در حالی که فروش عروسک «لبوبو» در ایران از مرز یک میلیون عدد گذشته و گردش مالی آن به بیش از ۸۰۰ میلیارد تومان رسیده، بسیاری این موج جهانی را یک سرگرمی بیخطر میدانند اما یک پژوهشگر حوزه فرهنگ و ارتباطات معتقد است ماجرا بسیار فراتر از یک مد گذراست و به ریشههای بحران فرهنگی ما بازمیگردد.
فرگل غفاری، پژوهشگر حوزه فرهنگ و ارتباطات در خصوص لبوبو و رخنه چنین صنایع به ظاهر بی خطر اما کاملا آمده از فرهنگی بیگانه در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری سیناپرس گفت: «لبوبو» با تکیه بر مدل جعبههای شگفتانه موفق شده هیجانی شبیه قمار در ذهن نوجوانان ایجاد کند؛ چرخهای از خرید مکرر با امید به یافتن مدلهای کمیاب، که همین فرایند سبب شده تا رفتار مصرفگرایانه را در قالب تجربهای سرگرمکننده به نسل جوان آموزش دهد.
غفاری در ادامه افزود: لبوبو در ظاهر یک اسباببازی ساده است، اما در باطن حامل یک فرم فرهنگی و ارزشهای خاص خودش است؛ ارزشی که مصرف را محور هویت قرار میدهد.
وی تاکید کرد: متاسفانه این پدیده در خلا تولیدات فرهنگی ما اتفاق افتاده است. ایران در سالهای اخیر، به دلیل ضعف تولید محتوا و بحران تصویرسازی بومی، میدان را برای چنین موجهایی باز گذاشته است، در حالی که ما در ایران روایت و اسطوره کم نداریم؛ اما هنوز نتوانستهایم نسخههای کودکانه از این روایتها بسازیم.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و ارتباطات عنوان کرد: کشورهایی که بازار صنایع فرهنگی را تسخیر کردهاند، حتی برای چیزهایی که وجود نداشته، روایت و تصویر خلق کردهاند. ما برعکس روایت داریم، اما تصویر نداریم؛ بنابراین کودک ما تصویر را از دیگرانی میگیرد که هویت ما را دستخوش تغییر قرار میدهند.
وی افزود: بنابراین اگر نسخههای جذاب و کارتونیزه شده از قهرمانان ایرانی وجود داشت، رستمی کودکانه، سهرابی خندان، آرشی قابل لمس برای بچهها، انتخاب کودک بهطور طبیعی تغییر میکرد. کودک ناسیونالیست نیست، زیبایی را انتخاب میکند. اگر محصولات بومی جذاب باشند، کودک هم بومی انتخاب میکند.
وی بخش دیگری از نگرانی خود را به بازار بیقاعده نسخههای تقلبی اختصاص میدهد؛ نسخههایی بیکیفیت، ارزان و بدون استاندارد، که بدون نظارت وارد کشور میشوند. به باور او، نبود سیاستگذاری فرهنگی و اقتصادی، راه را برای همین موجهای بیضابطه باز گذاشته است.
غفاری تأکید کرد: راهحل نه مخالفت با کالاهای خارجی است و نه پاککردن صورتمسئله،اما باید بدانیم فرهنگ با شعار حفظ نمیشود؛ با ساختن حفظ میشود و ما باید از روایتهایمان تصویر و هویت بسازیم تا با ورود هر کالایی دستخوش بحران فرهنگی نشویم.
این پژوهشگر فرهنگ سه محور اصلی را دراین خصوص ضروری دانست و گفت: تقویت سواد رسانهای خانوادهها، شفافیت و نظارت در بازار محصولات فرهنگی و مهمتر از همه ایجاد بدیل بومی جذاب که بتواند جهان تصویری کودک ایرانی را از نو بسازد، از اهمیت بسیاری برخوردار است.
به باور او تا زمانی که این جهان تصویری ساخته نشود، موجهایی مانند لبوبو نهتنها از بین نمیروند، بلکه هر بار با شدت بیشتری بازمیگردند و هویت نسل جدید را بیصدا و تدریجی بازتعریف میکنند.
غفاری در پایان افزود: امیدواریم تلاش کنیم برای ساختن دوباره جهان تصویری خودمان؛ جهانی که کودکان ما حق دارند قهرمانهایش را بشناسد، دوست بدارد وهویتش را با آنها بسازد.

