس سابقه ی فعالیت هایی که داشته به مدیریت میرسد؛ ولی در برخی از کشورها مدیریت براساس تعهد و تخصصی است که فرد دارد؛ در این مورد هیچ تعریفی برای تخصص و تعهد در نظر گرفته نمی شود؛ هر چه معیارهای انتصاب مدیران شفاف تر باشد جایگاه مدیریت در سازمان دقیق تر خواهد بود.
دکتر مشعلی افزود: یک مدیر موفق برای رسیدن به موفقیت باید شایستگی و لیاقت آن را داشته باشد یعنی دانش، مهارت و توانایی لازم برای اداره یک سازمان را که شامل اطلاعات عمومی و تخصصی است را داشته باشد و بتواند توسط مهارت، آن ها را در عمل به کار ببرد و همچنین توانایی های لازم برای اجرای مهارت را داشته باشد.
وی در پایان گفت: مدیریت موفق 30 تا 40 درصد براساس دانش های کسب شده و 60 تا 70 درصد براساس تجربه و افزایش مهارت است.
No tags for this post.