سینا پرس:آتش سوزی 600 هکتار از جنگل ها و مراتع استان کردستان و آتش سوزی های اخیر جنگل ملی گلستان بهانه ای شد تا خبرنگار خبرگزاری سینا« سینا پرس» گفت و گویی اختصاصی با پروفسور پرویز کردوانی، بنيانگذار مركز تحقيقات مناطق كويری و بيابانی ايران داشته باشد .
در حال حاضر نابودی و آتش سوزی جنگل ها معطوف به چه عواملی است ؟
در حال حاضر چند عامل در نابودی درخت ها و جنگل ها دخیل است. اولین عامل مربوط به انسان است. در گذشته مردم از چوب درختان برای سوزاندن استفاده می کردند اما با آمدن گازوییل این کار منسوخ شد اما اخیرا بنابر اعلام منابع موثق با گران شدن گاز، عشایر شیرازی بار دیگر به این کار رجوع کرده اند.
این عشایر با ریختن گازوییل دور واطراف درختان جنگل ها باعث خشک شدن درخت ها می شوند. آنان پس از خشک شدن ریشه درخت به اداره منابع طبیعی مراجعه می کنند و با اجازه این مراجع آن درختان خشک شده را قطع و تبدیل به الوار و زغال می کنند. قاچاق درخت، حفر چاه های عمیق، جاده سازی و حفر لوله کشی گاز و آب از دیگر عوامل انسانی دخیل در این ماجراست.
در حال حاضر حفر چاه های عمیق باعث پایین رفتن سطح آب و خشک شدن درختان شده است به همین دلیل حتی نمی توان در مناطقی که فرسایش ماسه رخ داده است جنگل کاری کرد. در گذشته زمانی که در جایی فرسایش ماسه رخ می داد، برای پیشگیری از این مساله و بیابان زایی بوته یا نهال در این مناطق می کاشتند.ریشه بوته یا نهال هم پس از گذشت دو سال به آب زیر زمینی در عمق 200-300 متری می رسید اما اکنون با پایین رفتن سطح آب (سطح آب 200-300 متر پایین تر رفته است) دیگر نمی توان در این مناطق درختچه کاشت. همچنین امروزه هزاران هکتار از جنگل ها بر اثر آفت حشره ها و خشکسالی از بین رفته اند.
عامل دیگر جنگل سوزی است. جنگل سوزی هم به چند دلیل صورت می گیرد. بعضی از جنگل ها به طور طبیعی به وسیله برخی از گیاهان دیگر می سوزند به عنوان مثال امروزه کشاورزان کالیفرنیا برای مهار آتش سوزی مزارع یکپارچه ای ندارند. آنها در وسط مزارع شان خیابان درست می کنند تا در هنگام رخ دادن آتش سوزی ، این حادثه را مهارکنند. در کشور ما هم ممکن است در برخی از مناطق خشک مان چنین رخدادی روی دهد و گیاهانی مانند گندم آتش بگیرند و باعث سوزاندن درختان آن ناحیه شوند. البته این امر در کشور ما بسیار کم رخ می دهد. اصلی ترین عامل رخ دادن چنین حوادثی در کشورمان مربوط به عوامل سهوی و عمدی انسانی است. گاهی اوقات به دلیل فقر فرهنگی برخی از افراد به صورت عمدی اقدام به سوزاندن درختان می کنند اما در بیشتر مواقع افراد به صورت غیر عمد با پناه بردن به دامان طبیعت، پس از خاموش نکردن درست آتش باعث پدید آمدن چنین آتش سوزی می شوند. غالبا شکارچیان و کوهنوردان سهوا به دلیل بی دقتی و عجله داشتن ، بدون اطمینان حاصل کردن از خاموش شدن آتش، از محل دور می شوند، غافل از اینکه آتش خاموش شده بار دیگر شعله ور می شود و با وزش باد به سایر قسمت ها انتشار می یابد.
فکر می کنید علت اصلی پدید آمدن چنین حوادثی در کشورمان مربوط به چیست؟
عامل فرهنگی. متاسفانه سطح فکر مردم جهان سوم نسبت به جنگل ها پایین است و مردم قدر این نعمت الهی را نمی دانند. پیش از انقلاب مرسوم بود که دختران مازندرانی و گیلانی هنگام ازدواج چندین متر مکعب چوب را به عنوان جهزیه برای تهیه کمد، در و پنجره و صندوقچه به خانه شوهرببرند. هرچند دیگر این رسم در کشور برچیده شده است اما همچنان چندین هکتار از جنگل های ما و گونه های با ارزش آن حتی نسبت به قبل از انقلاب از بین رفته است.
آیا آتش سوزی جنگل ها می تواند چه پیامدهایی به همراه داشته باشد؟
اگر تنها یک درخت خشک یا قطع شود یا مبتلا به آفت شود، عیبی ندارد اما اگر جنگل آتش بگیرد علاوه بر درختان، حیوانات دیگر و گونه های ارزشمند و نادر آن ناحیه هم مانند موجودات خاکزی از بین خواهند رفت. این موجودات مثل آهوان و گوزنها نمی توانند از حریق آتش فرار کنند بنابراین بقای آنها به خطر می افتد.
در حال حاضر جنگل های دست کاشت ما از نظر ژنتیکی چندان با ارزش نیستند اما در جنگل های گلستان ما گونه های نادر ژنتیکی وجود دارد که باید از آنها مراقبت بیشتری شود زیرا پس از نابودی آنها، دیگر چنین گونه هایی به وجود نخواهد آمد. در ضمن خاک آتش گرفته جنگل مانند خاک اجاق می ماند که با یک بار بارندگی و سیل از بین می رود.
در صورت ادامه چنین آتش سوزی هایی، چه سرنوشتی در انتظار کشورمان خواهد بود؟
هم اکنون ما پنج نوع جنگل؛ شمال( مازندران و گیلان)، غرب( بلوط)، دریایی(مانگرو)، داخلی و دست کاشت داریم. جنگل های دست کاشت از دهه 40 به بعد برای مقابله با بیابان زایی آغاز شده است. هر کدام از این جنگل ها از اهمیت ویژه ای برخوردارند. نابودی هر کدام از این نوع جنگل ها تاثیر خاص خود را دارد مثلا چنانچه جنگل های غرب یا بلوط از بین برود، چشمه ساران و رودهای ناحیه زاگرس مانند کرخه، کارون و دز و… خشک خواهند شد زیرا کوه های این نواحی آهکی هستند. آهک در ریشه انواع گیاهان باغچه ای زندگی می کند. این گیاهان باغچه ای، با تنفس شان دی اکسید کربن تولید می کنند. زمان بارندگی این دی اکسید کربن با آب ترکیب و اسید کربنیک حاصل می شود. این اسید با نفوذ به آهک باعث به وجود آمدن غارهای آهکی، چشمه ساران و آب های زیر زمینی می شود. به همین ترتیب نابودی جنگل های مانگرو ( حرا یا چندل) و شمال و داخلی، هر کدام می توانند تاثیر خودشان را داشته باشند.
برای رهایی از این معضل ها چه باید بکنیم ؟
مملکت ما خشک است و درسال های خشک هم این پدیده بیشتر روی می دهد مثلا ما امسال 5-6 بار شاهد آتش سوزی جنگل های گلستان بوده ایم. وقتی منطقه ای به این شدت حساس و خطرناک است باید بیشتر مراقب آن باشیم. مسلما برای مراقبت از این منابع نیاز به افراد امین و با انصاف داریم تا به درستی از این منابع بازدید کنند تا دیگر شاهد چنین حوادثی در کشورمان نباشیم. همچنین ارتقا آگاهی مردم در این زمینه هم لازم و ضروری است زیرا بی مبالاتی برخی از مردم در ایجاد آتش سوزی باعث به وجود آمدن ریزگردها در سطح جنگل ها شده است. قبلا ریزگردهای عراق تنها 25-26 استان غربی کشور را در بر می گرفتند اما اینکه جنگل های ما هم از هجوم این ریزگردها در امان نیستند زیرا در گذشته این زمین ها اراضی کشاورزی بودند اما پس از گذشت 15-20 سال بی آبی و از بین رفتن هوموس( عامل چسبندگی خاک) و عبور انسان ها و ماشین ها، این خاک ها پوک شده و بر اثر آمدن باد شدید از زمین کنده شده و تبدیل به ریزگرد شده اند. همچنین ما هم اکنون با کمبود چوب داخلی و معضل قاچاق چوب مواجه ایم و برای رفع این احتیاج از روسیه چوب وارد می کنیم. این عامل باعث شده تا تمام فکر وذکر و تمرکز ما بیشتر به سمت جنگل های شمال معطوف شود به همین دلیل صدها و هزارها هکتار از زمین های زراعی مان به زراعت چوب اختصاص یافته است در صورتی که ما به غیر از درخت به کشت برنج و سایر مرکبات هم نیاز داریم و می توانیم برای زراعت چوب به مناطق کوهستانی البرز و زاگرس هم توجه کنیم.
No tags for this post.