نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

چرا گیمرها از سریال لست آف آس متنفرند؟

سریال آخرین ما

 

زمانی که خبر ساخت سریال اقتباسی «آخرین ما» (The Last of Us) توسط شبکه HBO منتشر شد، موجی از هیجان در میان گیمرها به وجود آمد. بازی «آخرین ما»، یکی از محبوب‌ترین و تحسین‌شده‌ترین آثار تاریخ بازی‌های ویدیویی است؛ شاهکاری که با داستانی احساسی، دنیایی پرمخاطره و شخصیت‌هایی ماندگار دل میلیون‌ها نفر را ربود. اما پس از پخش سریال، واکنش‌های متناقضی به چشم خورد و بخش قابل توجهی از جامعه گیمرها از این اقتباس ناامید شدند. چرا این اتفاق افتاد؟

 

انتظارات بالا و تفاوت تجربه تعاملی با تماشای خطی

به گزارش خبرگزاری سینا، وقتی اثری به شدت محبوب و موفق است، هرگونه اقتباس از آن با انتظاراتی غیرطبیعی همراه می‌شود. برای گیمرها، «آخرین ما» صرفاً یک بازی نبود؛ بلکه یک تجربه‌ عاطفی شخصی به‌شمار می‌رفت. این‌که سریال بتواند همان تجربه را بازآفرینی کند، انتظاری فراتر از واقعیت بود. اما در عین حال، برای کسانی که ساعت‌ها با جوئل و الی زندگی کرده بودند، هر انحرافی از حس اصلی بازی، نوعی خیانت محسوب می‌شد.

 

بازی‌های لست آف آس از بهترین عناوین صنعت گیم به‌شمار می‌روند

 

بازی «آخرین ما» به‌دلیل کنترل شخصیت‌ها توسط بازیکن، سطح تعامل متفاوتی داشت؛ گیمر تصمیم می‌گرفت که مبارزه کند و زنده بماند و حتی در سخت‌ترین موقعیت‌ها با چالش‌های اخلاقی روبرو شود. این عنصر تعاملی، حس غرق شدن در داستان را دوچندان می‌کرد. اما در سریال، این تعامل از بین رفته و به یک روایت یک‌طرفه تبدیل شده است. تماشاگر فقط نظاره می‌کند و نمی‌تواند تصمیمی برای شخصیت‌ها بگیرد. همین تفاوت، باعث شد تا بسیاری از گیمرها احساس کنند که سریال نمی‌تواند جایگزینی شایسته برای تجربه اصیل بازی باشد.

 

تغییرات داستانی و روایت‌های جدید

یکی از عمده‌ترین دلایل نارضایتی گیمرها، تغییرات در روایت داستان بود. سریال در قسمت‌هایی به داستان‌های فرعی پرداخت که یا اصلاً در بازی وجود نداشتند و یا بسیار کوتاه بودند. برای مثال، اپیزود سوم سریال که رابطه بیل و فرانک را به تفصیل روایت می‌کرد، اگرچه از نظر منتقدان اثری هنری و احساسی به حساب آمد، اما بسیاری از گیمرها آن را نوعی انحراف از خط داستانی اصلی دیدند. از دید این افراد، تمرکز سریال به‌جای روایت داستان‌های جانبی، باید روی رابطه جوئل و الی و تلاش آن‌ها برای بقا می‌بود.

 

تغییر لحن و فضای کلی و تفاوت در نحوه نمایش دشمنان

بازی «آخرین ما» فضایی تاریک، تلخ و بی‌رحم داشت. خشونت، کمبود منابع، خیانت انسان‌ها به یکدیگر و اضطراب دائمی برای زنده ماندن، عناصر اصلی تجربه بازی بودند. گرچه سریال تلاش کرده بود تا این فضا را حفظ کند، اما به دلیل محدودیت‌های تلویزیونی و تمرکز بیشتر روی جنبه‌های انسانی و احساسی، آن جو بی‌رحم گاهی کمرنگ می‌شد. بسیاری از گیمرها این تغییر لحن را نوعی تلطیف غیرضروری دانستند که قدرت داستان را کاهش داده است.

 

بازی «آخرین ما» یکی از تاریک‌ترین دنیاها را به تصویر می‌کشد

 

همچنین در بازی، خطر کلیکرها و دیگر تهدیدات محیطی همیشه حضور داشت و بازیکن را وادار به برنامه‌ریزی و دقت مداوم می‌کرد. اما در سریال لست آف آس، تمرکز بیشتری بر درام انسانی و درگیری‌های بین انسان‌ها گذاشته شد و کلیکرها بیشتر به پس‌زمینه رانده شدند. این تغییر باعث شد حس تهدید مداومی که در بازی وجود داشت، تا حد زیادی از بین برود و برای برخی از گیمرها تجربه سریال، کم‌هیجان‌تر به نظر برسد.

 

اختلاف سلیقه در انتخاب بازیگران و واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی

با وجود تحسین‌های زیادی که از بازیگران سریال شد، برخی از طرفداران به ویژه نسبت به انتخاب بلا رمزی برای نقش الی اعتراض داشتند. در بازی لست آف آس، الی ترکیبی از معصومیت و خشونت بود که به طرز ظریفی در چهره و رفتار او نمود پیدا می‌کرد. برخی از گیمرها معتقد بودند که ظاهر فیزیکی یا بازی بلا رمزی با تصور ذهنی‌شان از الی تفاوت زیادی داشت. هرچند این انتقادها همیشه عادلانه نبود، اما نشان‌دهنده شدت دلبستگی طرفداران به نسخه اصلی است.

 

شخصیت الی در بازی و سریال

 

در شبکه‌های اجتماعی، واکنش‌ها به سریال «آخرین ما» به شدت دو قطبی بود. گروهی از کاربران، به ویژه آن‌هایی که بازی را تجربه نکرده بودند، سریال را شاهکاری تلویزیونی می‌دانستند. از سوی دیگر، بسیاری از گیمرها در توییتر، ردیت و فروم‌های تخصصی، اعتراضات گسترده‌ای به سریال داشتند.

واژه‌هایی مانند خیانت به منبع اصلی، سانسور فضای تاریک، کمبود هیجان و تغییر بی‌دلیل شخصیت‌ها، بارها در این پلتفرم‌ها تکرار شدند. حتی کمپین‌هایی از سوی برخی از کاربران به راه افتاد که درخواست بازسازی سریال با فیلمنامه‌ای وفادارتر به بازی را داشتند. این اختلاف نظرات، نشانه روشنی از شکاف عمیق بین گیمرهای وفادار و تماشاگران عام بود.

 

نتیجه‌گیری: آیا سریال واقعاً بد بود؟

نکته جالب اینجاست که سریال «آخرین ما» از نظر کیفیت فنی، یکی از بهترین اقتباس‌های تاریخ بر اساس بازی‌های ویدیویی محسوب می‌شود. بازیگری، کارگردانی، جلوه‌های ویژه و حتی وفاداری کلی به جهان بازی، بسیار بالاتر از میانگین اقتباس‌های مشابه بود. با این حال، مساله اینجاست که وفاداری کامل به تجربه گیمری امکان‌پذیر نیست و همین فاصله، باعث شد تا بخشی از جامعه گیمرها هرگز نتوانند با سریال آشتی کنند.

در پایان، باید گفت که ریشه اصلی نارضایتی گیمرها از سریال «آخرین ما»، در عشق عمیق آن‌ها به تجربه اولیه نهفته است. زمانی که یک اثر به بخش مهمی از خاطرات و احساسات فرد تبدیل می‌شود، کوچک‌ترین تغییرات هم می‌توانند ضربه‌ای بزرگ باشند. هرچند سریال «آخرین ما»در سطح جهانی موفق بود و تحسین‌های زیادی کسب کرد، اما برای بسیاری از گیمرها، یادآور این واقعیت تلخ شد که بعضی از تجربه‌ها را نمی‌توان دوباره بازآفرینی کرد. شاید بهترین راه برای درک این موضوع، این باشد که بازی و سریال را دو برداشت متفاوت از یک داستان واحد بدانیم. در غیر این صورت، مقایسه این دو همیشه به ناامیدی ختم خواهد شد.

خروج از نسخه موبایل