آیا این بار هم علم از کانون مناظرات انتخاباتی بیرون خواهد ماند؟
سازوکار انتخاباتی ریاست جمهوری در ایران هم ازنظر ساختار قانونی و هم ازنظر ساختار سیاسی کشور بهگونهای است که در بسیاری از موارد تا آخرین هفتههای مانده تا انتخابات، حتی نامزدهای نهایی که قرار است برای رسیدن به دومین دفتر پرقدرت سیاسی در کشور رقابت کنند، یا مشخص نیستند یا بهطور رسمی حضور و رقابت خود را اعلام نمیکنند.
به همین دلیل هم تمام بحثها و مناظرات و رقابتهای رسمی در یکی دو ماه منتهی به روز انتخابات و البته بهطور قانونی تنها در سه هفته منتهی به روز انتخابات متمرکز میشوند.
کشوری با موقعیت سیاسی و جغرافیایی ایران بهطور طبیعی همواره در کانون بسیاری از چالشهای سیاسی بینالمللی قرار دارد. وضعیت اقتصاد و توسعه منابع انرژی و توسعه اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی، امنیت ملی، رقابتهای سیاسی منطقهای و بینالمللی، اشتغال، توزیع ثروت، اصلاح ساختار مالیاتی و نظام پولی، نظارت بر رفتار اجتماعی مردم، حریم شخصی و امثال آن، موضوعاتی است که بهطور طبیعی هر دوره در کانون توجه نامزدها قرار میگیرند. زمان کوتاهی که برای بیان برنامهها، مناظرهها، نقدها و پرسش و پاسخها قرار دارد، عملاً بهطور کامل به مسائل روز و جذاب و خبرساز اختصاص مییابد. مسائل فوری همه اکسیژن موجود در فضای محدود گفتگوهای مهم پیش از انتخاباتی را به خود اختصاص داده و مصرف میکند و جایی برای بحثهای مهم و ریشهای که جذابیت خبری فوری ندارند باقی نمیگذارند.
علم و توسعه علمی یکی از این حوزهها است. در سالهای اخیر و عملاً در هیچیک از دورههای انتخابات مهم از جمله انتخابات ریاست جمهوری، هیچ مناظره جدی و اساسی در زمینه مسئله علم و چشمانداز توسعه علمی در ایران و شاخههای مختلف آن صورت نگرفته است.
همه نامزدها بر اهمیت توجه به نخبگان، توسعه علمی، تأکید بر توان پژوهشی و مواردی نظیر آن تأکید میکنند اما در غیاب فرصتی برای سوال و جواب دقیق و در غیاب فضایی برای چنین مناظرهای طبیعتاً برنامه مشخصی نیز مطرح نمیشود و درحالیکه داستان توجه به علم، فناوری و شاخههای مرتبط به آن تمام امور و زندگی ما را در بر گرفته است، این موضوع در همه برنامههای اساسی مغفول باقی میماند.
تاکنون چندین بار برخی از رسانههای ایران سعی کردند تا مناظرهای غیرمستقیم را میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در زمینه علم برگزار کنند و طبیعتاً هر بار ناکام ماندند.
زمانی که تمام بحثها و هیجانها و مناظرهها و نشستها در بازه زمانی یکماهه متمرکز میشود، طبیعتاً برای ستادهای انتخاباتی نیز اولویتهای مهمتر و خبرسازتری وجود دارد که به آن بپردازند.
اما غفلت از این موضوع، آنهم دریکی از معدود بازههای زمانی که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و درنتیجه رییسجمهور آینده، ناچار به پاسخگویی هستند، عملاً ما را دریکی از مهمترین و زیرساختیترین حوزههای ممکن با سکوتی ناخوش آیند مواجه میکند.
فضای رسانههای کشور نیز در این چند هفته بهطور طبیعی بر همان مسائل فوری و خبرساز تمرکز پیدا میکند. رسانههای علمی نیز توان یا نفوذ لازم برای پرسشگری در این بازه زمانی را ندارند و بهتنهایی نمیتوانند فضای سنتی چندین دههای را تغییر داده و مناظره ای را بهطور تخصصی در حوزه علم سامان دهند.
در چنین شرایطی شاید تنها راه ممکن، ایجاد اجماعی از انجمنهای علمی، نهادهای دانشگاهی و رسانههای علمی است که بهطور موقت و با تمرکز بر روی مسئله علم و توسعه علمی در ایران، داوطلبان را به پاسخگویی در این زمینه دعوت کنند. روندی آشنا و تجربهشده در کشورهای مختلف جهان که طی آن انجمنها و نهادهای علم با محوریت رسانهها و روزنامهنگاران علمی بر چند محور اصلی و مهم در چشمانداز آینده علمی ایران توافق کرده و با انباشتن توان و اعتبار و نفوذ خود در فضا و افکار عمومی داوطلبان را به سمت پاسخگویی و توضیح مواضع در زمینه این حوزهها با جزییات و دقت دعوت کنند.
این تنها فرصتی رسانهای نیست. این شاید تنها فرصتی باشد که سیاستگذاران کارزارهای انتخاباتی نامزدها که طبیعتاً بخش بزرگی از آنها همراه با نامزد پیروز راهی ساختمان پاستور خواهند شد، در برنامه و چشمانداز خود ناچار شوند به مسئله توسعه علمی نگاهی جدی بیندازند و درباره آن سخن بگویند.
البته واقعیت تلخ این است که آنچه از فضای موجود در بین رسانههای علم، انجمنها، دانشگران و فعالان حوزه علم میبینیم، نشانی از این میل و اراده ندارد. برخی از نهادهایی که بهطور طبیعی باید در مرکز چنین ائتلافی قرار داشته باشند، همانند مرکز سیاستگذاری علمی کشور، انجمنهای علمی و حتی رسانههای علمی، آنچنان درگیر مسائل داخلی خود هستند که مجالی برای آن کار باقی نمیماند.
در دل این غفلت، نقشه راه واقعی و چشمانداز دولتها در زمینه علم و توسعه علم در فضای پرهیاهو و هیجانزده روزهای انتخاباتی گم میشود و بعدازآن هم در حد برنامههای کلی و شعارهای عمومی باقی میماند. چون هدفی اعلامنشده کسی نمیتواند بعداً بازخواستی کند و هر دولتی ممکن است مسیر پژوهش، بودجه گذاری، حمایتهای علمی و خود پشتیبانی از طرحهای بزرگ ملی- علمی و … را به سلیقه و وابسته به نیاز خود تغییر دهد.
در دنیایی که سرعت تغییرات فناوری که بر دل و پایه علوم سر برمیآورند از توان دنبال کردن ما و سازگار شدن ما پیشی گرفته است، چنین غفلتی و سکوتی حتماً خوشایند نیست.
–
پوریا ناظمی
No tags for this post.
معلومه که بیرون خواهد ماند