مد پایدار مفهومی است که طی یک دهه گذشته، بهویژه در کشورهای توسعهیافته، جای خود را در صنعت پوشاک باز کرده است؛ مفهومی که در تقاطع هنر، اقتصاد و محیط زیست شکل گرفته و اکنون به عنوان یکی از جریانهای نوظهور در عرصه طراحی و تولید پوشاک مطرح است. اما در ایران، هنوز مسیر آن روشن نیست و چالشهای متعددی بر سر راه تحقق این نوع از مد وجود دارد. در پرونده «وضعیت مد پایدار و ظرفیتهای اقتصا هنر» چتجیپیتی، بهصورت خلاصه و دستهبندیشده به این موضوع میپردازد.
بازاری کوچک اما رو به رشد
به گزارش خبرگزاری سینا، مد پایدار در ایران هنوز یک جریان نوپا است که بیشتر در میان طراحان مستقل، هنرمندان جوان و برخی استارتاپهای نوآور مورد توجه قرار گرفته است. بازار پوشاک ایران بهشدت متأثر از واردات رسمی و غیررسمی، تولید انبوه بیکیفیت و الگوهای مصرفگرایانه است؛ با این حال، در چند سال گذشته شاهد ظهور برندهایی بودهایم که تلاش کردهاند پوشاک را با نگاه به دوام، بازیافت، استفاده از پارچههای طبیعی و تولید اخلاقمدار طراحی و عرضه کنند.
این برندها اغلب روی بازارهای خاص هدفگذاری کردهاند؛ مانند مخاطبان جوانِ آگاه به مسائل محیط زیست، دانشجویان هنر، طراحان مد و مصرفکنندگانی که دغدغه مسئولیت اجتماعی دارند. اگرچه اندازه این بازار در حال حاضر محدود است، اما از پویایی و پتانسیل قابل توجهی برخوردار است. مد پایدار نهتنها به عنوان یک سبک طراحی، بلکه بهمثابه راهکاری برای کاهش هزینههای پنهان محیطزیستی و ارتقای سلامت جامعه نیز مطرح شده و این نگرش میتواند در آینده نزدیک، سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهد.
چالشهای تولید داخلی در مسیر پایداری
یکی از موانع اصلی در گسترش مد پایدار در ایران، زیرساختهای تولیدی است. بخش بزرگی از صنعت پوشاک کشور هنوز مبتنی بر تولید انبوه و مصرفمحور است و کمتر به رعایت استانداردهای زیستمحیطی، کیفیت مواد اولیه یا رعایت حقوق کارگران توجه میشود. از سوی دیگر، واردات بیرویه و ارزانقیمت، امکان رقابت را برای تولیدکنندگان داخلی دشوار کرده و بازار را از تعادل خارج کرده است.
تأمین مواد اولیهای مانند پارچههای ارگانیک، نخ بازیافتی یا رنگهای طبیعی، هم از نظر هزینه و هم از نظر دسترسی، با چالش جدی مواجه است. بیشتر این مواد یا تولید نمیشوند یا به صورت محدود و با قیمت بالا در دسترسند. در نتیجه، طراحانی که قصد ورود به بازار مد پایدار را دارند، ناچارند یا به واردات مواد تکیه کنند یا با محدودیتهای تولید داخلی کنار بیایند.
از سوی دیگر، نبود سیاستگذاری مشخص در حوزه مد پایدار، موجب شده تا فعالان این عرصه نتوانند از حمایتهای دولتی یا تسهیلات مالی لازم برخوردار شوند. در شرایطی که برخی کشورها برای ارتقای مد سبز، معافیتهای مالیاتی یا یارانههای تولید سبز ارائه میدهند، فعالان ایرانی اغلب با موانع بوروکراتیک و نبود زیرساختهای حمایتی روبهرو هستند.
تجربههای موفق و درسهایی برای آینده
با وجود چالشها، نمونههایی از برندها و طراحان داخلی وجود دارند که توانستهاند با خلاقیت، پیوند با فرهنگ ایرانی و پایبندی به اصول پایداری، جایگاه مناسبی در بازار پیدا کنند. برخی از این برندها با استفاده از پارچههای دستبافت بومی، بازیافت پارچههای دورریز یا تولید لباس با مدلهای چندکاره، توانستهاند هم مخاطب خاص جذب کنند و هم سهمی از بازار را به دست آورند.
ویژگی مشترک این تجربههای موفق، شناخت دقیق از مخاطب، بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و بومی، و استفاده هوشمندانه از رسانههای اجتماعی برای بازاریابی است. آنها به جای رقابت مستقیم با بازار انبوه، بازارهای خاصی را هدف قرار دادهاند که در آن آگاهی محیطزیستی و ارزشگذاری بر طراحی منحصربهفرد بیشتر است.
از این تجربهها میتوان آموخت که مد پایدار در ایران، اگرچه هنوز فراگیر نشده، اما قابلیت آن را دارد که در بستر اقتصاد خلاق رشد کند. برای این منظور، نیاز به آموزش، سیاستگذاری هدفمند، حمایت مالی، توسعه زنجیره تأمین و همچنین تقویت نقش دانشگاهها و انجمنهای طراحی در ترویج این مفهوم وجود دارد.
این گزارش برگرفته از توضیحات ارائهشده توسط ChatGPT است.
*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.