مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان اعلام کرد: هوشیاری برنامهریزان و مدیران این است که از ابزار افکارسنجی بتوانند در بحث مهندسی فرهنگی درست بهرهمند شوند.
محمدرضا جوادی در نشست «ایسپا و مسأله شنیدن جامعه؛ از نهاد پژوهشی تا ابزار تحول اجتماعی» مطرح کرد: یک نماد از افکارسنجی در حوزه ارتباط حاکمیتها و مردم نمایان میشود به طوریکه وظیفه ذاتی حاکمیتها در قالب دولت در بحث امنیت، رفاه و … است و یک بخش اثرگذاریش مردم هستند.
وی بیان کرد: روشهای مختلفی برای برنامهریزی در نظامهای حکومتی و حاکمیتی وجود دارد که یک بخشی برنامهریزی از بالا به پایین در قالب برنامههای مختلف است اما به تجربه ثابت شده آن برنامهریزی و روش کاری بهتر جواب میدهد که براساس نیاز واقعی، خواست و مشارکت مردم در روند تصمیمگیریها و تصمیمسازیها است و افکارسنجیها و نظرسنجیها میتواند یکی از ابزارهای این پل ارتباطی محسوب شود.
جوادی خاطرنشان کرد: در عین حال که برنامهریزیهای کلان در قالب سندهای توسعه کشور در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی انجام میدهیم اما چون در اصل بهرهمندان و بخش عمده مجریان، خود مردم هستند باید نظر، تفکر و خواستههایشان در برنامهریزیها دخیل باشد.
وی ادامه داد: به تجربه اثبات شده زمانی توانستهایم بهتر عمل کنیم و بازخورد خوبی از فعالیتها و برنامهها داشته باشیم که مسیر و پل ارتباطی افکارسنجی به منظور مشارکت مردم وجود داشته باشد و به این واسطه مردم در تصمیمگیریها و تصمیمسازیها مداخله کنند.
این مقام مسئول در ادامه در زمینه شناخت افکارعمومی مطرح کرد: در ضرورت اهمیت افکارسنجی روش، چگونگی، قابل اعتنابودن، باورپذیر بودن و واقعبینی مهم است. مراکز افکارسنجی باید بدون سوءگیری، بیطرفی، داشتن استقلال، فارغ از هر گونه نگاه سیاسی، امانتداری و پرهیز از نگاه یکبُعدی نظر و باور مردم را به حاکمیت انتقال دهند تا در مدار تصمیمگیری مورد استفاده قرار گیرد.
وی مطرح کرد: اگر الزامات و شروط افکارسنجی به درستی اجرا و سیاستها بر مبنای آن تنظیم شود، اثرگذاری و بازخورد بهتری در این حوزه داشته باشیم، میتوانیم آینده بهتری به ویژه در حوزه فرهنگی ترسیم کنیم. در واقع هوشیاری برنامهریزان و مدیران این است که از این ابزار بتوانند در بحث مهندسی فرهنگ و سپس مهندسی فرهنگی درست بهرهمند شوند تا با مدیریت درست، در برخی مسائل دچار غافلگیری نشوند و منفعلانه عمل نکنند.
جوادی در ادامه بیان کرد: افکارسنجی و نظرسنجی آسیبها، مسائل، مشکلات و انتظارات مشتری یا مردم میتواند به مجموعه سیاستگذار، برنامهریز و تصمیمگیر در ترسیم درست خطوط و سیاستها کمک کند اما در حقیقت فضای برنامهریزیها و برنامهسازیها با آن چیزی که جامعه مخاطب نیاز دارد و باید به آن برسیم، فاصله دارد.
وی در بخش پایانی سخنانش گفت: منطقمداری و چهارچوب حرفهایگری در حوزه افکارسنجی را باید از سه منظر درنظر گرفت؛ یکی از منظر نهادهایی که میخواهند کار افکارسنجی را انجام دهند بنابراین نیاز به مراکزی به موازات ایسپا داریم چراکه زمانی پذیرش و باورپذیری در جامعه بیشتر میشود که خروجی و دادههای چند مرکز تقریباً منطبق بر هم باشد. در منظر دوم، مسئولان باید بتوانند فضایی ایجاد کنند که از یافتهها و بروندادشان بهرهبرداری شود. در منظر سوم، حاکمیت، دولتها، مسئولان و مردم وظیفه دارند در حوزه سواد رسانهای وارد شوند چراکه همه موظف به تشخیص درست هستند.
گزارش: سمیرا معارفی