نیروی انسانی، جوهره اصلی صنایع خلاق است. اما پرورش خلاقیت نیازمند زیرساخت، سیاست آموزشی و سرمایه انسانی پویاست. صنایع خلاق، برخلاف بسیاری از بخشهای سنتی اقتصاد، بیش از هر چیز بر اندیشه، مهارت و توانمندی فردی متکیاند. در این میان، آموزش و توانمندسازی نقشی کلیدی در شکلگیری این صنایع ایفا میکنند. آموزش هنر، مهارتهای طراحی، رسانههای نوین، بازیسازی و سایر شاخههای خلاقیت، میتواند زمینهساز خلق شغل، نوآوری و حتی تحول اقتصادی باشد. اما آیا نظام آموزشی ایران همپای تحولات جهانی در حال حرکت است؟ در پرونده «مرز نوآوری و فرهنگ در اقتصاد فردا» چتجیپیتی مروری دارد نگاهی دارد به وضعیت آموزش خلاقیت در ایران، چالشها و ظرفیتهای زیستبومی که باید در خدمت صنایع خلاق قرار گیرد.
آموزش هنر و خلاقیت در ایران؛ میان سنت و پراکندگی
به گزارش خبرگزاری سینا، آموزش هنر در ایران قدمتی طولانی دارد. از دارالفنون گرفته تا دانشکدههای هنر در دانشگاههای معتبر، همواره آموزش رسمی در این حوزهها جریان داشته است. با این حال، بیشتر این آموزشها مبتنی بر سنتهای آکادمیک بوده و کمتر با نیازهای امروز بازار خلاقیت همخوانی دارند.
در مدارس، سهم دروس مرتبط با هنر بسیار اندک و در اغلب موارد غیراستاندارد است. آموزشهای هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر یا طراحی معمولاً به صورت حداقلی ارائه میشوند و بیشتر از آنکه بسترساز کشف استعدادهای خلاق باشند، نقش حاشیهای دارند. در آموزش متوسطه نیز مسیر مشخصی برای دانشآموزان علاقهمند به حوزههای خلاق وجود ندارد.
در سطح آموزش عالی، دانشگاههای هنر، صنعتی و جامع کشور، رشتههای متنوعی در حوزههای طراحی، گرافیک، سینما، موسیقی، بازیسازی و … ارائه میدهند. اما کمبود امکانات، ضعف در بهروزرسانی سرفصلها، فاصله از بازار کار و نبود ارتباط بین دانشگاه و صنعت باعث شده بسیاری از دانشآموختگان این رشتهها نتوانند جذب زیستبوم خلاق شوند یا مسیر حرفهای خود را خارج از چارچوب آموزش رسمی پی بگیرند.
آموزشگاههای آزاد هنری نیز در سالهای اخیر رشد داشتهاند، اما فقدان نظارت کیفی، قیمتهای بالا و عدم اتصال به شبکههای کسبوکار، موجب شده این آموزشها بیشتر به مصرف شخصی یا هنردوستانه محدود شود تا بستری برای اشتغال و کارآفرینی.
فاصله عمیق آموزش رسمی و واقعیت بازار
یکی از چالشهای اصلی در زیستبوم صنایع خلاق، شکاف جدی میان آموزش رسمی و نیازهای واقعی بازار کار است. درحالیکه بازار امروز به طراح تجربه کاربری، تدوینگر محتوای دیجیتال، انیماتور تعاملی، طراح بازی، برنامهریز رویدادهای فرهنگی و مدیر رسانه اجتماعی نیاز دارد، اغلب فارغالتحصیلان دانشگاهی با مهارتهایی فارغ از نیاز بازار وارد میدان میشوند.
بیشتر بخوانید:
صنایع خلاق؛ پیشران تازه اقتصاد و اشتغال در جهان متحول
وقتی خلاقیت صنعت میشود
این شکاف فقط در نوع آموزش نیست، بلکه در شیوه آموزش نیز به چشم میخورد. نظام سنتی آموزشی بر حفظیات، تئوریهای کلاسیک و ارزیابیهای بسته تأکید دارد، در حالی که صنایع خلاق به مهارتهای نرم، تجربه عملی، کار تیمی و توان تولید پروژهمحور نیاز دارد.
کارفرمایان در حوزههای خلاق معمولاً نیرویی را میخواهند که بتواند پروژههای واقعی را مدیریت کند، با ابزارهای نرمافزاری روز آشنا باشد، شبکهسازی بلد باشد و در جریان تحولات جهانی حوزه کاری خود قرار داشته باشد. این در حالی است که بسیاری از دانشآموختگان برای ورود به این بازار، نیازمند آموزش مجدد یا حتی تغییر مسیر هستند.
زیستبوم حمایت از خلاقیت؛ نهادهای نوظهور و نقشآفرین
در سالهای اخیر، با رشد استارتاپها و کسبوکارهای نوآور در ایران، نهادهای جدیدی به زیستبوم صنایع خلاق وارد شدهاند که نقش آموزش غیررسمی، هدایت، شبکهسازی و تجاریسازی را بر عهده گرفتهاند. مهمترین این نهادها، شتابدهندههای خلاق، فضاهای کار اشتراکی و مراکز نوآوری فرهنگی هستند.
شتابدهندههایی مانند خانه خلاق و نوآوری، شتابدهندههای رسانهای و هنری یا مرکز رشد صنایع فرهنگی، دورههای آموزشی کوتاهمدت، منتورینگ، حمایتهای مالی و شبکهسازی حرفهای ارائه میدهند. این مراکز تلاش میکنند خلأ میان آموزش دانشگاهی و بازار را پر کنند و بستری برای تجاریسازی ایدههای خلاق جوانان فراهم آورند.
فضاهای کار اشتراکی (coworking spaces) نیز با فراهم کردن محیطی مشارکتی، بستری برای یادگیری مشارکتی، انتقال تجربه و شکلگیری تیمهای خلاق ایجاد کردهاند. در این فضاها، هنرمندان، برنامهنویسان، طراحان و نویسندگان میتوانند با یکدیگر همکاری کنند و ایدههایی فراتر از مرزهای رشته خود خلق کنند.
در کنار اینها، نهادهای دولتی و خصوصی نیز تلاش کردهاند در حمایت از آموزش صنایع خلاق وارد شوند. تدوین استانداردهای مهارتی در سازمان آموزش فنی و حرفهای، ایجاد دورههای آزاد در مراکز علمی کاربردی، و راهاندازی رویدادهای رقابتی مثل جشنوارههای نوآوری خلاق از جمله اقدامات قابل توجه در این زمینهاند.
آموزش، شتاب و زیستبوم خلاق؛ مسیری برای توانمندسازی پایدار
در جهان امروز که نوآوری، مزیت رقابتی اقتصادهاست، آموزش و پرورش نیروی انسانی خلاق نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. مسیر رشد صنایع خلاق از مدرسه آغاز میشود، در دانشگاه شکل میگیرد، در مراکز نوآوری تقویت میشود و در بازار کار به ثمر مینشیند.
اگر قرار است ایران سهمی در اقتصاد جهانی مبتنی بر خلاقیت داشته باشد، باید سیاستگذاریهای آموزشی خود را بازنگری کند؛ از تقویت آموزش هنر در مدارس تا بازطراحی برنامههای دانشگاهی، حمایت از آموزشهای غیررسمی، و توسعه زیستبومهای حمایتی. توانمندسازی افراد در صنایع خلاق فقط آموزش تکنیک نیست، بلکه آموزش حل مسئله، تفکر انتقادی، روایتگری، همکاری بینرشتهای و مهارت ارائه است. زیستبومی که این نوع آموزش را جدی بگیرد، میتواند خلاقیت را به سرمایه تبدیل کند؛ سرمایهای که میکارد، میرویاند و آینده را میسازد.
*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائهشده توسط ChatGPT است.
*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.