نقش صنایع دستی در اقتصاد هنر/۷
چرا سازمانهاس دولتی، مکانهای بلااستفادهشان را در اختیار هنرمندان نمیگذارند؟
یک هنرمند میناکاری روی سفال میگوید: بسیاری از هنرمندان به خاطر افزایش سرسام آور اجارهها، یا کارگاه خود را تعطیل کردهاند یا از سر ناچاری به فضایی کوچکتر و دورتر رفتهاند. در این شرایط چه اشکالی دارد اگر سازمانهای دولتی از جمله شهرداریها با میراث فرهنگی همکاری کنند و بخشی از فضاهای بلااستفاده یا کم بهره خود را در اختیار هنرمندان بگذارند؟
زهره نیلی: نام اصلیاش، لعاب برجسته روی سفال است. چون رنگها، لعابی و برجستهاند اما در اصطلاح عامیانه به آن میناکاری روی سفال میگویند شاید به این خاطر که این کار را برگرفته از میناکاری روی مس میدانند. اینها را زینب خیراندیش، هنرمند ساکن همدان در گفتوگو با خبرگزاری سینا میگوید و به این نکته اشاره میکند که استاد خشوعی، بنیانگذار میناکاری روی سفال، پیش از انقلاب، کار مینا را روی مس انجام میداده و سالها بعد برآن شده تا با آزمون و خطا این هنر را روی سفال به اجرا درآورد. البته که این هنر، به لحاظ زیرساخت، مواد اولیه، تکنیک کار و… کاملا با میناکاری روی مس(مینای اصفهان) متفاوت است.
به گفته این هنرمند، ظروف میناکاری شده، مقاومتر از سفالینهها هستند. خود ظرفهای سفالی یک بار داخل کوره قرار میگیرند. سپس سفالهای پخته شده طراحی و رنگآمیزی میشوند و بار دیگر، راهی کوره میشوند تا در دمای بین 850 تا 950 درجه پخته شوند. همه این موارد موجب میشود تا آسیبپذیری ظروف، کمتر و مقاومتشان بیشتر شود. البته که امروز، سرامیکهایی ساخته میشود که نشکن هستند امیدواریم این اتفاق در فرمولاسیون ساخت سفال هم بیفتد.
خیراندیش به ضرورت کاربردی بودن صنایع دستی اشاره و بیان میکند: روزگاری مینای سفال با بشقاب دیوارکوب و گلدان شناخته میشد اما به تدریج تمایل ساخت ظروف متنوع و کاربردی در هنرمندان و البته با توجه به نیاز جامعه افزایش پیدا کرد. البته استفاده از این ظروف، محدودیتهایی هم دارد؛ برای مثال بهتر است مواد اسیدی داخل ظروف میناکاری شده ریخته نشود. در کل، بهترین شکل استفاده از این ظروف، سرو خوراک، نوشیدنی و انواع تنقلات گرم و سرد است.
این هنرمند صنایع دستی، فروش را اصلیترین دغدغه هنرمندان میداند و براین باور است: برگزاری نمایشگاههای باکیفیت و استاندارد و ورود گردشگران، موجب رونق صنایع دستی میشود. طبیعی است که در شرایط فعلی، تحریمها و نوسان قیمت دلار بر زندگی همه مردم از جمله هنرمندان صنایع دستی سایه انداخته؛ یک زمان، مجموعه خود ما به راحتی میتوانست محصولاتش را به کشورهایی چون تایلند، چین، آلمان و انگلستان صادر کند اما چندسالی است که صادرات به نسبت گذشته، بسیار کمرنگ شده. از سوی دیگر تعداد نمایشگاههای فصلی و حتی سالانه باکیفیت رو به کاهش است و تمام این موارد بر میزان فروش اثر میگذارد. برگزار نشدن بسیاری از نمایشگاههای سراسری و واگذاری آنها به بخش خصوصی، حذف امکاناتی چون هزینه اسکان رایگان برای هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاههای دولتی، برگزاری همزمان نمایشگاه صنایع دستی با سوغات و خوراکیها که بحث صنایع دستی را از حالت تخصصی خارج کرده و به حاشیه میبرد، ضربات سنگینی بر پیکر نیمه جان صنایع دستی وارد کرده است.
بیشتر بخوانید:
کم شدن تعداد گردشگران روی اقتصاد صنایع دستی تاثیر گذاشته است
طراحیهای هنرمندانهای که میتواند بازار جهانی داشته باشد
دولت برای رشد صنایع دستی مناسباتش را با دیگر کشورها بهبود بخشد
به گفته خیراندیش با توجه به ظرفیت عظیم موجود در حوزه صنایع دستی، مسئولان دولتی باید زمینهای را فراهم آورند که هنرمندان بتوانند به معرفی و ارائه آثار خود در سطح جهانی بپردازند. منِ هنرمند نمیتوانم هم کار خلاقه انجام دهم، هم به بازاریابی و فروش، توجه کرده و با دهها چالش ریز و درشت دیگر دست و پنجه نرم کنم. خوب است که متولیان امر، زمینههایی را فراهم کنند که کار برای هنرمندان آسانتر شود. مثلا شاید بتوان در قالب کارگروههای تخصصی و با استفاده از علم روز دنیا، اتفاقهای خوشایندی را در معرفی و عرضه محصولات هنری رقم زد.
این هنرمند میناکاری روی سفال به فروش صنایع دستی در شبکههای اجتماعی اشاره و بیان میکند: متاسفانه هیچ بازارچه دائمی برای فروش صنایع دستی در شهر همدان وجود ندارد تا گردشگران علاقهمند بتوانند به آنجا مراجعه کنند. در نتیجه، بخش عمده فروش ما از طریق سایت و اینستاگرام است. فروش در سایت به دانش بیشتری نیاز دارد اما کسانی که تازه، کار خود را در فضای مجازی، شروع کردهاند میتوانند از بسترهای آماده فروشگاهی برای ارائه و فروش محصولات خود استفاده کنند. اگرچه به نظر میرسد در این گونه فضاها بیشترین رقابت بر سر قیمت است تا کیفیت اما کارهای خوب و خلاقه هم راه و مشتری خود را پیدا میکنند حتی با قیمت بالاتر.
خیراندیش به مشکلات هنرمندان کارآفرین با تولید کارگاهی انبوه، اشاره و بیان میکند: پیدا کردن مکان مناسب برای کارگاه، بسیار سخت است. چون هنرمندان باید ظرفیت منطقهای برای افزایش آمپر، جهت استفاده از کورههای برقی را در نظر بگیرند. در ضمن باید به دنبال فضایی بگردند که با شهر، فاصله چندانی نداشته باشد و همه این موارد، اجاره بها را بالا میبرد. متاسفانه بسیاری از هنرمندان، در شرایط فعلی و به خاطر افزایش سرسام آور اجارهها، یا کارگاه خود را تعطیل کردهاند یا از سر ناچاری، جابهجا شده و به فضایی کوچکتر و دورتر رفتهاند. در این شرایط چه اشکالی دارد اگر سازمانهای دولتی از جمله شهرداریها با میراث فرهنگی همکاری کنند و بخشی از فضاهای بلااستفاده یا کم بهره خود را در اختیار هنرمندان بگذارند؟
این فعال صنایع دستی در پاسخ به اینکه موسسهها و سازمانهای دولتی با خرید و هدیه دادن صنایع دستی تا چه اندازه میتوانند به بهتر شدن اقتصاد این حوزه کمک کنند میگوید: خرید و هدیه دادن صنایع دستی از سوی نهادهای دولتی نه تنها خوب، بلکه واجب است. به نظر باید از هر روشی بهره برد تا صنایع دستی، سهمی در سبد هرخانوار ایرانی داشته باشد؛ به شرط اینکه اصول و ضوابطی برای این کار وجود داشته باشد وگرنه اگر قرار باشد هر مسئول خریدی، پورسانت بگیرد و فقط از آشنایان خودش خرید کند، همین همکاری اندک میان هنرمندان و سازمانهای دولتی هم باقی نمیماند. از سوی دیگر بهتر است شرکتهای مختلف به کارکنان خود، کارت خرید صنایع دستی هدیه بدهند تا هم از هنرمندان حمایت کنند و هم به سلیقه مخاطبان احترام بگذارند.
خیراندیش به ظرفیت بالای صنایع دستی کشور، اشاره و بیان میکند: تولیدات متنوع، بومی و باکیفیت، توان اشتغالزایی، قابلیت صادرات و ارزآوری و سهم این حوزه در تولید ناخالص ملی از جمله ویژگیهایی است که نمیتوان بیتفاوت از کنارشان گذشت. امید که به این قابلیتها توجه و هنرمندان بتوانند از حدااقلهایی مثل بیمه بهرهمند شوند. از سوی دیگر با حل شدن مشکل بازار فروش محصولات خود به جای تمرکز بر دغدغهمع اش در راه اعتلای روز افزون هنر و فرهنگ ایرانی گام بردارند.