در روزهایی که آتشبس برقرار شده و زخمهای جنگ هنوز تازهاند، هنر میتواند هم دوربین حقیقت باشد و هم مرهم احساس؛ ظرفیتی دوگانه که مردم عادی، هنرمندان، دانشجویان و مسئولان باید آن را بشناسند و قدرش بدانند. در پرونده «روایت در هنر پس از آتشبس» چتجیپیتی، این موضوع را در یک تصویر جامع بررسی میکند.
هنر بهعنوان رسانهی مستندِ درد و بازسازی
به گزارش خبرگزاری سینا، هنر نقش کلیدی در مستندسازی مسیر تاریخی جامعه دارد. نقاشیهای دیواری و آثار تجسمی، همانند «Fragmentos» اثر دوریس سالسدو در کلمبیا که از ادغام اسلحههای تحویلشده در دوران صلح ساخته شده، بهصورت نمادین روایتگر تحول خشونت به امید هستند. این هنرها، بدون نیاز به کلمات، روایتِ خشن و تراژدی را ثبت میکنند و در عین حال وقوع بازسازی را نوید میدهند.
در پژوهشها نیز آمده که هنر بسته به بستر محلی بهعنوان رسانهای «خنثی» میان گروههای مختلف کارکرد دارد؛ زیرا پیرامون علاقه و زیبایی صحبت میکند نه سیاست مستقیم. این ویژگی به جلوگیری از اتهامزنی، و تمرکز بر تجربه مشترک میانجامد.
هنر درمانی؛ تسکین روانی و تقویت تابآوری
در مقاطع بحرانی، آسیبهای روانی گسترده هستند. پژوهشهایی از اوگاندا نشان دادهاند که هنردرمانی، بویژه برای کودکانی که خشونت دیدهاند، میتواند به فرایند «بیرون کشیدن زخمهای پنهان ذهن» کمک کند. این تجربهها نشان میدهند که هنر برای تابآوری چیست: بازسازی احساس «انسان بودن» و اتصال دوباره به دیگران.
در مطالعهای ترکیبی نیز ثابت شده که مشارکت در هنرهای جمعی (موسیقی، تئاتر، نقاشی) متعلقسازی، اعتماد به نفس و همبستگی اجتماعی را ارتقا میدهد. این اصول برای رشد تابآوری فرهنگی و فردی در دوران پس از جنگ حیاتیاند.
هنر بازتابدهنده هویت و مسیر آینده
هنر نهفقط درد را ثبت میکند، بلکه مسیر آینده را نیز میسازد. مثالی شاخص، ایده «cities of peace» است؛ پروژهای که در نقاشیهایش خون و زخم شهرهایی را که تجربه جنگ داشتهاند ثبت کرده و با برگ طلا و نقوش محلی، تصویر امید به بازسازی را نشان میدهد. در تحقیق آکسفورد نیز اشاره شده هنرهایی همچون نمایش و موسیقی، زمینه شکلگیری احساس مشترک و هویت نوظهور ملی را فراهم میآورند. این یعنی بهجای جملات شعارگونه، از مسیر سنتی و فرهنگی رایج برای بازسازی اعتماد عمومی بهره برده شود.
هنر باید نشانههای تابآوری باشد
در این روزهای پس از آتشبس، هنر نه فقط یک زیبایی فراموششده، که ضرورتی اجتماعی است. خبرنگاران میتوانند با روایت دیوارنگارهها، نمایشها و موسیقیهای محلی، تصویر واقعی درد و بازسازی را ثبت کنند. هنرمندان باید زخمها را به زبان اثر ترجمه کنند تا مرهمی شوند برای مردم. دانشجویان این دوره را فرصتی برای پژوهش زنده در نقش هنر در تابآوری و بازسازی روان بدانند. و مسئولان، با حمایت از پروژههای هنری، عملاً در بازگرداندن آرامش و امید به جامعه سرمایهگذاری میکنند. هنر در این دوران، هم سند تاریخ ماست و هم درمان جمعی ما.
در این دوران گذار، هنر باید روایتگران درد و نشانههای تابآوری باشد، هم تاریخ را ثبت کند و هم چشماندازِ امید. روایتهایی که زخم را پنهان نکنند، اما امید بکارند. هنر این توان را دارد که نهتنها گوشه ذهن و روح را تسکین دهد، بلکه به روان جمعی جامعه نیز جراحیای از جنس زیبایی و تابآوری هدیه کند.
*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائهشده توسط ChatGPT است.
*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.