اشتغال و فناوری در آستانه التهاب 2025
عقلانیت وتعادل رمز عبور از بحران است

ماجرا از وقتی آغاز شد که شرکتها وبنگاههای نه چندان بزرگ در ایران و کشورهای مشابه و همارتفاع با آن جلسات رسمی با دستور کار الزامات سال جدید برگزار کردند ویا کارگروه و ستاد اختصاصی برای مسائل هوش مصنوعی راه انداختند. امسال از زمانی که گزارشهای پیش بینی وضعیت فناوری و اشتغال منتشر شد ویا گزارشهایی همچون گزارش فناوری و نوآوری 2025 از مراجع تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD) روی آنتن رفت انگار دستهایی آگاهانه وبه عمد سامانهی مدیریتی کشورهای ضعیف را روی حالت هشدار قرار داد. گویا این عادت هم به نوعی مدروز تبدیل شده که در اتاق های فکر و مراجع برنامه ریزی خودرا در حالت التهاب بگذارند. گویی که قرار است کن فیکون رخ بدهد، درحالی که با همه اهمیت و جدیت موضوع قرار نیست کشورها با بحران های بی حد ومرز روبرو شوند.
بهروز رشیدی در یادداشت اختصاصی در خبرگزاری سینا نوشت: این سخن به هیچ وجه به معنی نادیده گرفتن ضرورتقطعی مبحث هوش مصنوعی نیست و تردید نباید داشت که بازندگان این موقعیت حساس دقیقاً جوامع وکشورهایی است که حسگرها و ابزارهای سنجش و پیش بینی آنها در چنین مواقعی ضعیف عمل میکند باید دانست که حتی برای قلعههای بسیار قوی و مستحکم دیدهبانها ونگهبانان بسیار حساس و بدبین لازم است که نزدیک شدن هر خطر قوی می دهد که اگرچه هوش مصنوعی می تواند ابزار قدرتمندی برای پیشرفت باشد، اما ذاتاً فراگیر نیست. کشورها باید اکنون – با بالقوه را حس کنند و آژیرخطر و هشدار را روشن کنند .
بی تردید مراجع سیاسی و سران دولتها همیشه یکی از بازیگران اصلی این میدان بوده و هستند و لذا هشیاری آنان بیش از هر مرجع دیگر اهمیت دارد.اما تردید نباید داشت که حساسیت و خطرشناسی بدون دانش دقیق همیشه بدترین نتایج را به بار می نشاند. بزرگترین و مهم ترین وظیفه مراجع رسمی در دولت و وزارتخانه ها وشوراهای تصمیم گیری و تصمیم سازی فقط و فقط یک چیزاست وآن حفظ تعادل و رفع التهاب در همه مراحل است.
اگر در یک جامعه التهاب و ترس و نگرانی کاذب و یا خمودگی و عدم حساسیت حاکم شود انبوهی از خسارات و زیانهای متعدد دامنگیر می شود .در مورد همین مسأله هوش مصنوعی اگر ترس و التهاب غیر معقول بر شرکتها و بنگاههای تولیدی حاکم شود و یا آرامش روانی نیروی کار و منابع انسانی خدشه دار شود بی تردید خسارت های سنگین درقالب رفتارها و تصمیمات انفعالی بروز خواهد کرد. بنابر این شبه بحرانهایی همچون امواج خبری و رسانهای هوش مصنوعی و عواملی نظیر آن را باید مدیریت کرد واین دقیقاً وظیفه مرجع رسمی ودولتی است.
حاصل سخن آنکه؛ درایران و بسیاری از جوامع التهاب و غوغای هوش مصنوعی آغاز شده هرگونه انفعال و التهاب برای این وضعیت میتواند به زیان های بزرگ منتهی شود، لذا یک اهرم قوی باید وظیفه آرامش و حفظ تعادل و کاستن از خسارت التهاب کاذب را بر عهده گیرد تا مواردی مانند تبدیل منابع انسانی و اشتغال در امر سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، ایجاد قابلیتها و تقویت حکمرانی هوش مصنوعی – برای استفاده از پتانسیل هوش مصنوعی برای توسعه پایدار در آرامش و فضاید عقلانی محقق شود.
ربکا گرینسپن، دبیر کل UNCTAD بر اهمیت حصول اطمینان از قرار گرفتن مردم در مرکز توسعه هوش مصنوعی تاکید کرد و خواستار همکاری بینالمللی قویتر برای تغییر تمرکز از فناوری به مردم شد و کشورها را قادر میسازد تا چارچوب هوش مصنوعی جهانی را ایجاد کنند.
سود اقتصادی هوش مصنوعی بسیار زیاد است، اما باید به اشتراک گذاشته شود. انتظار می رود که هوش مصنوعی تا سال 2033 به ارزش بازار 4.8 تریلیون دلار برسد و به یک نیروی برجسته در تحول دیجیتال تبدیل شود. با این حال، دسترسی به زیرساخت و تخصص هوش مصنوعی در چند اقتصاد متمرکز است. تنها 100 شرکت، عمدتاً در ایالات متحده و چین، 40 درصد از هزینه های تحقیق و توسعه شرکت های بزرگ جهانی را به خود اختصاص می دهند. غولهای فناوری پیشرو مانند اپل، انویدیا و مایکروسافت، هر کدام ارزش بازاری در حدود 3 تریلیون دلار دارند که با تولید ناخالص داخلی کل قاره آفریقا رقابت میکنند. تسلط بر بازار، در هر دو سطح ملی و شرکتی، ممکن است شکاف های تکنولوژیکی را افزایش دهد و بسیاری از کشورهای در حال توسعه را در معرض خطر از دست دادن مزایای آن قرار دهد.