آزاده لشکریزاده، کارشناس و فعال حوزه اقتصاد و بازار طی یادداشتی عنوان کرد: کیفیت اگر بخواهد در صنایع خلاق نهادینه شود، باید از بنیان فرهنگی آغاز شود. یعنی از نوع نگاه ما به کار، از تربیت نسل خلاقان، و از زبانی که در بارهی موفقیت به کار میبریم. شاخص موفقیت در جهان امروز نه سرعت است و نه حجم تولید، بلکه میزان صداقت در هر مرحله از خلق. این همان معیار پنهان اما ماندگار رشد است. در این یادداشت آمده است:
به گزارش سیناپرس، هر روز تقویم را به نامی مزین کردهاند؛ اما اندک روزهایی هستند که خودِ معنا را یادآور میشوند. «روز کیفیت» از آن دست روزهاست که بهانهاش نه جشن است و نه تبلیغ، بلکه یادآوریِ وجدان است؛ وجدانِ کار، وجدانِ اثر، و وجدانِ مسئولیت. در جهان صنایع خلاق، کیفیت دیگر شاخصِ فنی نیست، بلکه تبدیل شده است به شاخصِ کرامت؛ کرامتِ خالق اثر. کیفیت را نمیتوان تولید کرد، همانگونه که صداقت را نمیتوان تزریق کرد.
کیفیت باید در تار و پود تفکر شکل گرفته باشد، نه در فرآیند کنترل نهایی. هر اثر خلاق، تکهای از روحِ سازندهی خود را حمل میکند. اگر در نیتِ آغاز، صداقت باشد، در نتیجهی نهایی، کیفیت تجلی مییابد. کیفیت، سیمای اخلاقِ حرفهای است در چهرهی محصول.
در روزگار ما، بازار پر است از جلوههای پر زرق و برق و روایتهای پرادعا؛ اما در سکوتِ بازار، تنها یک چیز دوام میآورد: حسِ اعتماد. اعتماد، زبان مخاطب است و کیفیت، گویش آن. محصولی که راستگوست، حتی بیکلام هم شنیده میشود. و همین است راز ماندگاری برندهای بزرگ جهانی؛ آنها صداقت را به عیار کیفیت ترجمه کردهاند. در ایران امروز، صنایع خلاق در میانه مسیر بلوغ ایستادهاند. ما از مرحلهی “خلاق بودن” عبور کردهایم و به مرحلهی “درست خلق کردن” رسیدهایم. در این مرحله، کیفیت دیگر تجمل نیست؛ ضرورت است. همانطور که هنرمند در برابر اثر خود مسئول است، کارآفرین خلاق نیز در برابر زمان، فرهنگ و اعتماد مردم مسئول است.
کیفیت اگر بخواهد در صنایع خلاق نهادینه شود، باید از بنیان فرهنگی آغاز شود. یعنی از نوع نگاه ما به کار، از تربیت نسل خلاقان، و از زبانی که در بارهی موفقیت به کار میبریم. شاخص موفقیت در جهان امروز نه سرعت است و نه حجم تولید، بلکه میزان صداقت در هر مرحله از خلق. این همان معیار پنهان اما ماندگارِ رشد است.
ما در کشورمان بارها از «استاندارد» سخن گفتهایم، اما کمتر از «وجدانِ استاندارد» حرف زدهایم. در صنایع خلاق، این وجدان است که استاندارد واقعی را تعریف میکند. در طراحی لباس، در تولید انیمیشن، در بستهبندی فرهنگی، در هر جا که نیتِ احترام به انسان در میان باشد، کیفیت خودبهخود زاده میشود ، بیهیچ شعار.
کیفیت دشمنِ شتاب است. هر جا که شتاب غلبه کرد، اندیشه فرو ریخت و سطح جای عمق را گرفت. اما کیفیت همزادِ حوصله، پژوهش و احترام است. در آزمایشگاههای فناوری، همانقدر که در کارگاههای هنری، کیفیت حاصل پیوند صبر و دقت است. در جهان خلاقیت، شتاب شاید دیده شود، اما تنها صبر است که ماندگار میماند. بیکیفیتی، نوعی بیصداقتی است؛ خیانتی پنهان به اعتماد مخاطب.
وقتی تولیدکنندهای از ضعف در محتوا یا متریال میگذرد، در واقع از حقیقت اثر خود میگذرد. در سطح کلان نیز، هر سیاستگذاری که کیفیت را در قالب صرفاً گزارش عملکرد ببیند، زمینهی سقوط ایمان عمومی را فراهم میکند. کیفیت یعنی احترام به شعور جامعه. در زیستبوم صنایع خلاق، آینده از آنِ برندهایی است که در عین نوآوری، به اصول وفادار بمانند. این وفاداری، کلید بقای فرهنگی در عصر هوش مصنوعی است. ماشین میتواند تقلید کند، اما کیفیت رخنهناپذیر است، چون از جنس صداقت انسانیست. در جهان طراحیشده توسط الگوریتمها، تنها آثار راستگو زنده میمانند.
معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری، با ظرفیتهایش در توسعه اقتصاد خلاق، همانطور که تاکنون پیشتاز حمایت از تولیدات خلاقانه بوده، میتواند پرچمدار «کیفیتِ اصیل ایرانی» نیز باشد؛ کیفیتی که ریشه در فرهنگ ظرافت، امانت و دقت این سرزمین دارد. مأموریت امروز سیاستگذاران، بازگرداندن معنا به واژهی کیفیت است: از پروتکل نظارت به گفتوگوی فرهنگی میان خالق و مخاطب.
وقتی درباره کیفیت سخن میگوییم، در واقع از آینده حرف میزنیم. کیفیت یعنی آیندهای که خرابش نکردهایم. در هر اثر دقیق، رگهای از احترام به نسل بعد نهفته است. خلاقیت پایدار تنها زمانی معنا دارد که کیفیت در بنیانش نهادینه شود. سرمایهگذاری بر کیفیت، سرمایهگذاری بر دوام هویت ملی در اقتصاد جهانی است.
سرانجام، بیایید بپذیریم که کیفیت نه محصول هزینه، بلکه ثمرهی وجدان است. وجدان کار، وجدان فرهنگ، وجدان نوآوری. هر جا که این وجدان زنده بماند، اثر استوار میماند و انسان خلاق، آینۀ صداقت خویش میشود. زیرا در پایان، نه شعارها و نه گواهیها، بلکه تنها یک حقیقت میماند: کیفیت، همان صداقتِ پنهانِ اثر است.

