نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

تظاهر فرهنگی، بازتابی از مصرف‌گرایی در موسیقی

سریال پایتخت 7

پایتخت، سریالی که طی سالهای اخیر توانسته در دل خانه‌های ایرانی به سرعت جا پیدا کند، داستان زندگی ساده و واقعی مردم یک روستا را به تصویر می کشد. اما همین سریال که همانند سایر سریالها نقش قابل توجهی در شکل‌دهی به نگرش‌های اجتماعی و فرهنگی مردم دارد، در کنار ویژگی‌های طنزآمیز و روایت‌های خانوادگی خود، برخی از مسائل اجتماعی را نیز به شکلی غیرمستقیم مطرح می‌کند.

سحر طاعتی: یکی از موضوعات این سریال ، نمایش سازهای موسیقی و به خصوص پیانو به عنوان نمادی از زندگی لوکس و اشرافی است. در یکی از قسمت‌های سریال «پایتخت 7»، خانواده نقی برای نشان دادن وضعیت مالی و به منظور به رخ کشیدن طبقه اجتماعی بالای خود، پیانو به امانت می‌گیرند. سازی که سالهاست صدا و سیما از نشان دادنش امتناع می‌کند اما گویا این بار در سریال می تواند جلوی چشم مخاطبان قرار بگیرد.

 

اقتصاد مصرفی، ارزش‌گذاری نمادین هنر

به گزارش خبرگزاری سینا، آن‌چه در سریال «پایتخت 7» پیرامون ساز پیانو به تصویر کشیده می‌شود، تنها یک شوخی موقعیت یا نقد اجتماعی نیست؛ بلکه بازنمایی یک پدیده فرهنگی–اقتصادی است که در چارچوب اقتصاد هنر قابل بررسی‌ است. در این سریال، پیانو به‌عنوان نماد طبقه اجتماعی بالا، بدون کارکرد هنری، وارد خانه‌ای می‌شود که هیچ‌یک از اعضای آن شناخت یا علاقه‌ای به موسیقی ندارند. این کاربرد نمایشی و غیرکارکردی هنر، نمونه‌ای روشن از مصرف تزئینی هنر است؛ رفتاری که در آن آثار هنری نه به‌خاطر ارزش زیبایی‌شناسانه یا خلاقیتشان، بلکه برای نمایش ثروت و منزلت اجتماعی خریداری یا به‌کار گرفته می‌شوند.

در اقتصاد هنر، چنین موقعیت‌هایی از منظر ارزش‌گذاری نمادین هنر تحلیل می‌شوند: ساز موسیقی به جای آن‌که سرمایه فرهنگی باشد، تبدیل به کالایی لوکس می‌شود که ارزش آن از کارکرد هنری‌اش جدا شده و صرفاً بر اساس بار نمادینش ارزیابی می‌شود. وقتی پیانو به «جاگلدانی» بدل می‌شود، در حقیقت هنر به شیء فروکاسته می‌شود؛ شیئی برای تظاهر به فرهیختگی، نه تجربه‌ آن.

رسانه ملی، که یکی از بزرگ‌ترین کنشگران فرهنگ‌ساز در جامعه ایران است، با سال‌ها حذف یا حاشیه‌نشین کردن موسیقی و بی‌توجهی به آموزش هنر، به شکل‌گیری این نگاه ابزاری کمک کرده است. نتیجه آن‌که موسیقی، به‌جای این‌که سرمایه‌ای انسانی برای رشد فرهنگی باشد، در ذهن بسیاری تنها به ابزار تجمل و تفاخر بدل شده است.

بیشتر بخوانید:

«پایتخت»؛ سود یا ضرر برای تلویزیون؟

تلویزیون، «پایتخت» را به کارخانه پول‌سازی تبدیل کرده است/شیرجه در دریای تبلیغات

 

 

سریال «پایتخت 7»  حتی اگر ناخواسته – این واقعیت را افشا می‌کند: هنر زمانی به بخشی از اقتصاد مصرفی بدل می‌شود که ارتباط مردم با آن سطحی، ظاهری و رسانه‌زده باشد. این پیام، تلنگری‌ست برای سیاست‌گذاران فرهنگی و هنرمندان که هنر را از «دکور» بودن نجات دهند و به دل زندگی مردم بازگردانند؛ جایی که هنر، نه تظاهر، که تجربه است.

 

پیانو  نماد تجمل در نگاه رسانه ملی

در دنیای واقعی، پیانو یک ساز پیچیده و هنری است که برای نواختن آن نیاز به تمرین و تخصص دارد. اما خانواده نقی، که در داستان سریال از طبقه متوسط جامعه هستند، برای اثبات وضعیت مالی خود و به نمایش گذاشتن سبک زندگی لاکچری، پیانو را به خانه خود می‌آورند، در حالی که هیچ‌کدام از اعضای خانواده حتی به نحوه نواختن آن علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. حتی شخصیت اصلی داستان یعنی نقی هم حتی اسم بزرگترین نوازنده پیانو ایرانی یعنی جواد معروفی را هم نمی‌داند چه برسد به اسم معروفترین قطعات موسیقی کلاسیک دنیا که توسط داماد آینده‌اش قرار بود نواخته شود.

به نمایش گذاشتن این عدم شناخت از موسیقی ایرانی و آهنگسازان و نوازندگان معروف و بنام پیانو شاید در نگاه اول عمدی به نظر بیاید خصوصا آنجایی که نام جواد معروفی ، جواد عزتی خطاب می‌شود اما در نگاه کلی تر نوعی بی‌توجهی به جامعه موسیقی و به سخره گرفتن هنرمندان است.

 

رسانه ملی و نگاه ابزاری به موسیقی

هر چند که این سریال در همین قسمت تلاش کرد واقعیت پنهان جامعه ایرانی را به نمایش بگذارد چرا که عموم مردم ایران، به ویژه در مناطق غیرشهری، شناخت زیادی از سازها و موسیقی‌های کلاسیک ندارند. ساز پیانو در ذهن بسیاری از مردم به عنوان یک علامت از طبقه اجتماعی بالا و فرهنگ مرفه شناخته می‌شود، نه به عنوان یک ابزار هنری. در واقع، برای بسیاری از مردم، سازهای موسیقی بیشتر به عنوان کالایی لوکس و تجملاتی شناخته می‌شوند که به راحتی می‌توان آن‌ها را برای نمایش دادن وضعیت اجتماعی و مالی استفاده کرد، نه ابزاری برای خلق موسیقی و تجربه هنر.

در این میان، سریال‌هایی مانند «پایتخت» با نمایش تصاویری از پیانو و دیگر ابزارهای موسیقی به عنوان وسایل تزئینی و نمادهای طبقه بالا، به ترویج این نوع نگاه به موسیقی و هنر کمک می‌کنند و این امر موجب می‌شود که هنر به چیزی تبدیل شود که بیشتر به جنبه‌های ظاهری زندگی مربوط است تا تجربه‌ای عمیق و فرهنگی و این در حالی است که در دنیای واقعی، موسیقی باید ابزاری برای بیان احساسات، تفکرات و حتی نقد اجتماعی باشد.

 

از ابزار هنر تا ابزار تفاخر

 سریال «پایتخت» و به طور خاص صحنه قرض گرفتن پیانو توسط خانواده نقی، نشان‌دهنده یکی از مسائلی است که در رسانه‌ها و تلویزیون‌های ایران به شدت مطرح است: تظاهر به داشتن فرهنگ و هنر به جای واقعی بودن آن.

متاسفانه در بسیاری از فیلم ها و سریالها استفاده سطحی از هنر به عنوان ابزاری برای ارتقاء موقعیت اجتماعی و جذب نگاه‌های مخاطب استفاده می شود در صورتی که در دنیای امروز موسیقی و هنر وسیله‌ای برای رشد فکری و فرهنگی است و استفاده از آن تنها برای تظاهر به طبقه اجتماعی می‌تواند تاثیری منفی بر درک و توجه عمومی به اهمیت واقعی هنر داشته باشد.

شاید لازم باشد که در رسانه‌های ما، موسیقی و هنر بیشتر به عنوان بخشی از فرهنگ و هویت انسانی به تصویر کشیده شود، نه تنها به عنوان کالاهای لوکسی که در خدمت نمایش یک زندگی اشرافی هستند.

 

خروج از نسخه موبایل