به گزارش سیناپرس به نقل از فرهنگ نیوز، این جسارت بزرگ موجب شد که پایتخت های کشورهای اسلامی به شدت به لرزه در آید. از همین رو، بسیاری از دانشمندان و علمای اسلامی، حکومت سعود وهابی را به حکومت اموی و یزید تشبیه کرده اند.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز؛ مبانی فکری وهابیت که خاندان آل سعود مروج آن هستند، یکی از چالش های جدی ای است که دنیای اسلام را مشغول خود کرده است. این اندیشه به علت مبانی تفکری خود که از ابن تیمیه تبعیت می کند، بنیادگرائی سخت و خشن را در جهان اسلام ترویج می کند و چهره ای خشن و غیر قابل سازش از اسلام را ترویج می دهد که هیچ کدام از ادیان الهی و فرق اسلامی به جز خود را قبول نداشته و ید طولایی در تکفیر دیگران دارد.
تفکر وهابیت اگر چه خود زایده ای از دل جریان سنی است، ولی با همه فرق و مذاهب اهل سنت سازش ندارد و در این راه از ریختن خون فرق اهل سنت مخالف عقاید خود نیز ابایی ندارد. با این حال بیشترین دشمنی جریان وهابیت با مکتب خاندان رسالت و ائمه معصومین و پیروان آنها، یعنی مذهب تشیع می باشد. به گونه ای که از زمانی که این جریان شکل گرفت خون بسیاری از شیعیان به زمین ریخته شده و همچنان این جریان تداوم دارد. در تقویم قمری در چنین روزی در سال 1216هجری قمری، پیروان کوردل این فرقه به کربلای معلی حمله کرده و ضمن تخریب بارگاه ملکوتی امام حسین(ع)، تعداد کثیری از شیعیان امیرالمومنین(ع) را از دم تیغ گذراند. نوشتار پیش روی، نگاهی به این موضوع خواهد داشت.
شکل گیری وهابیت:
وهابیان از پیروان محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی نجدی (۱۲۰۶- ۱۱۱۵) هستند. او پیرو مکتب ابن تیمیه (م ۷۱۲) و شاگرد او ابن قیم الجوزی(م۷۵۱) بود که عقاید جدیدی را در جزیره العرب بنیاد نهاد. شیخ محمد بعد از طی مراحل تحصیل، در «درعیه» از نواحی نجد رهسپار سکنی گزید. امیر درعیه محمد بن سعود بعد از شنیدن سخنان او، دیدگاهش را پسندید و برای ترویج اندیشه ابن وهاب با او همکاری کرد. شیخ محمد، عده ای را همراه خود کرد، سپس دستور جهاد علیه نجد را صادر و آن جا را تصرف کرد. این دو بر سر تقسیم قدرت سیاسی و مذهبی با هم توافق کردند و مقرر شد قدرت مذهبی در دست فرزندان ابن وهاب و قدرت سیاسی در دست خاندان آل سعود باشد. در سال ۱۱۷۹ محمد بن سعود از دنیا رفت و فرزندش عبدالعزیز بن محمد جانشین وی شد. شیخ محمد بن عبدالوهاب نیز در سال ۱۲۰۶ وفات کرد. وهابیان، به دستور عبدالعزیز بن محمد و به فرماندهی فرزندش سعود بن عبدالعزیز، نجد و ریاض را در سال ۱۱۸۷تصاحب کردند و از آن پس بود که شهر ریاض پایتخت آل سعود شد.
دشمنی وهابیت با مذهب تشیع:
وهابیت، مذهب تشیع را به لحاظ ایدئولوژیک دشمن اصلی خود می بیند و از سوی دیگر برای گسترش قلمرو و ترویج مبانی فکری خود، تلاش می کند عراق را که جزء کانون های اصلی تشیع است، تصرف کند و این تصرف نه تصرف سیاسی بلکه مدنظر تصرف ایدئولوژیک است.بررسی اندیشه های به اصطلاح متفکران وهابی نشان می دهد که امروزه چگونه گروه های تکفیری نظیر داعش و جبهه النصره، جبهه فتح شام و…برای برآورده ساختن آمال وهابی ها با دلارهای نفتی آل سعود شکل گرفته است. ناصر العمر مفتی وهابی در سوالی با این مضمون که «خطر شیعیان نسبت به اسلام بیشتر از یهود و نصاری است، برای نجات امت اسلام چگونه این طایفه را ریشهکن کنیم؟»
اینچنین پاسخ میدهد: «در ابتدا باید بدانیم که شیعیان جز با یک حکومت اسلامی جهادی ریشهکن نمیشوند، شیعیان بعد از برپایی حکومت اسلامی مذکور دو راه دارند: یا اینکه اسلام را بپذیرند! یا اینکه سربریده شوند، اگر اصرار کردند بر مذهب خود باقی بمانند با آنها باید این چنین برخورد کنید: اول: همهی شیعیان را چون سربریدن گوسفند، سر ببرید تا خون سرتاپای آنها را فرابگیرد، و چه منظرهی بدیعی است زمانی که تو میبینی اجساد شیعیان در دریایی از خون شناورند و صدای امواج خون رافضی گوشهایت را نوازش میدهد و جنازههایشان، چشمهایت را به وجد میآورد. دوم: زنان آنها را به اسارت ببرید و در میان رزمندگان بهصورت عادلانه تقسیم کنید. سوم: کودکان شیعه را به فراگیری تعلیمات اسلامی صحیح وادارید و توحید و عقیده را به آنها آموزش دهید، و به آنان آموزشهای نظامی دهید تا در فتوحات اسلامی از آنها استفاده شود...اقداماتی که گروه های تکفیری و افراطی در ممالک اسلامی نظیر یمن، عراق و سوریه و …انجام می دهند.
تهاجم وهابیت به کربلای معلی:
این اقدامات از همان آغاز پیوند ابن وهاب با خاندان آل سعود شروع شد.از اینرو پس از تصرف ریاض بود که وهابیت تعرض خودش را به عراق و شهرهای مقدس آن شروع کرد. تقریبا همه منابع، تاریخ کشتار کربلا را سال ۱۲۱۶ ذکر کرده اند.از سال 1216 تا سال 1225، در طول دوازده سال، وهابیان چند بار به کربلا، نجف، و نواحی مرزی عراق حمله کرده و خسارت های بی شماری را به باور آوردند.پیروان وهابیت در ۱۲۱۶ با سپاهی در حدود 12000نفری، وقتی مردم شهر برای زیارت امام علی علیه السلام به نجف رفته بودند وارد شهر کربلا شده و دست به غارت اموال مردم و تخریب گنبد امام حسین علیه السلام و شبکه های ضریح مطهر زدند. سید محسن امین در کتاب «اعیان الشیعه» این چنین میگوید: «وهابیان به زور وارد کربلا شدند، مردم آن جا را به خاک و خون کشیدند و جز عده کمی که فرار کردند یا مخفی شدند، دیگران را کشته و مجروح کردند. قبر مطهر امام حسین علیه السلام را ویران کرده و شبکه ها ی ضریح مطهر را کنده و اموال آن جا را سرقت کردند و هرچه از اموال بود با خود بردند. آنان با این کار، اعمال متوکل عباسی نسبت به قبر مقدس امام حسین علیه السلام را زنده کردند».
اگرچه وهابیان به مناطق مختلفی حمله کرده و قتل و غارت کردند ولی از کیفیت حمله و روشی که در قتل عام مردم و اهانت به مرقد مطهر امام حسین(ع) معلوم داشتند که انگیزه های اصلی این اعمال معتقدات مذهبی توام با تعصب شدید ایشان بود. ابن تیمیه و دیگر متفکران دینی و بنیانگذاران چنین تفکری بیشتر از این لحاظ با شیعه مخالف و عناد می ورزیدند که ایشان را حجاج یا عباد قبور می دانستند و بدون اینکه از حقیقت امر اگاه باشند گمان می کردند که شیعه قبور ائمه معصومین را می پرستند و به جای خانه خدا به حج قبور می روند.
وهابیان به واسطه بی اطلاعی و شبهاتی که در ذهن آنها ایجاد شده بود، نسبت به این امور تعصب شدید می ورزیدند طبعا به دنبال دستاویزی بودند که مقصود خویش را انجام دهند. شدت این تهاجم به حدی بود که بسیاری از مورخان مسلمان آن را فاجعه عاشورای ثانی کربلا می دانند.به علت شدت فاجعه بسیاری از علمای وهابی حتی نتوانستند از انعکاس آن چشم پوشی کنند.
صلاح الدین مختار از نویسندگان وهابی و نیز نویسنده کتاب «الشیخ محمد بن عبدالوهاب عقیدته السلفیه ودعوته الإصلاحیه وثناء العلماء علیه» به علت ابعاد زیاد این فاجعه نتوانستند از گزارش آن چشم پوشی کنند:« در سال ۱۲۱۵ سعود بن عبدالعزیز به امر پدرش به عراق و کربلا حمله کرد و خسارت های فراوانی به مردم کربلا وارد کرد و قبر حسین و گنبد آن را ویران کرد». این جنایات وهابیان حتی در منابع نوشتاری مستشرقین نیز بازتاب یافته است: «12 هزار وهابى غافلگیرانه به ضریح امام حسین(ع) هجومآوردند، بعد از آن که به غنائم عظیمى دستیافتند، هرچه مىتوانستند با خود حمل کردند و هرچه باقى ماند، طعمه حریقساختند، پیر مردها و زنها و کودکان به شمشیر عربهاى وحشى قتلعام شدند، قساوتشان هرگز اشباع نمىشد و آنقدر کشتند که خون مثل نهر آب جارى شد و در نتیجه در این حمله سبعانه بیش ازچهار هزار نفر به قتل رسیدند و آنچه غارت کردند و با خودبردند بیش از چهار هزار بار شتر بود و بعد از غارت و کشت وکشتار ضریح امام و هرچه در اطراف آن بود، کوبیدند و به صورتتل خاکى درآوردند و همه چیز را ویران ساختند و به خصوصمنارهها و قبهها را به اعتقاد این که از طلا ساخته شدهاند».
این اقدام وهابی ها سبب واکنش شدید علمای مسلمان شد چرا که این جسارت بزرگ موجب شد که پایتخت های کشورهای اسلامی به شدت به لرزه در آید. بسیاری از دانشمندان، حکومت سعود وهابی را به حکومت اموی و یزید تشبیه کردند.از دیگر تاثیرات این عمل، تنفر شدید مسلمانان نسبت به سعود و وهابیت از یک طرف و از طرف دیگر قتل عبدالعزیز در سال 1218 به دست یکی از شیعیان بود. در نهایت قیامهای متعددی که از هر سو بر ضد وهابیها صورت پذیرفت از مهمترین تاثیرات یورش وهابی ها به کربلای معلی بوده است.
متفکران وهابی از قدرت مذهب تشیع می گویند:
شکل گیری دولت قدرتمند شیعی در ایران یکی از کابوس های اصلی جریان وهابیت است. تشکیل حکومت شیعی در ایران یکی از عوامل مهم دشمنی وهابیت نسبت به شیعیان میباشد، زیرا این مسئله موجب پیدایش موجی از توجه بر مکتب تشیع شده، و این موجب پذیرش ایران و دیدگاه شیعی میشود، و این وضع متعصبان تندرو را که غالباً وهابی و سلفی هستند، عصبانی و ناراحت نموده است. آنان بهصورتهای مختلف قصد ضربه زدن به تفکر شیعی و جدا کردن آن از جامعه اسلامی را دارند.
دکتر عصام العماد در این رابطه میگوید: با مطالعه کتابهایی که وهّابیّت در سالهای اخیر نوشتهاند، بهیقین در مییابیم که آنان احساس کردهاند که تنها مذهب آینده، همان مذهب شیعه امامیّه است.
ایشان به نقل یکی از نویسندگان وهابی با نام «ربیع بن محمد السعودی» مینویسد: «وکلَّما نقرأ کتابات إخواننا الوهّابیّین نزداد یقیناً بأنّ المستقبل للمذهب الاثنی عشری لأنّهم یتابعون حرکه الانتشار السریعه لهذا المذهب فی وسط الوهّابیّین وغیرهم من المسلمین. هنگامیکه کتابهای برادران وهّابی را میخوانیم بر یقین ما افزوده میشود که آینده از آن مذهب تشیّع است، زیرا آنان خود وسیله انتشار سریع و آشنائی با مذهب تشیّع در بین وهّابیان میباشند. سپس از قول شیخ عبد اللّه الغُنیمان استاد «الجامعه الإسلامیّه» در مدینه منوّره نقل میکند: «إنّ الوهّابیّین علی یقین بأنّ المذهب (الاثنی عشر) هو الذی سوف یجذبُ إلیه کلّ أهل السنَّه وکلّ الوهّابیّین فی المستقبل القریب. وهّابیون بهیقین دریافتهاند، تنها مذهبی که در آینده، اهل سنّت و وهّابیّت را بهطرف خود جذب خواهد کرد، همان مذهب شیعه امامی است.