روزنامهنگاران یا تولد عصر جدید محتوا/۲
رسانههای بومی در ایران: فرصت یا چالش برای تحول رسانهای؟

در سالهای اخیر، با افزایش تحریمها، محدودیتهای دسترسی به پلتفرمهای بینالمللی و همچنین رشد فناوریهای داخلی، پلتفرمهای بومی در ایران بهعنوان جایگزینهایی برای نمونههای جهانی معرفی شدهاند. پیامرسانهایی مانند «ایتا»، «بله»، «سروش پلاس» و پلتفرمهای ویدیویی نظیر «آپارات» و «روبیکا»، در تلاشاند جایگاه ویژهای در زیستبوم رسانهای کشور پیدا کنند. اما آیا این پلتفرمها توانستهاند واقعاً تحولآفرین باشند؟ اثر آنها بر رسانههای رسمی و تولید محتوا در ایران چیست؟ و مهمتر از همه، مخاطبان چقدر با این پلتفرمها همراه شدهاند؟ در این گزارش چتجیپیتی این موضوع را بررسی کند.
از کوچ اجباری تا فرصت بومیسازی
به گزارش خبرگزاری سینا، پس از فیلترینگ گستردهی برخی پلتفرمهای پرمخاطب مانند تلگرام، توییتر و اینستاگرام، رسانهها و کاربران ایرانی به ناچار بخشی از فعالیت خود را به پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی منتقل کردند. این «کوچ اجباری»، هرچند در ابتدا با مقاومت و کاهش تعامل مواجه شد، اما به مرور پلتفرمهای بومی را به سمت توسعه فنی، بهبود رابط کاربری و تلاش برای جذب اعتماد عمومی سوق داد.
برای برخی رسانهها، حضور در این بسترها به معنی باز کردن کانالهای ارتباطی جدید با مخاطب است، بدون وابستگی به زیرساختهای خارجی و با امکان تعامل سریعتر با نهادهای داخلی. پلتفرمهای بومی در زمینههایی مانند اطلاعرسانی محلی، خدمات دولتی و دسترسی سریع به مخاطبان داخل کشور، توانستهاند جایگاهی نسبتاً قابل قبول به دست آورند.
چالشهای اعتماد، کیفیت و رقابت آزاد
با این حال، تجربه بسیاری از کاربران و فعالان رسانهای نشان میدهد که پلتفرمهای داخلی با چالشهای متعددی مواجهاند. نخستین چالش، مسئلهی اعتماد عمومی است. نگرانی از حفظ حریم خصوصی، موجب شده بخشی از مخاطبان به استفادهی دائمی از این ابزارها روی خوش نشان ندهند.
از سوی دیگر، کیفیت فنی و تجربه کاربری نیز هنوز فاصلهی محسوسی با نمونههای بینالمللی دارد. کندی در بارگذاری محتوا، محدودیت در امکانات چندرسانهای، و ضعف در طراحی جذاب رابطها از جمله موانعی است که مانع جذب گستردهتر کاربران شده است.
بیشتر بخوانید:
هوش مصنوعی و رسانهها: پایان کار روزنامهنگاران یا تولد عصر جدید محتوا؟
تاثیر بر تولید محتوا: محدودیت یا خلاقیت؟
پلتفرمهای بومی، با وجود چالشها، سبب شکلگیری نوعی تغییر در شیوه تولید و انتشار محتوا شدهاند. برای مثال، رسانهها در این فضاها بیشتر به محتوای کوتاه، ساده، متنی و قابل درک برای مخاطب عام روی آوردهاند. محدودیتهای فنی و نظارتی این پلتفرمها، سبب شده برخی رسانهها رویکرد محافظهکارانهتری در انتشار محتوای خبری و تحلیلی داشته باشند.
با این حال، برخی رسانهها از این محدودیتها به عنوان فرصتی برای نوآوری استفاده کردهاند؛ تولید پادکستهای بومی، اینفوگرافیکهای ساده و ویدیوهای کوتاه با زبان عامهفهم، از جمله نمونههاییست که در محیط بومی رشد پیدا کرده است.
آینده پلتفرمهای بومی در گرو اصلاحات اساسی
کارشناسان معتقدند پلتفرمهای بومی تنها در صورتی میتوانند جایگاهی پایدار در زیستبوم رسانهای ایران پیدا کنند که چند شرط اساسی را رعایت کنند:
۱. افزایش شفافیت در سیاستهای داده و مالکیت محتوا
۲. ارتقای سطح کیفی خدمات و طراحی کاربرپسند
۳. ایجاد رقابت واقعی بین پلتفرمها بدون حمایت تبعیضآمیز
۴. جلب اعتماد عمومی از طریق استقلال نهادی و پاسخگویی
افزون بر آن، همکاری میان پلتفرمهای بومی و رسانههای مستقل، میتواند مسیر تازهای برای رشد این فضاها باز کند؛ مشروط بر اینکه آزادی بیان و تنوع دیدگاهها بهعنوان یک اصل پذیرفته شود.
نتیجهگیری: بین ضرورت و انتخاب
پلتفرمهای بومی، بخشی از واقعیت جدید رسانهای ایران شدهاند. برخی بهاجبار به آنها کوچ کردهاند، و برخی با نگاهی فرصتمحور سعی کردهاند از امکانات داخلی بهترین بهره را ببرند. اما برای آنکه این پلتفرمها تبدیل به گزینهی انتخابی واقعی و نه صرفاً جایگزین اجباری شوند، نیازمند اصلاحات ساختاری، جلب اعتماد عمومی و توجه به نیازهای واقعی کاربران هستند.