ابرشناسایی کننده ها

در بدنه پلیس لندن نیروهایی حضور دارند که از یک توانمندی عجیب برخوردارند. آنها به عنوان «ابرشناسایی کننده» شناخته می شوند. آنها تصاویر و چهره ها را می بینند و با تکیه بر توانایی چشمگیرشان می توانند آنها را به خوبی به یاد آورده و شناسایی کنند. پل اسمیت از پلیس لندن می گوید: سال 2011 بود که برای نخستین بار درباره ابرشناسایی کننده ها چیزهایی شنیدم. پل در پلیس لندن واحد هفت قوی را راه اندازی کرده و هدایت می کند. در این واحد ویژه 140 پلیس و کارکنانی حضور دارند که توانایی چشمگیری در شناسایی چهره ها دارند. آنها در واقع همان ابرشناسایی کننده ها هستند.

او درباره عملکردشان می گوید: وقتی استفاده از پایگاه اطلاعاتی را آغاز کردیم متوجه شدیم برخی افسرانمان نظیر الیوت پاریت برخی چهره ها را نه یک بار بلکه چندین بار شناسایی می کنند. برخی از آنها چهار، پنج و شش بار چهره ای را شناسایی می کنند و جالب اینکه این کار را به شکل یک روند همیشگی انجام می دهند. ما ابرشناسایی کننده ها این توانایی را داریم که صورت افرادی که سالها پیش دیده ایم را به یاد آوریم. به طور میانگین انسانها می توانند 20 تا 50 درصد چهره هایی را که دیده اند به یاد آوردند اما تحقیقات علمی نشان داده که این عدد می تواند تا 90 درصد هم باشد.

بین یک تا دو درصد انسانها توانمندی خیره کننده ای دارند که آنها را در ردیف ابرشناسایی کننده ها قرار می دهد. این یک قابلیت حیرت انگیز است و دانشمندان هنوز چیزی در این باره نمی دانند. با این حال این توانمندی را می توان از بعد علمی مورد ارزیابی قرار داد. محققان به سراغ واحد ویژه مستقر در پلیس لندن رفته و این قابلیت را در تمامی اعضای این گروه مورد بررس قرار داده اند. آنها در کمال شگفتی متوجه شده اند که تمامی آنها از چنین توانمندی برخوردارند. الیوت پاریت که یکی از برجسته ترین اعضای این واحد شناسایی کننده محسوب می شود می گوید: از زمان تشکیل این واحد در ماه مه سال 2015 بیش از 1800 مورد شناسایی صورت گرفته است که از این رهگذر 900 مورد به موفقیت پرونده منجر شده است. این توانمندی موجب شده تا افرادی همچون پاریت در رویدادها و تجمعات بزرگ به کار گرفته شده تا از این طریق بتوان خلافکاران را شناسایی نمود.

یکی از مهمترین موارد به کارگیری ابرشناسایی کننده های پلیس لندن مربوط به پرونده قتل «آلیس گراس» می شود. این نوجوان آگوست سال 2014 در غرب لندن ناپدید شد و پس از مدتی جنازه وی درحالی که توسط قاتلش در رودخانه پنهان شده بود شناسایی شد. در این پرونده نقش ابرشناسایی کننده ها چشمگیر بوده است. پاریت درباره استفاده از ابرشناسایی کننده ها نکات جالبی را مطرح می کند: سه تن از افسرانی را در اختیار داریم که انبوهی از شناسایی ها را انجام داده اند. آنها از جمله ابرشناسایی کننده ها هستند و به همین دلیل آموزشهایی را به آنها می دهیم.

موفقیت به دست آمده در پلیس لندن موجب شده تا اداره کنندگان پلیس در آلمان نیز به فکر افتاده و در جهت راه اندازی واحد ابرشناسایی کنندگان در پلیس این کشور هم اقدام کنند. یک مقام آلمانی دراین باره می گوید: ما همیشه به راه حلهای فنی فکر می کنید اما موفقیتهای واحد ابرشناسایی کننده مریخ نشان داده که مغز انسان هم قابلیتهای خیره کننده ای دارد.

چنین نگرشی به سایر کشورهای جهان نیز سرایت کرده است. به عنوان مثال ارتش آمریکا به تازگی 500 عینک فوق پیشرفته X6 خریداری کرده است. این عینکها کاربر را قادر می سازد چهره ای را که مشاهده می کند در همان لحظه با تصاویری که در پایگاه اطلاعاتی رایانه ای ذخیره شده اند مطابقت دهد. نکته مهم اینجاست که این فرآیند به صورت لحظه ای انجام می شود. این یک نمونه از به کارگیری فناوریهای پیشرفته تشخیص چهره است که در بسیاری از مناطق جهان طرفدار پیدا کرده است اما ابرشناسایی کننده ها هم نشان داده اند که قابلیتهای خاص خود را دارند.

ابرشناسایی کننده های انسانی یک ویژگی شاخص دارند که در نرم افزارهای تشخیص چهره به چشم نمی خورد. انسانها خستگی ناپذیر و بدون توقف به کار شناسایی چهره ها می پردازند. آنها در مواقعی که در سر کار حاضر نبوده و از اوقات شخصی شان لذت می برند هم توانایی چشمگیرشان را به رخ می کشند اما ماشین ها بر اساس یک روند برنامه ریزی شده کار می کنند.

درحالی که فناوریهای تشخیص چهره روز به روز توسعه می یابند، ابرشناسایی کننده ها هم با آموزشهای بیشتری که می بینند همچنان بر کارایی خود می افزایند.

برای دسترسی به جدیدترین شماره مجله Readers Digest فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.

 

مترجم: مهدی پیرگزی

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا