نگاهی به جذب گردشگر از طریق جشنوارههای هنری/23
به بهانه اصالت، جلوی کار نو و خلاقانه را نگیریم

مرتضی گودرزی، نوازنده برجسته دوتار و سرپرست گروه موسیقی پاژ، تنها روایتگر سنتهای موسیقایی بخشیهای شمال خراسان نیست؛ او به دنبال احیای این میراث در قالبی امروزی است. گودرزی با تأکید بر ضرورت نوآوری در موسیقی فولکلوریک، میگوید حفظ اصالت نباید مانع از همصدایی با نیازهای نسل امروز شود. او از لزوم حمایت جدی از موسیقی اقوام، بازنگری در نحوه ارائه آثار و برخورد خلاقانه با این میراث فرهنگی سخن میگوید.
زهره نیلی: موسیقی نواحی ایران، یکی از گنجینههای ارزشمند و بیبدیل فرهنگی کشور است که در هر منطقه با ویژگیهای خاص خود تجلی یافته. موسیقی بخشیهای شمال خراسان با محوریت ساز دوتار، یکی از اصیلترین و کهنترین سبکهای موسیقی ایرانی است که همواره با روایت، اسطوره، حماسه و عرفان همراه بوده است. در این میان، مرتضی گودرزی به عنوان یکی از برجستهترین نوازندگان دوتار و ادامهدهنده سنت بخشیها، نقش مهمی در حفظ و احیای این میراث داشته است.
گودرزی از جمله هنرمندانی است که نه تنها تکنیک نوازندگی دوتار را به خوبی میشناسد، بلکه در انتقال مفاهیم فرهنگی و معنوی این موسیقی نیز تبحر دارد. او با بهرهگیری از سبک بخشیهای کهن خراسان مانند حاج قربان سلیمانی و غلامعلی پورعطایی، صدای فرهنگ منطقه را به گوش جهانیان رسانده است. اجرای او نه فقط نوازندگی صرف، بلکه روایتگری است؛ داستانهایی از عشق، شهادت، پهلوانی و عرفان که نسلهای مختلف، آن را سینه به سینه منتقل کردهاند.
البته مرتضی گودرزی، تنها به روایت قصه و روایت بخشیهای شمال خراسان نپرداخته؛ بلکه آنها را بهروز کرده است. او در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری سینا، نوآوری در موسیقی فولکلوریک را ضروری میداند و براین باور است: وقتی 60 سال پیش، مقام نوایی شکل گرفت و خوانده شد، در زمان خود کار خلاقه و نوآورانهای بود. ما باید به آثار قدما اشراف داشته باشیم و به آن احترام بگذاریم چرا که این کارها، ریشههای فرهنگی ما هستند اما نباید درجا بزنیم و به اجرای موبهموی آن کارها بپردازیم. چه اشکالی دارد نحوه ارائه موسیقی خراسان، متفاوت باشد؟ چه اشکالی دارد موسیقی فولکلوریک ما با نیاز جامعه امروز، همخوان و هماهنگ شود؟
به گفته سرپرست گروه موسیقی پاژ، موسیقی بخشیهای شمال خراسان در فهرست یونسکو ثبت شده و این اتفاق، بسیار خوشایند و نشاندهنده ارزش و اهمیت این نوع موسیقی است اما نباید به بهانه اصالت که بسیاری تعریف و کارکرد آن را هم نمیدانند، جلوی حرکتهای نوگرایانه را گرفت. آیا موسیقی خراسان را با ساز دیگری جز دوتار نمیتوان شنید؟ چرا فراموش کردهایم آنچه امروز به عنوان موسیقی مقامی از آن یاد میکنیم در یک دوره تاریخی، کار خلاقانه و نویی بوده است. پس بهتر است آثار گذشتگان خود را بشناسیم و ثبت و ضبط کنیم اما به نوکردن آن بر اساس نیاز جامعه امروز بپردازیم.
بیشتر بخوانید:
فرصت پس از بحران؛ بازسازی گردشگری ایران در دوران پساجنگ
آیین و اقتصاد؛ نگاهی نو به ظرفیتهای گردشگری مذهبی
گودرزی به ضرورت حمایت از موسیقی اقوام ایرانی اشاره و بیان میکند: گرچه برگزاری جشنواره موسیقی فجر، جشنواره موسیقی اقوام و برنامههای مشابه هنری، خوشایند است اما نباید حضور هنرمندان و ارتباط شان با یکدیگر به روزهای محدودی روز در سال و به جشنواره موسیقی محدود شود. خوب است که به بهانههای مختلف در سرتاسر کشور، برنامههای متنوع فرهنگی برگزار و از هنرمندان حمایت شود. حتی میتوان در مرکز هر استان(حداقل) فضایی را به شکل دائمی به اجرای موسیقی اقوام ایرانی اختصاص داد تا آنکه به گیلان، گلستان، مازندران، کرمان، کردستان، کرمانشاه، خراسان و سیستان-بلوچستان میرود بتواند به آنجا برود و از شنیدن نغمههای محلی سرمس شود.
به گفته این نوازنده دو تار، موسیقی اقوام ایرانی باید در قالبی جذاب و امروزی به نسل جوان معرفی شود. یک نوجوان و جوان ایرانی، چند بار در رسانه ملی، سازهایی چون تار و دوتار و کمانچه لری دیده است؟ وقتی این موسیقی چه در رسانه ملی چه در شبکههای اجتماعی، مهجور مانده و نسل امروز با ظرافتها و زیباییهای آن آشنا نیست، روشن است که از آن استقبال نمیکند. از سوی دیگر وقتی هنرمندان پیشکسوت کنسرت میگذارند و با سالن خالی روبهرو میشوند، احساس سرخوردگی میکنند.
گودرزی با اشاره به اینکه دستاندرکاران و متولیان فرهنگی کشور میتوانند بخشی از درآمد حاصل از موسیقی پاپ را برای معرفی موسیقی محلی هزینه کنند میگوید: گردش مالی موسیقی پاپ ، بسیار خوب است و ما چه بخواهیم چه نخواهیم یک سیستمی در این مملکت وجود دارد که از این نوع موسیقی سود میبرد؛ چه اشکالی دارد اگر بخشی از درآمد موسیقی پاپ برای معرفی بیشتر و بهتر موسیقی اقوام ایرانی هزینه شود؟
سرپرست گروه موسیقی پاژ شعرهای محلی را ترجمهناپذیر میداند و میگوید: این شعرها در ترجمه از دست میروند. به همینخاطر بهتر است وزارت فرهنگ و ارشاد و دیگر نهادهای متولی از کسانی که در زمینه موسیقی اقوام مختلف ایرانی فعالیت میکنند نخواهند تا شعرهاشان را ترجمه کنند. خوب است به هنرمندان اعتماد کنند و مطمئن باشند آنها بهتر از هر کسی میدانند چه بخوانند و چه نخوانند.