در گفتوگوی اختصاصی با فیض شریفی پژوهشگر و منتقد ادبی مطرح شد:
اوضاع اقتصادی غمانگیز است/ امیدوارم کتابهایم زودتر چاپ شوند

فیض شریفی تاکید کرد: بهدلیل شرایط اقتصادی و هزینه اجاره، بسیاری از کتابفروشیها تعطیل شدند و در فضای مجازی کتاب میفروشند.
فیض شریفی پژوهشگر و منتقد ادبی، در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری سینا درباره آثاری که در دست چاپ و نشر دارد، گفت: در انتظار چاپ دوم، نمایشنامه «حسنک وزیر» هستم که انتشارات علمی و فرهنگی منتشر میکند. از مجموعه (شعر زمان ما) نیز ملک الشعرای بهار و محمدعلی سپانلو از سوی انتشارات نگاه به چاپ میرسد. از مجموعه (شاعران معاصر جهان)، احمدرضا احمدی، شاپور جورکش، پوران فرخزاد، هرمز علیپور، سیروس نوذری، علی باباچاهی، اسماعیل خویی، سیدعلی صالحی و شمس لنگرودی، توسط انتشارات حس هفتم چاپ شده و انتشارات هرمز، چاپ دوم این آثار را برای نشر آماده کرده است.
فاطمه عبادی: این شاعر و نویسنده، که با چند ناشر مطرح صحبت کرده تا 10 کتاب را از مجموعه (شاعران بزرگ جهان) و پنج جلد کتاب (داستان زمانه ما) را به چاپ برسانند، ادامه داد: گله نمیکنم اما بههرحال دوست دارم کتابهایم هر چه زودتر چاپ شود. چون در موقعیت امروز ناشر بزرگ و کوچک نداریم. همه ناشران کتابها را در تیراژ کم منتشر میکنند.
شریفی با این توضیح که برخی از کتابفروشان حدود 10 سال است که شکوه میکنند که در حال ورشکستگی هستیم ولی خوشبختانه هنوز مشغول فعالیتند، افزود: آنها با وجود این که اجارههای بالا میپردازند، حتما توانستهاند خود را با اوضاع آدابته کنند. به هر کجا که برویم آسمان همین رنگ است و گاه رنگینتر است. اوضاع اقتصادی همه جا غمانگیز است. اطلاع موثقی دارم که بسیاری از این قشر، مجبور شدند کتابفروشی را تعطیل کنند و در فضای مجازی کتاب بفروشند.
او همچنین درباره آثاری که طی چند ماه اخیر به چاپ رسانده، توضیح داد: از دو مجموعه شاعران معاصر ما و ایران، کتابهایی درباره اشعار دکتر زهره یوسفی، احمد فریدمند و غزلیات کاظم شیعتی نوشتهام که از سوی انتشارات شب چله منتشر شده است. همچنین دفتر شعرهای «بورس دستهای تو»، «چرا تو این همه زن بودی»، «فاصله»، «عزلت ازلی» و «غزل تریشههای ایرانی» را همین انتشارات چاپ کرد. دفترهای شعر «در آسمانتان پرندهای نیست»، «بیتو بودن مرور مردن» و دفتر کاریکلماتور «دریا میرود یا میآید» و ترجمه مشترکی که با دخترم، هنگامه شریفی داشتهام با عنوان «ترانههای کوچک تنهایی»، از مجموعه (شاعران بزرگ جهان) توسط انتشارات کتاب هرمز به چاپ رسیده است.
شریفی با بیان این که از آغاز کار و فعالیت در عرصه پژوهش، میدانستم به آن بهای لازم داده نمیشود، گفت: در مملکت ما نویسندگی و شاعری یعنی شهادت. ببینید چه بر سر صادق هدایت، صادق چوبک و هوشنگ گلشیری آوردند. هدایت به مرگ خود خواسته اقدام کرد، چوبک بعد از رمان «سنگ صبور»، قلم را زمین گذاشت و هجرت کرد و گلشیری آهی در بساط نداشت و در فقر فاقه مرد.
او با این توضیح که یادم میآید استاد محمدرضا شفیعیکدکنی، آن زمانی که در میرداماد زندگی میکرد، آثار چاپ نشده خود را در پلههای پشتبام در پلاستیک گذاشته بود، افزود: برف و بارانی شدید آمد و آن پلاستیکها در هال افتاده بود. ایشان شالی بر کمر بسته بود، کمرش درد میکرد و کسی نبود کمک کند. وضعیت بغرنجی بود. به حیاط رفتم، با بیل برفها را کنار زدم و راه باریکی درست کردم؛ در را باز کردم و برفها را در کوچه ریختم. استاد نگران درخت ارغوان در باغچه بود که مهدی اخوانثالث کاشته بود. برف را هم از روی شانههای درخت تکاندم و به هال برگشتم و پلاستیکها را جمعوجور کردم. بچه گربهای از بالا کنار پلاستیکها خوابیده بود، استاد گفت: «مواظب باش تا من برم شیر پستانکی بخرم برای گربه و برگردم».
شریفی این توضیح را نمای کوچکی از اوضاع و احوالات شاعران و پژوهشگران دانست و اظهارداشت: من هم از این موضوع مستثنی نیستم. تمام کلاسهایم را تعطیل کردم، تلفنم را قطع کردم، با قیافهای مبدل، تالیفهایم را پی گرفتم. در طول این ایام چندبار عملهای سخت داشتم و در فقر، ۱۳٠ کتاب را نوشتهام. به سه نفر اشاره میکنم، پاموک در ترکیه، موراکامی ژاپنی در انگلیس، یون فوسه در نروژ. دو نفر از آنها، پاموک و فوسه، جایزه نوبل ادبیات را کسب کردهاند. راننده و خدم و حشم دارند. تیراژهای کتابهای موراکامی سه میلیون نسخه است. او مینشیند روی مبل، پیپ میکشد و رمان مینویسد ولی من باید با این زانوی از کار افتاده بروم نانوایی، یک ساعت بایستم تا نان بخرم. بعد توقع دارید فرهنگ و ادبیات ایران رشد کند و تاج سر فرهنگ جهان باشد؟