تکیه دولت برای اهل فرهنگ و هنر به عنوان یکی از نخستین تماشاخانههای ایران مطرح است ولی کارکرد این مکان، از زاویه دید برخی از پژوهشگران، فراتر از یک تماشاخانه است؛ تکیه دولت جزو اولین فضاهایی است که ایرانیان در آن، مشق دموکراسی کردهاند.
به گزارش سینا از ایسنا، روزهای پایانی ماه صفر، فرصتی است تا بار دیگر مروری بر گذشته یکی از مهمترین مکانهای تهران قدیم داشته باشیم، مکانی که نامش با اجرای تعزیه گره خورده و در ایام محرم و صفر، میزبان جمع پرشماری از مردم بوده است.
تکیه دولت که یکی از ساختههای دوره قاجاربه است، فقط مکانی نیست که برای ما جنبه نوستالژیک یا هنری داشته باشد بلکه علاوه بر اینها، مکانی است که در آن شاهِ وقت در فضایی مشترک با مردم، به تماشای تعزیه مینشسته است.
خسرو خورشیدی، هنرمند پیشکسوت تئاتر و دانشآموخته رشته طراحی و معماری صحنه که در کودکی به تماشای تکیه دولت رفته است، این مکان را مناسبترین فضا برای اجرای تعزیه دانسته و با انتقاد از عملکرد دوره پهلوی گفته است که پهلوی، تمام دستاوردهای دوران قاجار را از میان برداشت و یکی از همینها تکیه دولت بود. حال آنکه معماری تکیه دولت به عنوان یکی از نخستین تماشاخانههای ایران هرچند ملهم از معماری غرب بود، ولی کاملا با فرهنگ ایرانی آمیخته شد و این مکان، محلی برای اجرای تعزیه بود که گونهای اصیل از نمایش ایرانی به شمار میرود.
اما رضا کوچکزاده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر که عمده پژوهشهای خود را بر شبیهخوانی متمرکز کرده،معتقد است که تکیه دولت، هم قلب تپنده تعزیه بود و هم صحنهای برای نمایش قدرت سیاسی.
به باور او، تکیه دولت صحنهای بود که همزمان ابعاد مذهبی، اجتماعی و سیاسی را در خود جای میداد و همین ویژگی، آن را از دیگر تکایا متمایز میکرد.
این باور از آنجا نشات میگیرد که در این تکیه، شاه و عوامل دربار قاجار در فضایی مشترک با ملت به تماشای تعزیه مینشستند.
هرچند تکیه دولت در دورهای ساخته شده که مراودات میان ایران و غرب در جریان بوده اما کوچکزاده تاکید دارد که برخلاف برخی تصورات، تاثیر مستقیم معماری غربی در ساخت تکیه دولت رد میشود و سبک و شیوههای ساخت آن بیشتر ریشه در سنتهای معماری ایرانی و نیازهای آیینی داشت.
اما علیرضا قاسم خان، سازنده مستند «تکیه دولت» نیز معتقد است که آواز و موسیقی ایرانی از رکنهای مهم «تکیه دولت» است.
به گفته او، موسیقی ما در «تکیه دولت» رشد میکند و این بستر برایش فراهم میشود، ارکستراسیون غربی توسط لومر به ایران وارد شد و در تکیه دولت هم قطعات غربی نواخته میشد.
اما تکیه دولت چگونه و با چه هدفی ساخته شد؟ گفته میشود ناصرالدین شاه، پیش از سفرش به فرنگ، تکیه دولت را در سال ۱۲۸۵ تا سال ۱۲۹۰ قمری ساخت.
آنطور که از بروشور تکیه دولت موجود در کاخ گلستان میتوان برداشت کرد، در آن سالها در تهران بیش از چهل تکیه وجود داشت. تکیههایی مانند تکیه حاج میرزا آقاسی (تکیه عباس آباد) و… اما از آنجا که استقبال شدید مردم به خصوص زنان از نمایشهای مذهبی و نیز کوچکی فضای تکیه، کار اجرای شبیهگردانی را مختل میساخت،تکیه بزرگتر و وسیعتری مورد نیاز بود و این چنین بود که ناصرالدینشاه هم دستور شروع بنای شمسالعماره را داد و هم فرمانی برای ایجاد تکیه بزرگی به نام «تکیه دولت» در داخل ارگ سلطنتی به دوستعلی خان معیرالممالک را صادر کرد.
نقشه تکیه را عبدالغفارنجمالملک در سال ۱۳۰۹ ق ترسیم کرد و این گونه بود که در شمال سبزهمیدان و ضلع جنوب باغ گلستان حدفاصل کاخ ابیض( موزه مردمشناسی فعلی در کاخ گلستان) و عمارت الماس تکیه دولت ساخته شد، جایی که پیش از آن ـ بر اساس نقشه اگوست کریشیش (kirshish) اتریشی (۱۲۷۵ق) ـ انبار دولتی ارگ قرار داشت.
تکیه دولت بنایی با عظمت بود که برای اجرای تعزیه و برگزاری مراسم سوگواری و روضهخوانی در تهران بنا شد. استاد کریم پیرنیا در کتاب معماری ایران، از استاد حسینعلی مهرین به عنوان معمار این بنا نام برده است.
«تکیه دولت» تا پایان دوره قاجار مورد استفاده قرار میگرفت از آن جمله میتوان مراسم تشییع جنازه ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه را نام برد. در محرم سال ۱۳۲۶ قمری محمدعلی شاه نیز مطابق رسم معمول در تکیه حضور یافت که در اثر ازدحام جمعیت در این مراسم تلفاتی به بار آمد، آخرین باری که در زمان قاجار تکیه دولت مورد بهرهبرداری قرار گرفت، مربوط به مجلس موسسان بود که در پانزدهم آذر ۱۳۰۴ شمسی تشکیل شد و در پی آن احمدشاه از سلطنت خلع و رضاخان به ریاست حکومت موقت منصوب شد.
«تکیه دولت» عظیمترین نمایشخانه تاریخ ایران سالها متروک و نیمه مخروبه بود تا اینکه در زمان پهلوی دوم (۱۳۲۵ش) برای ساخت شعبه بانک ملی در بازار، تخریب و بیشتر فضای آن زیربنای بانک شد.
حالا دههها از تغییر و تحولات این بنا میگذرد ولی به گفته رضا کوچکزاده، تکیه دولت تنها یک بنای تاریخی از گذشته نیست بلکه بخشی از حافظه فرهنگی ایرانیان است که بازخوانی آن میتواند به درک بهتر از ریشههای آیینی و هنری امروز کمک کند.