مرز نوآوری و فرهنگ در اقتصاد فردا/۱
وقتی خلاقیت صنعت می‌شود

 

 

در نقطه تلاقی نوآوری، فرهنگ و فناوری، مفهومی نوپدید ایستاده است: «صنایع خلاق». مفهومی که نه تنها بازتعریفی از تولیدات فرهنگی است، بلکه نقشه‌ای تازه برای توسعه اقتصادی، اشتغال‌زایی و تولید ثروت نرم در قرن ۲۱ ترسیم می‌کند. در پرونده «مرز نوآوری و فرهنگ در اقتصاد فردا» چت‌جی‌پی‌تی مروری دارد، بر تعریف، ابعاد و گستره صنایع خلاق، با نگاهی به جایگاه ایران در این منظومه جهانی.

 

خلاقیت به‌مثابه صنعت؛ تولد یک مفهوم نوین

به گزارش خبرگزاری سینا، در دهه‌های پایانی قرن بیستم، هم‌زمان با رشد فناوری‌های دیجیتال و اقتصاد دانش‌بنیان، نگاه جدیدی به فعالیت‌های فرهنگی و هنری شکل گرفت. واژه‌ی «Creative Industries» نخستین‌بار در سیاست‌گذاری فرهنگی بریتانیا مطرح شد و به سرعت در بسیاری از کشورها مورد توجه قرار گرفت.

صنایع خلاق به‌طور کلی به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که ریشه در خلاقیت، مهارت و استعداد فردی دارند و توانایی تولید ثروت و اشتغال از طریق تولید و بهره‌برداری از دارایی‌های فکری را دارند. این مفهوم، گرچه با صنایع فرهنگی همپوشانی دارد، اما دامنه‌ای فراتر از آن را در بر می‌گیرد.

در تعریف سازمان جهانی مالکیت فکری (WIPO)، صنایع خلاق شامل هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی، ادبیات، رسانه، طراحی، تبلیغات، معماری، مد، بازی‌های رایانه‌ای و فناوری‌های نوین روایت‌گری مانند واقعیت مجازی و افزوده می‌شود. در برخی دسته‌بندی‌ها حتی نوآوری در گردشگری، صنایع دستی و آشپزی نیز در دایره صنایع خلاق قرار می‌گیرد.

 

مرزهای فرهنگی و اقتصادی؛ صنایع خلاق در عمل

صنایع خلاق، به واسطه ماهیت خود، در مرز میان فرهنگ و اقتصاد حرکت می‌کنند. از یک سو درونی‌ترین ابعاد خلاقیت انسانی را بازتاب می‌دهند و از سوی دیگر توان بالقوه بالایی برای تولید ارزش اقتصادی دارند. همین ویژگی دوگانه، آن‌ها را به یکی از جذاب‌ترین حوزه‌های سیاست‌گذاری در دهه‌های اخیر تبدیل کرده است.

تفاوت صنایع خلاق با صنایع فرهنگی عمدتاً در گستره و ماهیت اقتصادی آن‌هاست. صنایع فرهنگی بیشتر شامل حوزه‌هایی با حمایت دولتی یا سنتی هستند، در حالی که صنایع خلاق بر تولید ارزش از طریق نوآوری فردی و کسب‌وکارهای نوپا تمرکز دارند.

برای نمونه، تولید یک انیمیشن مستقل که از طریق یک پلتفرم دیجیتال عرضه می‌شود، نمونه‌ای روشن از صنعت خلاق است. این در حالی است که نشر یک کتاب در نظام سنتی نشر، اغلب زیرمجموعه صنایع فرهنگی قرار می‌گیرد. مرز این دو البته همیشه شفاف نیست، اما اجماع جهانی بر این است که صنایع خلاق به‌واسطه اتکای بیشتر بر فناوری و نوآوری دیجیتال، جایگاه برجسته‌تری در اقتصاد آینده دارند.

 

ایران و صنایع خلاق؛ ظرفیت‌های پنهان، فرصت‌های روشن

با نگاهی به تاریخ ایران می‌توان دریافت که این سرزمین از دیرباز در تولید محتواهای فرهنگی، هنری و خلاقانه پیشگام بوده است. شعر، معماری، خوش‌نویسی، فرش، طراحی سنتی و داستان‌گویی، تنها بخشی از میراثی است که هنوز در بازار جهانی مخاطب دارد. اما آیا این میراث در قالب صنایع خلاق امروزی نیز شکوفا شده است؟

پاسخ، متأسفانه چندان روشن نیست. در حالی که بسیاری از کشورها در دهه‌های اخیر زیرساخت‌های لازم برای رشد صنایع خلاق را فراهم کرده‌اند، در ایران این حوزه همچنان با چالش‌هایی از جمله نبود تعریف دقیق، سیاست‌گذاری منسجم، ضعف آموزش روبه‌رو است.

با این حال، نشانه‌های مثبتی نیز دیده می‌شود. فعالیت استارتاپ‌های حوزه مد و طراحی، پلتفرم‌های پخش موسیقی و فیلم، گسترش بازی‌های ویدیویی ایرانی، افزایش تولید محتوای دیجیتال و راه‌اندازی شتاب‌دهنده‌های تخصصی در هنر و رسانه، همه از شکل‌گیری تدریجی زیست‌بوم صنایع خلاق خبر می‌دهند.

یکی از نکات مهم در این مسیر، جایگاه صنایع خلاق در اسناد بالادستی کشور است. برنامه‌های توسعه، سند تحول دولت، نقشه جامع علمی کشور و سیاست‌های معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، همگی به نوعی به این حوزه اشاره دارند، اما هنوز هماهنگی میان نهادهای اجرایی برای تحقق این چشم‌انداز دیده نمی‌شود.

 

آینده صنایع خلاق؛ نیاز به بازتعریف آموزش و سیاست‌گذاری

برای شکوفایی صنایع خلاق در ایران، تنها داشتن میراث فرهنگی یا نیروی خلاق کافی نیست. آن‌چه بیش از هر چیز نیاز است، بازنگری در سیاست‌های آموزشی، فرهنگی و اقتصادی کشور است.

نخستین گام، بازتعریف نظام آموزشی است. آموزش رسمی در ایران، چه در سطح مدرسه و چه دانشگاه، کمتر بر پرورش خلاقیت، کار گروهی، حل مسئله و مهارت‌های میان‌رشته‌ای متمرکز است. در حالی که صنایع خلاق دقیقاً به این ویژگی‌ها نیاز دارند. تقویت رشته‌های میان‌رشته‌ای مانند طراحی تعاملی، مدیریت فرهنگی، فناوری هنر، و کارآفرینی خلاق از ضرورت‌های امروز است.

گام دوم، تدوین سیاست‌های حمایتی هدفمند و منعطف است. دولت می‌تواند از طریق مشوق‌های مالیاتی، تسهیلات ویژه، حمایت از صادرات محصولات خلاق، تقویت زیرساخت‌های دیجیتال، و رفع موانع مجوزدهی، فضای بهتری برای رشد این صنایع فراهم کند.

گام سوم، پیوند با بازار جهانی است. صنایع خلاق ایران اگرچه ریشه در فرهنگ بومی دارند، اما بدون اتصال به بازارهای بین‌المللی، قابلیت توسعه اقتصادی نخواهند داشت. برای این منظور، تقویت دیپلماسی فرهنگی، حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی، و ایجاد شبکه‌های همکاری با کشورهای دیگر ضروری است.

 

صنایع خلاق، فرصت مغفول مانده در توسعه ملی

صنایع خلاق، ترکیبی بی‌بدیل از هنر، نوآوری و اقتصاد است که در قرن ۲۱ به یکی از مهم‌ترین پیشران‌های توسعه بدل شده است. ایران با وجود میراث فرهنگی غنی و نیروی انسانی خلاق، هنوز نتوانسته جایگاه شایسته‌ای در نقشه جهانی این حوزه به دست آورد. با سیاست‌گذاری دقیق، آموزش هدفمند، و حمایت‌های زیربنایی، می‌توان از این فرصت برای ایجاد اشتغال، تولید ثروت نرم، و تقویت هویت فرهنگی بهره گرفت. اکنون زمان آن است که صنایع خلاق نه در حاشیه، که در متن برنامه‌ریزی فرهنگی و اقتصادی کشور قرار گیرد.

 

*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائه‌شده توسط ChatGPT است.

*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا