تقویت زیرساختها تا دیپلماسی جهانی میراث

هانی رستگاران، مشاور معاون گردشگری کشور طی یادداشتی عنوان کرده است: پس از انقلاب اسلامی، حوزه گردشگری در ایران تجربهای پیچیده اما پرتحول را پشت سر گذاشته است؛ تحولی که هم علایق و سبک زندگی داخلی را تغییر داد و هم ظرفیتهای میراثی، طبیعی و زیستبومی کشور را برای دیده شدن در سطح بینالمللی تقویت کرد. در این یادداشت آمده است:
به گزارش خبرگزاری سینا، یکی از پایهایترین تغییرها پس از انقلاب، گسترش شبکه راهها و دسترسی روستایی و بینشهری بود که سفر را از امری محدود برای اقشار خاص به یکی از عناصر معمول زندگی خانوار ایرانی تبدیل کرد. مطالعات و گزارشهای داخلی افزایش چشمگیر طول راهها و شمار مجتمعهای خدماتی بینراهی و پارکها را بهعنوان زیرساختی که سفر داخلی را ممکن ساخت، مستند میکنند؛ این زیرساختها نقش اساسی در سوق دادن سفرهای تفریحی و زیارتی ایفا کردهاند.
تقویت زیرساختهای خدمات گردشگری و نیروی انسانی
پس از انقلاب، آموزشهای تخصصی، صدور مدارک و شکلگیری نهادهای حرفهای در حوزه هتلداری، راهنمایی و مدیریت مقاصد رشد یافت؛ برگزاری دورههای کوتاهمدت و صدور گواهینامهها نشاندهنده حرفهایتر شدن خدمات است که کیفیت تجربه گردشگر داخلی و خارجی را بالا برده است. آمارها و گزارشهای حوزه گردشگری از افزایش قابل توجه ظرفیتهای خدماتی خبر میدهند.
حضور روستاهای ایرانی در فهرست «روستاهای برتر جهانی»
در تازهترین دورههای انتخاب روستاهای برتر توسط UN Tourism، چند روستای ایرانی موفق به ورود به فهرست شدهاند؛ این انتخاب نهتنها تاییدی بر غنای فرهنگی و تنوع جغرافیایی ایران است بلکه نشاندهنده توانمندی جوامع محلی در مدیریت تجربه گردشگری بهشیوهای پایدار و مبتنی بر میراث بومی است. ورود روستاها به فهرستِ UN Tourism اغلب با پوشش رسانهای گسترده، افزایش همزمان بازدید داخلی و خارجی در سطح مقطعی و جذب حمایت برای طرحهای توسعه محلی همراه میشود. این روند میتواند الگوی جدیدی برای تمرکز بر گردشگری توزیعشده و کاهش تمرکز بر مقاصد پرجمعیت فراهم کند.
روستاهای کندوان استان آذربایجان شرقی، روستای اسفهک در استان خراسان جنوبی و طی چند روز گذشته سه روستای شفیع آباد شهداد استان کرمان، روستای کندلوس در استان مازندران و روستای سهیلی در جزیره قشم و خلیج همیشه فارس، روستاهایی هستند که از جمهوری اسلامی ایران در فهرست روستاهای برتر سازمان جهانی گردشگری ملل متحد ثبت شدند.
تشکیل ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر کشور و نقش آن ساختار حکمرانی گردشگری داخلی
برای تبدیل ظرفیتهای بالقوه به خدمات واقعی و تجربه قابل اتکا برای مسافران، هماهنگی میان دستگاهها ضروری است. بر همین اساس، هیأت وزیران جمهوری اسلامی، ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر را بهمنظور «سیاستگذاری، برنامهریزی، سازماندهی و نظارت بر فعالیتهای سفر» تشکیل داد؛ ستادی مرکب از وزارت میراث فرهنگی، وزارت کشور، وزارت بهداشت، وزارت راه و دیگر دستگاههای مرتبط که وظیفه دارد انسجام عملیاتی در ایام پیک و طول سال را برقرار کند. مصوبه و متن تشکیل این ستاد، چارچوبی رسمی برای هماهنگیهای بینبخشی فراهم کرده—از مدیریت ایمنی و خدمات رفاهی تا پایش عملکرد دستگاهها و برنامهریزی برای ایام پرترافیک. این نهاد نقش کلیدی در آمادهسازی زیرساختهای خدماتی و پاسخگویی منسجم به نیاز گردشگران دارد.
رونق گردشگری داخلی و رشد بازدید از اماکن تاریخی
آمارهای رسمی و پوشش رسانهای نشان میدهد اماکن تاریخی نظیر تختجمشید، حافظیه و سعدیه همچنان مقصد اول گردشگران داخلی در ایام پیک هستند؛ این پویایی بازدیدها نتیجه همافزایی حفاظت، عرضه خدمات و تبلیغات داخلی است و اهمیت گردشگری فرهنگی را در سبد سفرهای نوروزی و تابستانی نشان میدهد.
سیاستگذاری و نهادسازی؛ از وزارت تا ستادهای تخصصی
تاسیس وزارتخانه و نهادهای مرتبط (وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و ستادهای ملی) و تدوین سیاستهای حمایتی و برنامهریزی بلندمدت، ظرفیت هماهنگی بینبخشی را فراهم کرده است. این نهادها علاوه بر ثبت و حفاظت، در زمینه توسعه مقاصد جدید، توانمندسازی زیستبوم صنایعدستی و تقویت برند ملی ایران فعال بودهاند.
توسعه گردشگری بینالمللی و تلاش برای افزایش ورود گردشگران
در سالهای اخیر با وجود پیچیدگیهای منطقهای و بینالمللی، تلاشهایی برای بازاریابی بینالمللی و تسهیل ورود گردشگران صورت گرفته است؛ برخی گزارشها حتی از رشد درصدی ورود گردشگران خارجی در دورههای اخیر خبر دادهاند که نشاندهنده پتانسیل بازگشت ایران به بازارهای گردشگری بینالمللی است. باید توجه کرد که این روند حساس به عوامل سیاسی و اقتصادی جهانی است و نوسانات ممکن است اثرگذار باشد.
دستاوردهای یادشده محصول کار جمعی نهادها، کارشناسان میراث، مدیران محلی، فعالان بخش خصوصی و دیپلماتهای فرهنگی بوده است. در عرصه ملی، وزیران و مدیران اجرایی نقش تسهیلکننده، سیاستگذار و سفیر فرهنگی را ایفا کردهاند. از جمله در یک سال اخیر، سیدرضا صالحیامیری که در نهادهای فرهنگی و بینالمللی نیز تجربیاتی بسیار ارزنده دارد، از افتتاح و پیگیری پروژههای متعدد، طرحهای تقویت زیربناها و تاکید بر پیوند فرهنگی و هویتی نسل جوان سخن گفته و از اجرای صدها پروژه عمرانی و فرهنگی در دوره مدیریتش گزارش شده است؛ او بر تقویت «دلبستگی نسل جوان به ایران فرهنگی» و تکمیل پروژههای زیرساختی تأکید داشته است. این نوع رهیافت نشان میدهد ترکیب اقدامات سختافزاری (پروژهها و زیرساخت) و نرمافزاری (دیپلماسی فرهنگی، برنامههای نسلمحور) برای توسعه گردشگری حیاتی است.
ارزیابی و چشمانداز
دستاوردهای پنجدههای قابلتوجهاند: از افزایش دسترسی و تاسیس مراکز خدماتی تا پروندهسازیهای میراث جهانی و ظرفیتسازی نیروی انسانی. اما برای تبدیل این دستاوردها به افزایش پایدار گردشگران خارجی و ارتقای درآمدزایی، نیاز به تکمیل حلقههایی است: تسهیل ویزا و حملونقل بینالمللی، برندینگ متمرکز و حرفهای، حمایت هدفمند از سرمایهگذاریهای بخش خصوصی و پایش کیفی خدمات. توجه ویژه به توسعه گردشگری پایدار، مشارکت جوامع محلی و حفاظت از منابع زیستمحیطی و فرهنگی نیز شرط ماندگاری این موفقیتهاست.
در مجموع میتوان گفت جمهوری اسلامی در حوزه گردشگری هم در لایههای زیرساختی و خدماتی و هم در عرصه حفاظت و دیپلماسی میراث، دستاوردهای ملموسی داشته است. موفقیت نهایی اما وابسته به استمرار سیاستگذاری هوشمند، تعامل حرفهای بین بخش دولتی و خصوصی و تقویت تصویر مثبت فرهنگی ایران در صحنه جهانی است.