به همین دلیل مسئله حفاظت از حیاتوحش تنها یک مسئله مربوط به قوانین و مقررات یا زیستشناسی نیست. حفاظت ابعاد پیچیدهتری دارد که یکی از آنها برطرف کردن تعارض با جوامعی است که در نزدیکی زیستگاههای جانوری زندگی میکنند. این تعارض گاهی به شکل حمله و تخریب اموال و داراییهای انسان بروز میکند و گاهی باعث بروز صدمات جدی و حتی مرگ برای خود انسانها توسط حیوان وحشی میشود. در این صورت نحوه برخورد و حل مسئله از سوی مجریان قانونی بسیار اهمیت دارد، چون این برخورد میتواند به تعارض موجود بین انسان و گونه مهاجم دامن زده یا از آن بکاهد، درست مثل ماجرای گرگ وحشی در زنجان که این روزها خبرساز شده است.
حفاظت ابعاد پیچیدهتری دارد که یکی از آنها برطرف کردن تعارض با جوامعی است که در نزدیکی زیستگاههای جانوری زندگی میکنند
ماجرای گرگ وحشی و یک دوراهی سخت
29 فروردین امسال یک پسربچه 1.5 ساله در روستای زواجر از خدابنده زنجان و 15 اردیبهشت جاری نیز یک دختر بچه 3.5 ساله توسط یک گرگ مورد حمله قرار گرفتند. تلاش اعضای خانواده و اهالی روستا موجب شد تا گرگ مهاجم پس از طی حدود سه کیلومتر، این کودکان را بر زمین گذاشته و از محل متواری شود. این حملات موجی از ترس و حشت بین اهالی این روستاها ایجاد کرد. در ادامه ماجرا و بعد از شکایتهای متعدد اهالی روستا ماموران سازمان حفاظت محیطزیست برای حل ماجرا اقدام کردند. این ماجرا یکی از نمونههای بارز تعارض بین انسان و حیاتوحش است. در این مورد نه اموال انسانها مثل دام که خود انسانها مورد حمله قرار گرفتهاند. در اینصورت سازمان حفاظت محیطزیست که وظیفه قانونیاش حفاظت از محیطزیست وحیات وحش است در این مورد باید چه عملی انجام دهد؟ آیا این سازمان باید مطابق وطیفه به حمایت از گرگ وحشی در مقابل انسانها بپردازد یا برعکس. صورت مسئله در ظاهر ساده است اما در واقع مسئله مهم و پچیدهای است. اما قبل از پاسخ دادن به مسئله اجازه بدهید ببینیم سازمان در این مورد چه برخوردی کرده است
کشتن گرگ
هفته پیش فرمانده یگان حفاظت اداره کل محیط زیست استان زنجان در مصاحبه با خبرنگاران از اعزام تعداد شکارچی همدانی برای شکار و کشتن این گرگ مهاجم خبر داد. افشار گفت:« چهار نفر از میرشکاران کرمانشاه به منظور شکار این حیوان وحشی و درنده در این منطقه به سر می برند و با توجه به اینکه احتمال دارد گرگ مادر برای شیر دهی به توله ها به لانه برگردد اطراف لانه را بطور شبانه روز و به دقت زیر نظر دارند». او در توضیح دلیل این تصمیم هم گفت:« اگر این میرشکاران از وجود سگ های تجسس بهره مند بودند در این صورت می توانستند این گرگ را که در همین اطراف بوده و از دور مواظب توله هایش است رد زنی کرده و با شکار آن به نگرانی اهالی روستاهای پیرامون خاتمه دهند». افشار با تاکید براینکه شکار گرگ ها کاری بسیار سخت است، اعلام کرد: «اهالی محلی نیز در صورت تمایل به همکاری در شکار این گرگ، می توانند از محیط زیست مجوز بگیرند تا با از بین بردن این حیوان به ترس و وحشت خانواده ها به ویژه کودکان روستایی پایان دهند».این نحوه بیان خبر باعث ایجاد انتقاداتی به سازمان محیطزیست درباره کشتن این گرگ شد وبسیاری از طرفداران محیطزیست به سازمان بابت این اقدام و کمین کردن در اطراف خانه این گرگ برای کشتنش در حالیکه توله هم دارد انتقاد کردند. بررسی بیشتر موضوع نشان میدهد ماجرا واقعا چیست.
مرگ یکی برای پیشگیری از مرگ دیگران
در مورد پدیدههای اینچنینی معمولا متولیان حفاظت با مسائل و پارامترهای مختلفی برای تصمیمگیری روبرو هستند. اینکه حیوان مهاجم از چه گونهای است، میزان تعارض در چه حد است و نحوه برخورد چه تاثیری در آینده رابطه انسان و حیاتوحش خواهد گذاشت.اگر در این مورد با یکگونه حفاظت شده و بسیار کمک تعداد روبروباشیم، بهتر است حیوان زندهگیری شده و برای حفظ گونهاش به منطقهای که از زیستگاه که امکان تعارض در آن پایین و شکار بیشتری در دسترساش است منتقل شود. اما وقتی با گونهای فراوان روبرو هستیم که از نزدیک شدن به جوامع انسانی ترسی ندارد این راهکار چندان موفقیت آمیز نخواهد بود. حمله مستقیم به انسان بالاترین بروزتعارض است و گرگ از گونهای بسیار فراوان است که در همه جا دیده میشود و نمیتوان به سادگی آنرا از حضور در نزدیکی انسان بازداشت. از سوی دیگر تعلل و جانبداری از حیوان این تصور را در ذهن مردم محلی پدید میآورد که متولیان حفاظت برای حیوانات بیشتر از انسانها ارزش قایل هستند( این مطلب قصد ارزشگذاری در این مورد را ندارد و تنها قیاس موجود را بیان کرده است).
زنده نگاه داشتن این گرگ در دراز مدت موجب مرگ تعداد بیشتری از جانوران وحشی و به خصوص گرگها خواهد شد.
در این صورت تضاد وتعارض افزایش یافته واحتمالا موجب مرگ تعداد بیشتری حیوان وحشی بر اثر لجاجت و خصومت خواهد شد و تولههای گرگ احتمالا نخستین قربانیان خواهند بود. اقدامی که باعث وحشیتر شدن گرگ و افزایش تعارض و خسارت خواهد شد و حتی اگر اینچنین نشود، زنده نگاه داشتن این گرگ در دراز مدت موجب مرگ تعداد بیشتری از جانوران وحشی و به خصوص گرگها خواهد شد. بسیاری از متخصصان حفاظت در چنین مواقعی مرگ سریع حیوان مهاجم توسط متولیان قانونی حفاظت را توصیه میکنند، اقدامی که نه فقط تنها راهحل مشکل است، بلکه باعث جلب اعتماد مردم محلی به سازمان شده و از بروز تعارضات زیانبار بعدی جلوگیری خواهد کرد. تنها نکته مهم در مورد گرگ زنجان نحوه اعلام خبر است که در آن بی دقتی صورت گرفته است. هر چند در این خبر تاکید شده دستوری برای معدوم کردن تولههای گرگ صادر نشده و تصمیم گیری در مورد آنها به بعد از کشتن گرگ مهاجم موکول شده است. اما اعلام خبر باعث ایجاد نوعی ترس ونگرانی از انجام اعمال وحشیانه شده است که لزوما درست نیست و همانطور که گفته شد، مرگ گرگ مهاجم صرفا به دلیل حفاظت از جان تولهها و دیگر حیوانات توصیه میشود.
علی رنجبران
No tags for this post.