در چند سال اخیر، ناشران برجستهای به سراغ موضوعی قابل تأمل و حساس رفتهاند: انتشار کتابهایی برای آموزش خردسالان و کودکان درباره مسائل تربیتی و حقوق فردیشان. این آثار، از جمله کتابهای تربیت جنسی کودکان، نهتنها پاسخی به نیازهای آموزشی جامعه هستند، بلکه پنجرهای جدید به روی والدین باز میکنند تا با زبانی ساده و متناسب با فرهنگ ایرانی، کودکان را با مفاهیمی مانند حریم شخصی، استقلال و مالکیت بر بدن آشنا کنند. اما هنوز در جامعه ایران، این کتابها با چالشهای فرهنگی و اقتصادی روبهرو هستند که ضرورت گفتوگو و فرهنگسازی در این حوزه را دوچندان میکند. در این مطلب، با جواد کریمی، مترجم آثار شاخص این حوزه، همراه میشویم تا درباره ضرورت، مشکلات، و راهحلهای ممکن برای گسترش این کتابها سخن بگوییم.
«کتابهایی برای گفتن “نه” با زبان کودکانه»
آلما توکل: با وجود پیشرفتهای فرهنگی، بسیاری از خانوادهها هنوز در مواجهه با کتابهای تربیت جنسی کودکان احساس تردید یا نگرانی دارند و این موضوع را با حساسیت زیادی دنبال میکنند. اما آیا میتوان این حساسیتها را به فرصتی برای آموزش تبدیل کرد؟ جواد کریمی، مترجم کتابهای مهمی در این حوزه، معتقد است که با انتخاب آثار مناسب و نزدیک به فرهنگ ایرانی میتوان گامی موثر در کاهش نگرانیها برداشت و پایهای برای آموزش مهارتهای اساسی و ضروری کودکان بنا نهاد.
مترجم اثر کتاب «بدن تو مال خودته!» به خبرگزاری سینا میگوید: اولین مبحث برای مدیریت این نوع حساسیتها انتخاب کتاب است. انتخاب کتابهایی که به فرهنگ ما نزدیکتر باشند و مشکلات عمومیتر و رایجتر را پوشش بدهند اولین قدم است. برخی مسائل و نکات آموزشی رایجتر و البته ضروریتر هم هستند و باید مبنای اولیهی آموزش باشند. حتی میتوان از موضوعات پایهای مانند حریم شخصی و مالکیت کودک بر بدن خودش شروع کرد. در ترجمه هم نیاز است که به انتخاب واژگان مناسب با فرهنگ کشور دقت کنیم و از ایجاد حاشیههای بیدلیل پرهیز کنیم. و در مراحل بعدی هم بحث تصاویر و عنوان مطرح است که ناشر میتواند اقدامات موثری داشته باشد.
او معتقد است تبلیغ و معرفی کتابها به کمک مروجین و متخصصین به صورت صوتی و تصویری و بازی هم نقش زیادی در کم شده حساسیتها دارد.
کریمی اذعان می کند که متاسفانه هنوز خیلی از خانوادهها با این کتابها به درستی آشنا نشدهاند یا ضرورت این آموزشها را درک نکردهاند. طراحی انواع برچسب، پوستر و موارد تبلیغاتی مشابه با پیامهای آموزشی هم میتواند برای خیلی از مخاطبان به خصوص نوجوانان مفید و جالب باشد.
بیشتر بخوانید:
اقتصاد نشر و تاثیر آن بر ترویج داستانهای کودکانه
آیا کتابهای محیطزیستی میتوانند دنیای سبز بسازند؟
درحالی که او از نزدیک تر کردن این دست آثار به فرهنگ ایران سخت می گوید از او میپرسیم که در ترجمه کتابهای تربیت جنسی، چه چالشهایی با زبان و فرهنگ ایرانی داشته است؟ او که ترجمه اثر کتاب «لمس خوب لمس بد» را نیز در پرونده کاری خود دارد می گوید: «در این حوزه چالشهای زبانی، اگرچه دشوار و بحثبرانگیز، اما در قیاس با چالشهای فرهنگی اهمیت کمتری داشتند. غالباً مشکل زبانی در کلماتی بود که معادل فارسی دقیق و مناسبی برایشان نبود یا کلماتی که چند معنا را در خود داشتند و در فارسی امکان انتقال آن به صورت کامل وجود نداشت و کار را دشوار میکرد. یا کلماتی مانند تعلق داشتن (Belonging) که در فارسی در این معنا کمتر جا افتاده است ولی در حوزه فرهنگ، مشکل اصلی تازگی و کمسابقه یا حتی بیسابقه بودن این آموزشها و مفاهیم بود. حوزه تربیت جنسی کودکان به خودیخود بسیار جدید است، و علاوه بر آن، بر مفاهیم دیگری مانند عزت نفس کودک، استقلال شخصیت، حریم شخصی و مانند آن استوار شده که آنها هم سابقهی زیادی ندارند. و البته در مواردی هم برعکس بوده و مشکلاتی نیز بوده که در فرهنگ غرب رواج داشته و خوشبختانه در فرهنگ ما کمتر بوده است. شاید بیشترین مسئله بحث تعریف مرزهای بدن و حق مالکیت کودک بر بدنش است که برای فرهنگ ما دشوار است. مثلاً کودک در مقابل در آغوش کشیده شدن یا بوسیده شدن حتی از طرف خانواده و به اصطلاح محارم هم حق نه گفتن دارد که در فرهنگ ما خیلی وقتها باعث دلخوری میشود و حتماً باید از قبل به تمام خانواده آگاهی داد.»
جواد کریمی بار دیگر اشاره میکند که طبعا و بدون شک تنها با کتاب نمیشود در این حوزه جلو رفت؛ کتاب سنگ بنا و مرجع آگاهیبخش ماست اما برای فرهنگسازی و آگاهیبخشی، نیاز به اقدامات بیشتری هست. برگزاری کلاسها و دورهها و مراسم مرتبط و کمک گرفتن از کارشناسانی مانند روانشناسان کودک میتواند قدم دیگری برای این فرهنگسازی باشد. تولید محتوای مرتبط برای فضای مجازی هم اهمیت زیادی دارد چون بسیاری از نوجوانان و خانوادهها وقت زیادی را صرف این فضا میکنند. اما هم به خاطر سهولت دسترسی، هم دقت و امکان کنترل منابع و هم امکان تکرار و تمرین چندین باره، کتاب همیشه اصل و مبنای آموزش است. حتی باید کتابهای مختلفی مختص آموزش والدین، مربیان و معلمان انتخاب و ترجمه و یا تالیف شود تا بزرگسالان بتوانند با دقت و تسلط بیشتری به کودک آموزش بدهند.
راهحل کاهش قیمت کتابهای تربیت جنسی چیست؟
با وجود استقبال قابلتوجه خانوادهها از کتابهای تربیت جنسی کودکان، هنوز مسائل اقتصادی و تردیدهای فرهنگی مانعی بر سر راه دسترسی گستردهتر به این آثار است. جواد کریمی به این نکته اشاره میکند که قیمت بالای این کتابها یکی از عوامل کاهش دسترسی برخی خانوادهها به آنهاست، اما با همکاری نهادهای اجتماعی و برگزاری کارگاههای آموزشی، میتوان این مشکل را تا حد زیادی حل کرد. او همچنین با امیدواری از روند رو به رشد انتشار این کتابها یاد میکند و بر اهمیت بروزرسانی مداوم و ارائه آثار جدید تأکید دارد تا این مسیر آگاهیبخش همچنان پویایی خود را حفظ کند.
کریمی میگوید: «روند چاپ و فروش این کتابها نشان میدهد که خانوادهها استقبال خوبی از این کتابها داشتهاند و اغلب این کتابها چندین بار تجدید چاپ شدهاند اما براساس نظراتی که در فضای مجازی و نیز به صورت حضوری در مراسمهایی مانند نمایشگاه کتاب از خانوادهها گرفتهام، هنوز هم تردیدها و سوالات زیادی در ذهن مخاطبان هست که باید برطرف شوند و میتوان موفقیت بیشتری را برای این حرکت آگاهیبخش رقم زد.»
اما او قیمت بالای این دست کتابها را در عدم استقبال برخی خانواده ها بی تاثیر نمیداند: «در مورد قیمت جای شکی نیست که هم قیمتها بالاست و هم توان خرید خیلی از خانوادهها و به ویژه خود نوجوانان چندان بالا نیست و طبیعتاً تعیین قیمت پایینتر (در صورت امکان برای ناشر) فروش کتابها را بالاتر میبرد. ولی با توجه به مشکلات ناشران شاید کاهش قیمت هم امکانپذیر نباشد.»
اما کریمی راهکاری دارد: «در این بین به نظرم نهادهای اجتماعی مختلف (کوچک و بزرگ و دولتی و خصوصی) میتوانند نقش بسیار مهمی داشته باشند. خیلی از مراکز میتوانند کتابها را خریداری کرده و به صورت امانت یا در قالب کارگاههای آموزشی و با حضور مربی در اختیار کودکان و نوجوانان بگذارند.»
او در انتها اما روند انتشار این دست آثار را بسیار امیدوارکننده می داند: «فکر میکنم همین مسئله خیلی مهم است. ببینید، ما در غرب کتابهای خیلی زیادی داریم که مسائل مختلف، حتی مسائل جزئی را پوشش میدهند، یا به فرهنگهای خاص در داخل جوامع خودشان میپردازند، مباحث را از زوایای مختلف (مثلاً از نگاه مذهبی و مربوط به کلیسا) بررسی میکنند و یا به اقلیتهایی مانند افراد کمتوان یا بیماریهای خاص میپردازند. در واقع مردم باید بتوانند برای هر دغدغه و با هر تفکری کتابی پیدا کنند که به کودکشان کمک کند. ولی در ایران این حرکت نسبتاً کمسابقه است و جای کار زیادی دارد. همان طور که گفتم باید خوشحال باشیم که ناشران بیشتری به سمت این کتابها رو کردهاند و خانوادهها هم استقبال مناسبی داشتهاند و همین روند میتواند به تدریج کمک زیادی بکند، اما هنوز جای کار زیاد دارد و همچنین باید کتابها به طور مداوم بروزرسانی و اصلاح بشوند یا کتابهای جدیدتر و جذابتری به بازار بیایند تا این حرکت همچنان پویا بماند.»