با حضور هادی خانیکی، علی ربیعی، مرضیه برومند، مجید برزگر، مهدی بهشتی و... بررسی شد
اقتصاد در سینمای مستقل سالمتر است

سینمای ایران طی سالیان گذشته با آسیبهای زیادی مواجه شد، از یکسو شیوع کرونا که سالنها را به ورشکستگی نزدیک کرده بود و تهدیدی برای سینماداری بود و بعد از آن، اکران فلهای فیلمهای کمدی و نبود آثار حاوی تفکر و خلاقانه، از اساس ارزش سینما را زیر سوال برد و این پرسش را در ذهن به وجود آورد که اگر مخاطب روزگاری با فیلمهای علی حاتمی، داریوش مهرجویی و عباس کیارستمی عاشق سینما شد، فیلمهای امروز برای نسل آینده چه آوردهای خواهد داشت؟
به گزارش خبرگزاری سینا، البته کارشناسان زیادی در سالهای قبل هشدار داده بودند که مسیری که این روزها سینما در پیش گرفته سلامت نیست، چراکه سینمایی که فقط اسباب کمدی و شادی مخاطب را فراهم کند بیشباهت به سیرک نیست و این به مرور روی ذائقه مخاطب تاثیر میگذارد اما در دولت گذشته که ظاهرا از فروش کمدیها خوشحال بودند به این موضوع چندان اهمیت داده نشد، حالا در دولت جدید و با مدیریت جدید در سینما، موضوع و مساله سینما به چالش کشیده شده، طی یک گردهمایی با حضور سینماگران و مسوولان سینما، همایش یک روزه «سینمای ایران؛ نگاهی به آینده» با هدف بررسی چالشها و ارایه راهکارهای ارتقا و رشد سینمای ایران در موزه سینما برگزار شد و طیفهای مختلف فکری طی جلساتی مشکلات سینما را شفاف بیان کردند و برای برون رفت از مشکلات، نظرات کارشناسانه خود را بیان کردند.
علی ربیعی: سینما نقش بیبدیلی در فرهنگ دارد
در این نشست علی ربیعی، دستیار رییسجمهور و رییس هیاتمدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، با بیان اینکه بنا داریم در فصول مختلفی در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با همکاری سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد مباحثی را در حوزه سینما نظیر اقتصاد سینما، فناوریها و مسائل اجتماعی مطرح کنیم، گفت: سینما نقش بیبدیلی در فرهنگ دارد. او افزود: آینده سینما یک بحث است و سینمای ایران برای آینده بحث دیگری است. ما از پنجره سینما میتوانیم خیلی از مسائل سیاسی و اجتماعی را نگاه کنیم. سینما چهار نسبت با جامعه دارد که بدین شرح است: سینمای متاثر از جامعه، سینمای تاثیرگذار بر جامعه، سینمای سخنگوی جامعه و سینمای میانجی جامعه. وی تاکید کرد: جامعه به فیلمهای کمدی و گیشهپسند هم نیاز دارد، زیرا متاثر از جامعه هستند و ما نباید خودزنی کنیم. بیشترین توجه من به سینمای تاثیرگذار بر جامعه است و به نظرم این رسالت و مسوولیت اجتماعی سینما است. بدون تردید سینما بخشی از فرهنگ نسلها را تشکیل میدهد. جامعه ما به شادابی و امید و نقد نیاز دارد. در نتیجه سینما سخنگوی جامعه است و میتواند هم دردها و نارساییها و هم امیدهای جامعه را نشان دهد. سینما برای داشتن یک زندگی بهتر میتواند میانجی گروهها و قومیتهای مختلف باشد.
مخاطب امروز سینما کیست و چه زبانی باید برای او انتخاب کنیم؟
رائد فریدزاده، رییس سازمان سینمایی در این همایش گفت: قصد داشتیم این پنل را در ایام جشنواره فیلم فجر برگزار کنیم اما در این رویداد برگزاری همایش زیر سایه جشنواره قرار میگرفت. اما اینکه چرا این پنلها را انتخاب کردیم بازمیگردد به گفته آقای وزیر که یک ضلع پنجگانه را موردتوجه قرار دادند و هر کدام از این محورها به یکی از آن اضلاع مرتبط است؛ یکی از مسائل بحث سینما و اقتصاد است. یکی از مسائل مهم توجه به سینما به مثابه یک هنر است. وی ادامه داد: دیگری بحث سینما و فناوری است و اگر ما فناوری را نشناسیم نمیتوانیم به جایگاه خودمان در جهان پی ببریم و یکی از مهمترین مسائل حوزه فناوری نیز هوش مصنوعی است. بحث دیگر نسبت سینما، انسان و حکمرانی است که نسبت هنرمند با جامعه و نسبت جامعه با حاکمیت را مورد بررسی قرار میدهد. یکی از مهمترین مسائل این پنل این است که مخاطب من به عنوان یک فیلمساز کیست و بر این اساس باید چه زبانی را اتخاذ کنم و محور آخر هم سینما از منظر بینالملل است. رییس سازمان سینمایی گفت: لاجرم ما نیاز به جامعهشناسی، فلسفه و روانشناسی داریم و این رشتهها میتوانند سینما را از منظر بیرون بررسی و معرفی کنند. من هم اینجا هستم تا حرف دوستان را بشنوم تا با کمک هم از این هزارتو رهایی پیدا کنیم.
جامعه فاقد زبان سینمایی در حاشیه قرار میگیرد
منوچهر شاهسواری، دبیر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نیز گفت: آیا در این جهان میتوان بدون سینما زندگی کرد؟ از نظر من هر جامعه فاقد زبان سینمایی در حاشیه جهان امروز قرار میگیرد و درواقع یک کشور حاشیهنشین است. هر کشوری که سینما دارد در تغییرات جهان نقش دارد. دبیر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر گفت: سینما فارغ از ادبیات، فرهنگ، تمدن و… را میسازد. ما با سینما میتوانیم به گذشته تجسم و عینیت بدهیم. سینما قدرت تجسمبخشی به آینده دارد همچنین سینما به آرزوهای بشر نسبت به چیزی که در آینده میخواهد، تجسم میبخشد. وقتی ما به چنین مختصاتی میرسیم باید بررسی کنیم که در جامعه امروز ایران کجا ایستادهایم. وی ادامه داد: در پاسخ به اینکه سینما برای آینده چه خواهد کرد باید بگوییم که سینمای ایران مهمترین رکن نظام دموکراسی سیاسی، اجتماعی و خانوادگی ما است. سینما یک نهاد است و حتما در این زمینه نقش مهمی ایفا میکند. شاهسواری تاکید کرد: ما وارد روزگاری شدهایم که احتمال اینکه فیلمسازی یک امر فردی و ذیل هنرهای تجسمی قرار بگیرد، بعید نیست. یعنی شما میتوانید درون کارگاه خودتان فیلم بسازید و کسب درآمد کنید. در چنین شرایطی با پیشرفت تکنولوژی نظام سیاسی، مدیریت فرهنگی و سازمانهای فرهنگی هنری باید مقیاسشان را رهاسازی نه معنای ولنگاری بلکه به معنای فضا دادن به فیلمساز قرار دهند.
وی تاکید کرد: ما نیازمند اعتمادسازی عمومی هستیم تا از این میانه عبور کنیم. هیچ چیز جز فعالیتهای فرهنگی نمیتواند این التهاب را پایین بیاورد. ما باید تب جامعه را پایین بیاوریم تا آن را درمان کنیم.
پولهایی که باید خرج مدرسه ساختن شود خرج ساختن فیلم میشود
مجید برزگر (فیلمساز) در این جلسه درباره ظرفیتهای سینمای مستقل گفت: با شنیدن بحثهای مکرر اقتصاد سینما باز در یک هزارتویی عجیب گیر کردیم. وقتی بحثهای علمی در سینما را در ذهنم مرور میکنم که چرا از منظر اقتصادی هیچ جایگاهی نداریم،به هیچ جوابی نمیرسم مگر اینکه لابد سینمای ایران نمیخواهد وارد صنعتی شدن شود. اینجاست که تماشاگر اعتماد خود را نسبت به فیلمها را از دست میدهد و تنها سینمایی که توانسته ارزش افزوده داشته باشد، سینمای مستقل ایران است. برزگر افزود: وضعیت سینمای مستقل به گونهای است که نشان میدهد میتواند هر باره مخاطب خود را پیدا کند. این فیلمساز ادامه داد: از بین ۱۰۰ فیلمی که تولید میشود فقط ۹۰ فیلم برای فروش ساخته میشوند که شاید پنج تای آنها فروش داشته باشند ولی اقتصاد در سینمای مستقل اتفاقا درستتر و سالمتر است و حداقل پول خود را درمیآورند. برزگر خاطرنشان کرد: هیچ تهیهکننده دولتی نگران فروش خود نیست و تا دلتان بخواهد آدمهایی داریم که متوجه حرفها نمیشوند و پولهایی که شاید بهتر است خرج مدرسه ساختن شود، خرج ساختن فیلمهایی میشود که قابل گفتن و حرف زدن نیستند، ولی در تمام این سالها از آقایان تقوایی و بیضایی و… میخواستند که شما فقط بیایید فیلم بسازید و به ما اضافه کنید. وی بیان داشت: علت مرگ نامعلوم در سال ۹۹ تولید شد و چهار سال بیهیچ دلیلی اکران نشد و باوجود استقبال خوبی که شده است اگر ۱۰برابر هم شود باز با ناترازی موجود نمیتوانم در این سال چنین فیلمی را بسازم.
سینما رسانه بسیار مهم است
هادی خانیکی، عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به موضوع رسانه سینما، قلمرو عمومی و سیاستگذاری، گفت: رسانه سینما بسیار مهم است که پنج ویژگی دارد؛ میتواند ارتباط چند حسی ایجاد کند، اینکه روایت دارد، ترکیب مرکب بصری و صوتی میتواند احساس مختلف مخاطب را هدف قرار بدهد، تاثیر فرهنگی و اجتماعی دارد، جنبه هنری نیز ویژگی دیگر است. خانیکی ادامه داد: در قلمرو عمومی جامعه ایران از ۱۴۰۰ به بعد مساله دسترسی آسان بسیار مهم است و با ورود نمایش خانگی و VOD دسترسی آسانتر هم شده است و اشکال محلی پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه با تنوع جامعه روبهرو شدهایم و این محتوای متنوع و فراگیر رسانه سینما با نیاز امروز جامعه سازگار و پاسخگو خواهد بود. مساله دیگر آگاهی است و جامعه شبکهای و پلتفرمی نشان میدهد که در آن آگاهی و آموزش به سبک قدیم نیست. چهارم مساله قدرت ترویج هنر و خلاقیت است و جامعه امروز ما بیشترین گرایش به انتخاب سبک زندگی و هنر دارد. پنجم نیز فضای اجتماعی و تعاملی است و جامعه ما بهرغم تمام محدودیتها به سمت گفتوگو و تبادلنظر رفته است. از نظر حکمرانی باید نگاه کرد که نظام سیاستگذار و مجری با چه مسائلی روبهرو است.
خود سینماگران هم در بروز مشکلات بیتقصیر نیستند
مرضیه برومند، کارگردان و فیلمنامهنویس گفت: من با وجود اینکه میدانم سهم بیشتر این بحران از آن حکمرانی است ولی سینماگران را هم بیتقصیر نمیدانم و به نقش افراد بسیار معتقد هستم. شخصا قائل هستم که فرد همانطور که توقعاتی دارد خود نیز باید به ارزشها و بایدها و نبایدها پایبند باشد و این را به مساله سینما تعمیم میدهم و معتقدم سینماگران هم بیتقصیر نیستند. صاحبان اندیشه و پدیدآورنده مورد بحث من هستند نه سینماگران بدنه که آیا حاضر به دادن هزینه یا به دنبال بیرون کشیدن گلیم خود از آب هستند. دوره کوتاهی در سینما بودم و همیشه برایم سوال بود که چطور کارفرما و کارگر منافع خود را زیر یک سقف پیش میبرند. وی ادامه داد: نکته مهم این است که آیا عدالت را درون خود و با همکاران خود رعایت میکنیم؟ بخش اعظم ماجرای این بحران برای این است که ژانرها و گونههای مختلف سینما را از دست دادیم. متاسفانه برداشت کلی من این است که دیگر تهیهکنندگان حاضر به ریسک نیستند و کسانی که فیلمساز اجتماعی بودند از حضور یک تهیهکننده که ریسک را بپذیرند، محروم هستند. برومند افزود: فیلم «علت مرگ نامعلوم» بعد از ۴ سال اکران شده است. من معتقدم این سینمادار است که اصلا چنین فیلمهای اجتماعی را نابود میکنند و حمایت که نباید فقط از سمت دولت باشد. آماری داریم که چند فیلمنامه آماده ساخت داریم که فیلمهای متفاوتی بودند که مشکلی دارند و بتوانیم آنها را حل کنیم؟ تهیهکننده هم که از سرمایه استفاده نمیکند به دنبال سرمایهگذار است و آنها هم فقط دنبال معدود سلبریتیها هستند. واقعا خجالت میکشم بازیگر محبوبی که فیلمهای درخشان داشته را در نقشهایی ببینم که اصلا قابل تصور نیست. این سینمای کمدی نیست، سینمای سرگرمکننده است. حلقه مفقودهای است که بازار میخواهد سینما و فیلمها زودبازده باشند.
میتوان دوباره حال سینما را خوب کرد
در ادامه سید محمد بهشتی، مدیر فرهنگی نیز پیرامون نسبت سینما و حکمرانی گفت: در گذشته در منابع قدیمی ما همیشه این موضوع تکرار میشود که آبادانی به عدل و عمارت موکول است. عدل یعنی هر چیزی در جای خود باشد. زمانی سینما آباد میشود که عدل و عمارت داشته باشیم. اگر عدل نباشد همه چیز در تاریکی قرار میگیرد. بهشتی توضیح داد: فکر کنید سینما درخت است، نجار میخواهد آن را به مبل تبدیل کند و با تبر و اره و تیشه به سراغ آن میرود. اما باغبان در مواجهه با درخت آفتها را رفع کرده و تلاش میکند تا درخت دوباره سرحال شود و خرمی این درخت و باغ به لطف همین باغبان است. ما باید شرایط را فراهم کنیم که فیلمساز فیلم خود را بسازد. باید نقش حامی پررنگ شود و اگر این طرح اتفاق بیفتد میتوان دوباره حال سینما را خوب کرد.
سینمای ایران از شاعرانگی و استعاره و ایجاز
خالی شده
روحالله حسینی، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی نیز پیرامون کشاکش میان سینمای کمدی و سینمای اجتماعی، گفت: ما با حجمی از فیلمنامه مواجه هستیم که در این دو گونه هستند و تقریبا تمام سینمای ایران در یکی از این دو گونه خلاصه و دستهبندی میشود. شخصا با سینمای کمدی مشکلی ندارم ولی سینمایی که الان با آن مواجه هستیم، شک دارم با تعریفی که به ما از سینمای کمدی گفتهاند و سراغ داریم، منطبق باشد.
حسینی با بیان اینکه کمدی خیلی نزدیک به واقعیت روزمره است، بیان داشت: فکر میکنم سینمای کمدی ما در حال حاضر با فرمولی که پیش گرفته درحال دور شدن از واقعیت روزمره است که البته شاید اقتضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. با مشاهداتی که دارم و فیلمنامههایی که بررسی میکنم و فیلمهایی که میبینم، ضمن احترام به همه معتقدم سینمای اجتماعی برعکس کمدی بسیار به واقعیت خام و عریان جامعه ایرانی نزدیک شده است. سینمای اجتماعی خیلی با شتاب دارد به این سمت حرکت میکند و گویی از نگاه هنری خالی میشود. سینمای ما از هر دوطرف از چیزی مانند شاعرانگی و استعاره و ایجاز خالی شده و این چیزی است که باید وجود داشته باشد. زمانی تولیدات بسیار ارزشمند و فاخر داشتیم و میتوانیم آن خط را مجدد و بهتر فراهم کرده و پیش برویم.
منبع: روزنامه اعتماد





