نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

اسارت در قفس یا محافظت از گونه های ایرانی

حال این سوال مطرح است که آیا در ایران باستان نیز مکانی خاص مثل باغ‌وحش‌های امروزی جهت نگهداری و تیمار حیوانات وحشی وجود داشته است؟ بلی وحوش‌گاه‌های سنتی. 

پروفسور هایدماری کخ در کتاب «از زبان داریوش» می‌نویسد: «یکی دیگر از مراکز مهم پردیس‌های ایرانی، وحوش‌گاه‌های سلطنتی بوده چنانکه در نگاره آپادانا عیلامی‌ها، شیری ماده همراه بچه‌هایش را برای شکارگاه شاه همراه آورده‌اند. شیر در همه دوران‌ها و در زمان آشوری‌ها حیوانی برازنده تصور می‌شد. علاوه بر شیر، جانوران وحشی دیگری نیز مانند گراز نر، گورخر، گوزن و بز کوهی بودند که علاوه بر وحوش‌گاه‌ها در سفره شاه هم مورد مصرف داشتند. در لوح‌های دیوانی اغلب به طاووس‌هایی اشاره می‌شود که برایشان جیره‌ی غله‌ي اضافی تقاضا شده است بنابراین این باور قوت می‌گیرد که علاوه بر مصرف خوراکی به خاطر زیبایی‌شان نیز نگهداری می‌شدند.» پروفسور کخ اینطور نتیجه‌‌گیری می‌کند که به این ترتیب فردوس ایرانیان، هم باغ‌های کاخ‌های سلطنتی را شامل می‌شد و هم پارک‌های بزرگ وحش را، که شکارگاه نیز بودند.

علاقه وافر ایرانیان به شکار و بالاخص حیوانات را می‌توان دلیلی بر وجود باغ‌وحش در ایران پیش از اسلام عنوان کرد. اینطور به نظر می‌رسد که اعراب نیز فن تاسیس و اداره باغ‌وحش را از ایرانیان آموختند. یکی از سرگرمی‌های خلفای عباسی نگهداری از فیل، شیر و پلنگ در محلی موسوم به وحوش‌گاه یا همان باغ‌وحش بود. برخی از پادشاهان نیز در زمان مراسم‌های خاص حیوانات درنده را با زنجیر و قلاده از وحوش‌گاه به بارگاه خود می‌آوردند. 

پارک‌های بزرگ‌وحش که در عین حال شکارگاه نیز بودند، در تاریخ ایران به کرات قابل ردیابی هستند اما در زمان محمدشاه قاجار یک اتفاق جدید رخ می‌دهد: ایرانیان برای نخستین‌بار با الگوی باغ‌وحش‌های فرنگی آشنا می‌شوند. قضیه از این قرار است که محمدشاه قاجار که یک پادشاه ساده‌لوح و درویش‌مآب بود، میرزا حسین خان آجودان‌باشی را مسوول مذاکره با انگلیسی‌ها می‌کند و میرزا حسین‌خان در جریان سفرش به ممالک فرنگستان بخشی از مشاهداتش را می‌نویسد و این نوشته‌ها بعدها چاپ می‌شود. وی در سفرنامه خود بخشی را نیز به بازدیدش از باغ‌وحش پاریس اختصاص داده است:

«عمارات بسیاری در گوشه و کنار باغ ساخته و هر آنچه طیور و حشرات‌الارض وجود داشت که به مرور از هر جنس آنها تعدادی زنده یا مرده، در آن عمارت نگاه داشته‌اند. بعضی‌ها را در یک قفس و یک خانه با وضعی به هم عادت داده‌اند که مطلقاً آزار قوی به ضعیف نمی‌رسد مثل شیر و میش، گرگ و بره، شاهین و صعوه یا مار و زاغ و… از جنس وحوش و طیور و سایر حیوانات بری و بحری، زنده باشد یا مرده، دست کم ۱۰ هزار در آن عمارت نگه داشته‌اند که بعضی از آنها در ایران معروف و مشهور نیست. از جمله زرافه که رنگی شبیه به شتر دارد اما گردن و دست‌های پیشین‌اش دو برابر درازی دست و گردن شتر است و پاهای عقبش به غایت کوتاه بود مثل گاو و گاومیش. در هر دو پا ناخن دارد وقت راه رفتن مانند شتر راه می‌رود و مثل مناره‌ها سرش به آسمان است. در پاریس که زنده نگاه داشته‌اند، منحصر به یکی است. اما مرده‌اش خیلی است و»

شاید همین نوشتار بود که ناصرالدین شاه قاجار را بر آن داشت که باغ‌وحشی شخصی برای خود ترتیب دهد و انواع حیوانات وحشی را در آن نگهداری کند. اما در این هم تردیدی نیست که سفرهای خود ناصرالدین شاه به فرنگ در هرچه پررنگ‌تر شدن علاقه وی به ساخت مکانی به اسم باغ‌وحش نقش به سزایی داشت.

نخستین باغ‌وحش الگوبرداری شده ایرانی

عده‌ای قصر دوشان‌تپه و عده‌ای نیز «مجمع‌الوحوش باغ لاله‌زار» را  نخستین باغ‌وحش الگوبرداری شده ایرانی از نمونه غربی عنوان کرده‌اند. در قصر دوشان‌تپه تعدادی شیر و حتی ببر منقرض‌شده کنونی مازندران نگهداری می‌شد. دکتر فووریه، طبیب مخصوص ناصرالدین‌شاه در کتاب خود می نویسد: «در باغ‌وحش دوشان‌تپه یک میمون، چهار شیر نر و ماده از کوه‌های شیراز، سه ببر از مازندران، یک یوز، سه پلنگ از جاجرود و پنج خرس از دماوند وجود دارند.» اما مجمع‌الوحوش که مدیریت آن با محمدحسن خان اعتمادالدوله بود، در ابتدا محل نگهداری پرندگان بود و سپس سایر وحوش بدان اضافه شدند. از حیوانات شاخص مجمع‌الوحوش نیز می‌توان به دو ببر مازندران، یک شیر ایرانی گرفته شده از دزفول و شوشتر و یک پلنگ اشاره کرد. یاکوب ادوارد پولاک پزشک مخصوص ناصرالدین‌شاه درباره باغ‌وحش دوشان‌تپه می‌نویسد: «دوشان‌تپه جدای از باغ‌وحش یکی از محبوب‌ترین شکارگاه‌های شاه است که در آن خرگوش، کبک سرخ، گاهی آهو، یکبار کفتار، چندین بار گربه وحشی و چند روباه و شغال شکار شده اما به دلیل شکار مکرر از میزان صید این منطقه کاسته شده است.»

علاقه به نگهداری از حیوانات وحشی یکی از عادت‌های ناصحیح بوده که حتی در میان گذشتگان ما نیز سابقه داشته است. ژان دیولافوا، همسر مارسل دیولافوا مهندس و باستان‌شناس معروف فرانسوی که در سال ۱۸۸۱م. به ایران سفر کرده از ملاقات با زنی اشرافی به نام ترکان خاتون در سواحل شط‌العرب یاد می‌کند که پلنگی با نام وریده یا گل سرخ کوچک را نگهداری می‌کرده و این نگهداری ناصحیح از حیوانات حیات‌وحش توسط اشخاص در مکان‌های نامناسب عادتی است که به کرات در سفرنامه‌های مختلفی که توسط اروپاییان نوشته شده، بدان اشاره شده است. بدیهی است که همین دست رفتارها بوده که علاوه بر شکار بی‌رویه، زمینه انقراض گونه‌های ارزشمندی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران را در ایران فراهم کرده و جمعیت بسیاری از گونه‌های ارزشمند را نه‌تنها در گذشته بلکه اکنون نیز در معرض خطر قرار داده است.

چرا باغ وحش مهم است

پس از انقراض قاجاریه اقدامی موثر برای ساخت یک باغ‌وحش استاندارد در ایران صورت نگرفت. تنها در سال ۱۳۳۲ یک باغ‌وحش خصوصی در محوطه‌ی نامناسب واقع در خیابان ولی‌عصر تهران، مقابل پارک ملت دایر گردید که آنهم به دلیل ایجاد آلودگی و مزاحمت فراوان برای ساکنین این محله در سال ۱۳۶۶ رسماً تعطیل شد. در سال ۱۳۶۹ نخستین سنگ‌بنای ساخت باغ‌وحش فعلی تهران در زمینی به مساحت حدود ۵ هکتار و با هدف فرهنگ‌سازی و آشنایی عموم مردم با حیات‌وحش پایه‌گذاری شد. در حال حاضر به اصطلاح باغ‌وحش‌های دیگری هم در ایران وجود دارد اما واقعیت این است که بسیاری از باغ‌وحش‌های ایران شرایط استاندارد ندارند؛ بعنوان مثال باغ‌وحش شیراز علیرغم فقدان جایگاه‌های مناسب برای شیرها از زادآوری آن‌ها جلوگیری نمی‌کند، در دنیای مجازی تصاویری از توله شیرها و ببرها در مشهد و طرقبه این دست و آندست می‌شود که برخی از فعالان حقوق حیوانات آن‌ها را بی‌ارتباط با باغ‌وحش وکیل‌آباد مشهد نمی‌دانند، جایگاه‌های نامناسب باغ‌وحش سمنان، جایگاه‌های غیراستاندارد باغ‌وحش ساری و موارد مشابه بسیار است. خوشبختانه باغ‌وحش تهران بعنوان یک باغ‌وحش پیشرو در ظرف سال‌های اخیر گام‌های مثبتی برداشته که از آنجمله می‌توان به استقبال از حضور همیاران و داوطلبان و بالاخص افراد مرتبط با رشته محیط‌زیست در این مجموعه نام برد.

اما به راستی چرا جایی به نام باغ‌وحش باید باشد؟ واقعیت این است که اصل وجودی باغ‌وحش به هیچ رو قابل انکار نیست، بسیاری از حیوانات توان بقا در طبیعت را به دلایل متعدد ندارند، بسیاری از حیوانات نیازمند طرح‌های حفاظتی هستند که در جایی غیر از باغ‌وحش امکان آن وجود ندارد، مسایل درمانی، شناخت حیوانات و نیازهای زیستی آن‌ها و مهم‌تر از همه فرهنگ‌سازی از جمله اهم فعالیت‌ها در باغ‌وحش‌ها است. ریچارد پریماک در کتاب «بیولوژی حفاظت» از باغ‌وحش‌ها در سرتاسر دنیا بعنوان ابزار حفاظت یاد کرده است. دانش حاصل از چگونگی نگهداری گونه‌های ارزشمند، تجربه در مسایل پزشکی و بالاخص شناخت داروها و دزهای تاثیرگذار بر حیوانات وحشی، شناخت رفتار گونه‌ها، زیست‌شناسی تولیدمثل و مطالعات ژنتیک از جمله مواردی است که به گفته این کارشناس می‌بایست توسط باغ‌وحش‌های استاندارد زمینه‌سازی شود. از آنجا که علوم مختلفی از جمله زیست‌شناسی حفاظت، دامپزشکی حیات‌وحش و … در عمل وابستگی بسیار زیادی به باغ‌وحش‌ها دارند لذا ورود هرچه سریع‌تر باغ‌وحش‌های ایران به دنیای حفاظت نیز ضروری و اجتناب‌ناپذیر است.

 

گزارش: فرناز حیدری

No tags for this post.
خروج از نسخه موبایل