در روزهای گذشته، جایزه نوبل اقتصادی سال ۲۰۲۵ به طور مشترک به سه محقق به نامهای جوئل موکیر، فیلیپ آگیون و پیترهاویت به خاطر توضیح «رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری» اهدا شد. این جایزه به خاطر«شناسایی پیشنیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت فناوری» که توسط موکیر و «نظریه رشد پایدار از طریق تخریب خلاق» که توسط آگیون و هویت ارائه شده، به این سه محقق اهدا شد. به همین مناسبت دکتر محمد نبی شهیکی، معاون فناوری و نوآوری وزارت علوم طی یادداشتی به ضرورت نوآوری باز در پارک های علم و فناوری ایران پرداخته، که در ادامه آمده است:
به گزارش خبرگزاری سینا، تحولات فناورانه جهانی و دگرگونی در منطق رشد اقتصادی سبب شده که نوآوری به اصلیترین پیشران توسعه تبدیل شود. در چارچوب نظری رشد درون زا و فراتر از الگوهای کلاسیک رشد، که توسط برندگان نوبل 2025 یعنی آگیون، موکیر وهاویت طراحی شده، نوآوری و تحقیق و توسعه (R&D) نه نتیجه عوامل بیرونی، بلکه حاصل سازوکارهای درونی اقتصاد و تعامل میان دانش، بنگاه و سیاست عمومی است. در این میان پارکهای فناوری میتوانند به عنوان کانون نوآوری باز و تخریب خلاق عمل کنند و پنجره فرصت تازهای برای توسعه صنعتی بگشایند.
باید بپذیریم که تحولات فناورانه دو دهه اخیر دیگر تنها به معنای انباشت منابع فیزیکی، سرمایه انسانی و انباشت موجودی سرمایه نیست، بلکه این تحولات دیگر بر مدارِ تولید و جذب دانش و نوآوری استوار هستند. جهانی شدن بازارها، دیجیتالی شدن فرآیندها و افزایش سرعت نوآوری در جهان امروز، سبب شده کشورها با “پنجره فرصت توسعه” روبرو شوند. مقاطعی زمانی که در آن، با ورود فناوریهای نوین، مسیرهای تازهای برای جهش اقتصادی باز میشود.
در ایران بهرهگیری از این فرصت، نیازمند وجود زیرساختهای نهادی و فناورانهای است که بتوانند دانش را به محصول تبدیل کرده و محصول را به بازار روانه کند. یکی از بازیگران اصلی این فرآیند در کشور ما، پارکهای علم و فناوری هستند که یکی از ارکان مهم و اساسی در زیست بوم نوآوری هستند. با اینکه در دو دهه گذشته پارکهای فناوری در ایران رشد کمی قابل توجهی یافتهاند، اما محتوا و نقش کیفی آنها در نظام نوآوری ملی به درستی نهادینه نشده است. در حالی که ساختارسازی تخصصی و وزن دادن نهادی به این نهاد مهم در عرصه فناوری کشور، میتواند چهارچوب نظری رشد درون زا را ایجاد و موتور محرک نوآوری و پنجره پیشرفت در حوزه اقتصاد دانشبنیان و با فناوری بالا را فراهم آورد.
در حال حاضر در ایران 59 پارک علم و فناوری، 295 مرکز رشد واحدهای فناور و 23 پردیس فناوری وجود دارد که برخی از این پارکها سیری موثر در نظام نوآوری ملی داشته و داستان موفقیت آنها به عنوان نقطه امیدبخش در کشور بوده و برخی نیز در چرخه ناکامی و عدم موفقیت بودهاند.
بررسی محتوایی نظریات و آرای برندگان جایزه نوبل اقتصادی امسال حاکی از آن است که در مسیر تخریب خلاق و رشد اقتصادی مبتنی بر نوآوری و طراحی مدل آینده و در عرصه حکمرانی هوشمند اکوسیستم ساز مبتنی بر نوآوری در الگوسازی اقتصادی مسیر آینده ایران، توجه جدی به موارد زیر حائز اهمیت است:
۱- الگوی “نوآوری باز” که هنری چسبرو مطرح کرده، بر این فرض استوار است که بنگاهها و نهادها نباید نوآوری را در مرزهای درونی خود محصور کنند، بلکه باید در تعامل پیوسته با دانشگاهها، استارتآپها، مراکز تحقیقاتی و سایر ارکان زیست بوم نوآوری طراحی کنند. این رویکرد نه تنها باعث کاهش هزینه مبادلاتی، بلکه باعث ارتقای چرخه یادگیری و نوآوری پایدار میشود. در بستر نوآوری باز، تحقیق و توسعه R&D دیگر یک فعالیت درون سازمانی صرف نیست، بلکه بخشی از شبکه گسترده خلق ارزش است.
اما شواهد تجربی در ایران نشان میدهد که علی رغم ظرفیت ماده ۱۱ و ۱۳ قانون جهش تولید دانشبنیان که میتواند بستر نهادی اکوسیستم نوآوری باز را فراهم سازد، شکاف بسیار پررنگ است. بدون تردید با باز طراحی و بازآرایی سازمانی پارکهای علم و فناوری در ایران است که میتوان در قالب یک برنامه عملیاتی هوشمند، این شکاف را کاهش داد.
۲- پیوند نظری الگوسازی اقتصادی با نظریات سه اقتصاددان برجسته برنده نوبل اقتصاد ۲۰۲۵، یعنی آگیون، هاویت و موکیر که در نظریات خود به نقش نوآوری و تخریب خلاق بر رشد اقتصادی درون زا تاکید دارند، و بررسی واقعیات موجود در زیست بوم فناوری ایران، نیاز به نهادسازی و زیر نهادسازیِ کارآمد در ارکان این زیست بوم نوآوری و فناوری را به خوبی نمایان میسازد.
در نگاه آگیون و هاویت اقتصاد، همچون موجودی زنده عمل میکند که از درون خود انرژی بازآفرینی تولید میکند. این انرژی همان نوآوری است. فرایندی که شوپیتر از آن به عنوان تخریب خلاق نام میبرد.
در ایران در صورت معماری سازمانی نوین در پارکهای علم و فناوری و سرمایهگذاری عمومی و خصوصی هدفمند، میتواند میدان عمل تخریب خلاق باشند. به جای حفظ ساختارهای سنتی تولید، پارکها باید محیطی برای آزمایش ایدههای جدید، شکستهای سریع و یادگیری مستمر ایجاد کنند. این همان چیزی است که آگیون از آن، با عنوان “پویایی نوآوری” یاد میکند. محیطی که در آن ورود نوآوران جدید به بازار، فشار بر ارتقای کارایی و یادگیری عمیق را افزایش میدهد.
از سوی دیگر در نظریه رشد درونزا، مفهوم دانش تجویزی اهمیت ویژهای دارد. در ایران پارکهای علم و فناوری میتوانند بستر تولید این نوع دانش باشند، جایی که نظریه و تجربه به هم میرسند و خروجی آن راه حلهای فناورانه برای مسائل صنعتی و اجتماعی است.
۳- دانشگاهها منبع و مرجع استعداد و نوآوری هستند. تبدیل بخشی از دانش دانشگاهی در چرخه تجاریسازی، ایجاد شبکههای نوآوری باز با توسعه اسپینافهای دانشگاهی، استارتاپها و شرکتهای دانش بنیان فرصت تازهای برای توسعه نوآوری در ایران خلق میکنند. این همان نقطهای است که دانش نظری به دانش تجویزی تبدیل میشود. چنین اقدامی با تقویت جایگاه پارکهای فناوری در اکوسیستم نوآوری امکان پذیر است.
۴- در شرایطی که اقتصاد ایران با چالشهایی چون بهرهوری پایین، وابستگی به منابع طبیعی و گاها شکاف علم و صنعت روبرو است، این پارکهای علم و فناوری هستند که با وجود ساختاری درست، میتوانند پنجره فرصت تازهای برای رشد و پیشرفت بگشایند، اما تحقق این نقش، نیازمند چند تحول بنیادین در آنها است:
الف) تغییر نقش پارکها، از نهاد حمایتی به نهاد مولد دانش و نوآوری و آزمایشگاهی برای سیاستگذاری نوآوری
ب) اتصال ساختار پارکها به سیاست صنعتی کشور
ج) تقویت بازیگران زیست بوم نوآوری همانند: شتاب دهندههای فناوری، سرمایهگذاران مخاطره پذیر، نهادهای تامین مالی نوآورانه (مانند SPVها، PEها، CVCها، سکوهای تامین مالی جمعی و…)، مراکز همآفرینی، بخشهای تحقیق و توسعه صنعتی و… .
5- پذیرش تخریب خلاق یکی از مهمترین پیام های برندگان نوبل 2025 اقتصاد، برای سیاستگذاران و عرصه حکمرانی است. باید پذیرفت در مسیر تحول در اقتصاد ایران، باید بازآرایی در تئوری وابستگی به مسیر بر اساس پارادایم تخریب خلاق شکل گیرد و بازنگری منطقی در حمایت بیش از حد صنایع آربیتراژی شکل گیرد و سیاستگذاران می باید میان حمایت از نسل نوین صنایع با ارزش افزوده و غیر آربیتراژی و دانش بنیان و بنگاههای ناکارآمد تمایز قائل شوند.
کوتاه سخن اینکه در منطق آگیون، هاویت و موکیر، توسعه زمانی درونی و پایدار است که نوآوری از دل تعامل نهادهای دانشمحور و بنگاههای اقتصادی برخیزد. این فرایند در ایران میتواند از بستر پارکهای علم و فناوری آغاز شود، مشروط بر اینکه به جایگاه نهادی آن توجه شود و به شبکههایی پویا و همسو با زنجیره ارزش فناوری صنعتی تبدیل شود و در چنین شرایطی است که کانونهای درخشان نوآوری ملی شکل خواهند گرفت، دانش تجویزی زاده میشود و تخریب خلاق از دل آن برمیخیزد و پنجرههای تازهای از توسعه صنعتی و اقتصادی را در افق ایرانزمین میگشایند. توسعهای پایدار که نه صرفا بر پایه منابع طبیعی، بلکه بر بنیان اندیشه، تجربه و خلاقیت ایرانی استوار خواهد بود.