نگاهی به جذب گردشگر از طریق جشنواره‌‌های هنری/۱
موسیقی نواحی، ظرفیتی مغفول برای جذب گردشگر و درآمدزایی

فواد توحیدی معتقد است که موسیقی لری و کردی و آذری و کرمانی و کرمانجی می‌تواند آداب و رسوم مردم و خوشی‌ها و ناخوشی‌های ‌آنها را روایت کند و موسیقی نواحی و این روایت‌ها برای گردشگر خارجی جذاب ا ست امری که می‌تواند اقتصاد هنر را به گردش در بیاورد.

زهره نیلی: به باور دبیر جشنواره موسیقی نواحی اگر یک جشنواره بخواهد خوب کار کند که البته کار سخت و غیرممکنی هم نیست، باید تمام زیرساخت‌هایش، حرفه‌ای باشد و به یک سایت چند زبانه و تبلیغات در سطح جهانی با کمک سفارت‌خانه‌ها فکر کند و حضور پررنگی در فضای مجازی داشته باشد تا نگاه‌ها را جلب کند. در این صورت است که می‌تواند تاریخ و فرهنگ و میراث فرهنگی‌اش را هم در کنار موسیقی معرفی کند و بهره اقتصادی ببرد.

توحیدی، موسیقی را بخش مهمی از فرهنگ و هنر هر منطقه می‌داند و به خبرگزاری سینا می‌گوید: چه چیز بهتر از موسیقی لری و کردی و آذری و کرمانی و کرمانجی می‌تواند آداب و رسوم مردم و خوشی‌ها و ناخوشی‌هاشان را روایت کند؟ چه چیز برای گردشگران از موسیقی نواحی جذاب‌تر است؟ پس چرا در تمام این سال‌ها نتوانسته‌ایم از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های این نوع موسیقی برای جذب گردشگر و درآمدزایی بهره ببریم؟ چراکه اگر نتوانیم به بخش اقتصادی هنر توجه کنیم به آن جنبه موزه‌ای داده و از گردونه خارجش کرده‌ایم. برای مثال، روزگاری، یکی دو آژانس گردشگری با ما قرارداد بسته بودند تا گردشگرانی که به کرمان می‌آیند از آموزشگاه موسیقی من که شبیه به موزه‌ای کوچک از آلات و ادوات موسیقایی بود بازدید کنند و من برایشان از نغمه‌ها و سازهای ایرانی بگویم و دوستانم، بنوازند و برنامه اجرا کنند. جالب این‌که گردشگران لذت می‌برند و از موسیقی ایرانی استقبال می‌کردند. پس موسیقی محلی می‌تواند برای گردشگران، جذاب باشد به شرط این‌که درست معرفی شود. در آن صورت است که به درآمدزایی می‌رسد و مثل جشنواره “کوچه” می‌تواند روی پای خود بایستد.

به گفته گردآورنده آلبوم موسیقی “کویرانه”، همه چیز به آموزش برمی‌گردد. اگر امروز، هنرمندان ما جدای از هم رفتار می‌کنند و در پی کوبیدن هم هستند به این‌خاطر است که با هم و در کنار هم کار کردن را یاد نگرفته و تمرین نکرده‌اند. شاید اگر درست آموزش می‌دیدیم، اوضاع و شرایط‌مان بهتر از این بود. از سوی دیگر به کتاب‌های آموزشی‌مان نگاه کنید. پر از غلط است. هر کس به خود اجازه می‌دهد، کتاب بنویسد و هر کتابی، دستورالعمل خاص خود را دارد. چون به خیال خود، می‌خواهند بگویند، ما تقلید نکرده‌ایم. شاید اگر یک فرهنگستان قوی داشتیم، کتاب‌ها را یکپارچه می‌کرد و این، اتفاق خوبی بود. خود من در مقاله‌ای فقط به ۱۰ خطای رایج در موسیقی ایران اشاره کردم که حتی ازسوی استادان بزرگ موسیقی هم تکرار و نسل به نسل منتقل شده است. کسی هم نمی‌تواند بگوید، آنچه تاکنون انجام شده اشتباه بوده است. شاید اگر فرهنگستان قاعده‌مند و درستی وجود داشت، این خطاها را آشکار و به رشد موسیقی کمک می‌کرد.

به گفته توحیدی، ما وقتی خودمان، خودمان را قبول نداریم نباید توقع داشته باشیم دیگران قبول‌مان داشته باشند و این‌گونه است که نمی‌توانیم از داشته‌های خودمان حمایت کنیم. اینجاست که هرچه داریم را دولت‌ها و کشورهای دیگر، از آن خود می‌کنند و ما نمی‌توانیم بگوییم این سازها و ملودی‌ها، فارسی است. برای مثال، اسم مقام‌ها در موسیقی عربی، ایرانی است و ما نمی‌توانیم از داشته‌های خود دفاع کنیم. از سوی دیگر، نهاد یا سازمانی وجود ندارد که از موسیقی و اهل آن پشتیبانی کند. بماند که خود هنرمندان هم، شبیه جزایر پراکنده هستند و هرکدام کار خود را می‌کنند و راه خود را می‌روند.

 

توحیدی به ضرورت وجود یک دبیرخانه دائمی برای جشنواره موسیقی نواحی اشاره و بیان می‌کند: وقتی مشخص نیست که جشنواره امسال، سال بعد هم برگزار می‌شود یا نه، طبیعی است که دبیر بعدی جشنواره هم معلوم نباشد. خود من، اگر می‌دانستم یک سال دیگر هم دبیر جشنواره موسیقی نواحی هستم از همین امروز برای سال آینده هم برنامه‌ریزی و شرایط برگزاری جشنواره‌های کوچک استانی را فراهم می‌کردم. چراکه این برنامه‌ها، شهرهای کوچک و بزرگ را به جنب‌وجوش وا می‌دارد و سازهای غیربومی را به انزوا می‌کشاند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا