تلویزیون، «پایتخت» را به کارخانه پولسازی تبدیل کرده است/شیرجه در دریای تبلیغات

پخش فصل هفتم سریال پایتخت از تلویزیون، نهتنها تماشاگران را پای شبکه یک نشاند، بلکه گویی حسابهای مالی صداوسیما را نیز لبریز از پول رسیده از پخش آگهی کرد. با پخش سهباره قسمت اول این سریال تنها از یک شبکه، حجم تبلیغات بازرگانی چنان بالا بود که بیشتر از یک اثر نمایشی، به یک تریبون تجاری شباهت داشت.
رقمهای نجومی در ازای ۱۸ دقیقه تبلیغ
به گزارش خبرگزاری سینا، در تمام دنیا مخاطبان از افزایش تبلیغات میان برنامهها گلایه دارند. مخاطبان ایرانی هم این گلایه را بارها مطرح کردهاند. حال در پخش اولین قسمت «پایتخت ۷» مجددا پخش آگهی صدای اعتراض مخاطب را درآورد. به طوری که تنها در حین پخش این سریال، حدود ۱۸ دقیقه تبلیغ بازرگانی نمایش داده شد: ۸ دقیقه در پخش اول، ۵ دقیقه در بازپخش بامداد و ۴ دقیقه در بازپخش بعدازظهر.
با یک حساب سرانگشتی میتوان به این نتیجه رسید که با توجه به تعرفههای تبلیغاتی اعلامشده در سالهای اخیر، هزینه هر ثانیه تبلیغ در برنامههای پربیننده، بین ۱۵۰ تا ۳۵۰ میلیون تومان برآورد شده است. اگر میانگین این مبلغ را ۲۵۰ میلیون تومان در نظر بگیریم، هر دقیقه تبلیغات معادل ۱۵ میلیارد تومان و درآمد صداوسیما از این ۱۸ دقیقه، حدود ۲۷۰ میلیارد تومان میشود. این در حالی است که تبلیغات پیش از آغاز سریال، تبلیغات درونبرنامهای و استفاده از بازیگران برای معرفی برندها، در این محاسبه لحاظ نشده است. برخی تخمینها نشان میدهد که مجموع درآمد تلویزیون از هر قسمت این سریال، ممکن است به ۵۰۰ میلیارد تومان برسد. حال نباید فراموش کنیم که این رقم فقط مربوط به پخش قسمت اول سریالی است که برای پخش ۲۶ قسمت ساخته شده است.
سودهای میلیاردی، هزینههای مبهم
اینکه صداوسیما چنین درآمدی از تبلیغات کسب میکند، یک بحث است و اینکه این درآمد چگونه هزینه میشود، بحثی دیگر. و حتی باید گفت که این امتیاز ویژهای است که در تمام دنیا از رسانه بهره میبرد. اما مسئله مهم عدم شفافیت مالی در سازمان صداوسیما، همواره مورد انتقاد کارشناسان و افکار عمومی بوده است. بودجه رسمی این سازمان از طریق بودجه عمومی دولت تامین میشود. همچنین درآمدهای جانبی آن، از جمله تبلیغات، سر به فلک میکشد. با این حال، هیچ گزارشی دربارهی نحوهی هزینهکرد این مبالغ منتشر نمیشود. از سوی دیگر عدم کیفیت سریالها هم نکتهای دیگری است که باعث شده این سازمان عریض و طویل با ریزش جدی مخاطب مواجه شود و مخاطبان آنتنهای خود را به در شبکههای کشورهای دیگر تنظیم کردهاند یا به دیدن نمایش خانگی روی آوردهاند.
با وجود این بودجه و البته این درآمد این سوال مطرح شود که بودجه سربه فلک کشیده تلویزیون چه میشود و چرا این سازمان هنوز نتوانسته با این وجود امکانات برنامهها و سریالهایی بسازد که مخاطبان زیادی را جذب کند.
بیشتر بخوانید:
«پایتخت»؛ سود یا ضرر برای تلویزیون؟
پایتخت یا تریبون تبلیغاتی؟
اگر به چندسال قبل برگردیم به روزی میرسیم که دعوای بین مسئولان تلویزیون و عوامل سازنده «پایتخت» چنان بالا گرفت که تلویزیون از ساخت این سریال با تمام گزینههای درآمدزایی صرفنظر کرد. اما سرانجام سال گذشته مسئولان تلویزیون تصمیم به ساخت قسمت هفتم این سریال گرفتند یا شاید هم با یک حساب ساده سرانگشتی به این نتیجه رسیدند که ساخت این سریال سودآورتر از حواشی است که بهتر است به دست فراموش سپرده شود.
پخش تبلیغات در تلویزیون امری رایج است، اما وقتی میزان آن از حد بگذرد، دیگر برنامهها در خدمت تبلیغات قرار میگیرند، نه برعکس. این اتفاقی است که در «پایتخت ۷» سوار بر مضمون شده است. نهتنها آگهیهای بازرگانی متعدد بین برنامه پخش شد، بلکه تبلیغات به درون سریال هم کشیده شد. در قسمت اول، تبلیغ برندهای مختلف از جمله محصولات غذایی، مستقیماً توسط بازیگران سریال انجام شد. حتی پیش از آغاز تیتراژ، آیتمی تبلیغاتی با حضور بازیگران پخش شد.
انتقاد به این حجم از تبلیغات تازگی ندارد. در فصلهای گذشتهی پایتخت نیز چنین اعتراضهایی مطرح شده بود. حتی نویسندهی این مجموعه در مقاطعی از این رویه ابراز نارضایتی کرده بود. اما گویا برای مدیران تلویزیون، افزایش درآمدهای تبلیغاتی، مهمتر از حفظ کیفیت آثار نمایشی و رضایت مخاطبان است.
حیات تلویزیون به تبلیغات وابسته شده است؟
معاون سیما در نشست خبری برنامههای نوروزی، با اشاره به تبلیغات گسترده در تلویزیون، گفته بود که بخشی از حیات این سازمان به درآمدهای بازرگانی وابسته است. او البته اذعان کرده بود که این حجم از تبلیغات، نه برای تلویزیون مطلوب است و نه برای مخاطبان. اما آیا صداوسیما راهی جز غرق شدن در این تبلیغات پیدا نخواهد کرد؟
واقعیت این است که تلویزیون در سالهای اخیر، با بحران کاهش مخاطب مواجه شده و تلاش دارد با استفاده از برندهای محبوب، مانند پایتخت، بخش ازدسترفتهی بینندگان خود را بازگرداند. اما افزایش بیرویهی تبلیغات، نهتنها کمکی به این روند نکرده، بلکه موج تازهای از نارضایتی ایجاد کرده است. اینکه یک سریال پرمخاطب، به ابزاری برای درآمدزایی بدل شود، شاید در کوتاهمدت سود هنگفتی برای تلویزیون به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت، اعتماد و علاقهی مخاطبان را خدشهدار میکند.