پوسیدگی مغز به عنوان بدتر شدن فرضی وضعیت ذهنی یا فکری یک فرد است که در نتیجه مصرف بیش از حد موادی رخ میدهد که آثار آن پیش پا افتاده یا بدون چالش تلقی میشود. اولین باری که این واژه استفاده شد بسیار پیشتر از رواج اینترنت یعنی در سال 1854 در کتاب Walden نوشتۀ هنری دیوید ثور بود.
مهدی نوروز: چند روز قبل لغتنامه آکسفورد واژه پوسیدگی مغزی (Brain rot) را به عنوان لغت سال خود برگزید. اکنون 20 سال است که این فرهنگ لغت به سنت هرساله، واژهای است که بیشترین تأثیر را در طول سال در فرهنگ عمومی و رسانهها داشته برمیگزیند. این انتخاب نه تنها بر اساس فراوانی استفاده از کلمه است، بلکه همچنین به تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که کلمه به آن اشاره دارد، بستگی دارد. این واژهها معمولاً به وضوح بازتابدهنده روندها و تغییرات اجتماعی در جوامع مختلف هستند و میتوانند نشاندهنده چالشهای جدید یا تحولات در دنیای دیجیتال، سیاست، محیط زیست و مسائل اجتماعی باشند.
چرا لغت سال؟
به گزارش خبرگزاری سینا، بسیاری از ما واژه «شخصیت سال» را شنیدهایم؛ عنوانی که مجله تایم آن را سر زبانها انداخت اما واژۀ «لغت سال» کمی عجیب به نظر میرسد. فرآیند انتخاب لغت سال آکسفورد ابتدا در سال 2004 آغاز شد، هرچند پیش از آن برخی دیگر از مراجعع زبانی نامی برای سال بر میگزیدند. این لغات معمولاً در پاسخ به اتفاقات یا روندهای مهم اجتماعی و سیاسی آن سال انتخاب میشوند. نخستین لغت سال آکسفورد chav بود، این لغت یک اصطلاح عامیانۀ بریتانیایی است که معمولاً به جوانانی از طبقۀ پایینتر جامعه اطلاق میشود. جوانانی که رفتاری گستاخانه و ضد اجتماعی دارند.
حال از آن سال دو دهه گذشته است و در عصر دیجیتال، سرعت انتشار واژهها و مفاهیم جدید به طور چشمگیری افزایش یافته است. واژههایی هر ساله در دنیای دیجیتال و در شبکههای اجتماعی محبوب میشوند و از مرزهای جغرافیایی عبور کرده و در سراسر جهان گسترش مییابند. این روند جهانیسازی زبان، نشاندهنده یک تحول فرهنگی است که به کمک رسانههای دیجیتال و اینترنت شکل گرفته است.
از همهگیری ویروس کرونا و دنیای مجازی تا زوال عقل
در عصر حاضر، رسانههای اجتماعی نقش بسیار بزرگی در گسترش واژهها و مفاهیم جدید دارند. پلتفرمهایی مانند تیکتاک، ایکس و اینستاگرام به سرعت فرهنگ لغتها را تغییر میدهند و زبان جدیدی را در میان جوانان رواج میدهند. لغاتی مانند «رِیز» یا «گابلین مد» بهویژه در این بسترها رایج شدهاند و نشاندهنده تأثیرات عمیق این رسانهها بر زبان و فرهنگ عمومی هستند. البته اولین باری که یک لغت مرتبط با شبکههای اجتماعی به عنوان لغت سال آکسفورد انتخاب شد سال 2013 بود؛ لغت سلفی که به تب شدید سلفی گرفتن در آن سال اشاره داشت؛ سال 2015 نیز سال اموجیها بود.
اما آکسفورد و لغات سالش از سال 2020 تا 2022 تحت تأثیر پاندمی قرار گرفتند. در سال 2020 این فرهنگ هیچ لغت سالی را انتخاب نکرد، اما سال بعد این لغت تحت تأثیر حواشیهای واکسن به عنوان VAX برگزیده شد. حاشیههایی که ضدواکسنها ایجاد کرده بودند. جماعتی که سوگلی آنها یعنی رابرت اف کندی جونیور قرار است سکان تیم بهداشت ریاست جمهوری آیندۀ آمریکا را در دست بگیرد.
یک سال بعد اگرچه دنیا از تب و تاب کرونا افتاده بود، اما سبک زندگی آن را در تار و پود خود حفظ کرد. از همین رو بود که آکسفورد تصمیم گرفت گابلین مد واژهای را به عنوان لغت سال 2022 معرفی کند. این اصطلاح به معنای یک حالت خودخواهانه، تنبلی و عدم تمایل به رعایت انتظارات اجتماعی است. این واژه در دوران پاندمی کووید-19 و در میان جوانان به شدت محبوب شد، زمانی که مردم بیشتر به خانهنشینی و دورکاری روی آوردند و با وضعیتهای روانی و اجتماعی جدید روبرو شدند. در سال 2023 نیز لغت رِیز برگزیده شد که یک لغت عامیانه اینترنتی بود و توسط یک یوتیوبر در این رسانه و تیک تاک رواج پیدا کرد.
ذهنهای دیتا زده
حالا امسال آکسفورد واژۀ زوال عقل را برگزیده است. آن طور که سرویس جهانی بی بی سی در توضیح Brain rot مینویسد، این اصطلاح به هر محتوای کم کیفیت یا کم ارزشی اشاره میشود که اثرات منفی روانی و شناختی از آن تصور شود. این اصطلاح همچنین به استفاده بیش از حد از رسانههای دیجیتال به ویژه سرگرمیها کوتاه مدتی اشاره دارد که ممکن است بر سلامت شناختی تأثیر بگذارد.
در حقیقت پوسیدگی مغز به عنوان بدتر شدن فرضی وضعیت ذهنی یا فکری یک فرد است که در نتیجه مصرف بیش از حد موادی رخ میدهد که آثار آن پیش پا افتاده یا بدون چالش تلقی میشود. اولین باری که این واژه استفاده شد بسیار پیشتر از رواج اینترنت یعنی در سال 1854 در کتاب Walden نوشتۀ هنری دیوید ثور بود. از در این کتاب از تمایل جامعه به بیارزش شدن ایدههای پیچیده انتقاد میکند و از کاهش تلاش ذهنی فکری میگوید و مینویسد: «در حالی که انگلستان برای درمان پوسیدگی سیبزمینی تلاش میکند، آیا برای درمان پوسیدگی مغز که بسیار گستردهتر و کشندهتر است، هیچ تلاشی نخواهد کرد؟»
حالا پس از دو قرن این سؤال همچنان پا برجاست، منتهی در شکلی عریانتر و رادیکالتر. این بار در برابر پارامترهای جدید دیتامحور ساخته بشر و مغزهایی که هر روز در برابر بمب باران این دیتاها قرار دارد تا جایی که بدون یافتن زمان کافی برای پردازش این دیتاها و زیر رسوی آنها رو به زوال میرود. در این بین احتمالاً انتخاب لغت پوسیدگی مغزی از سوی آکسفورد انتخابی هوشمندانه باشد.
* عنوان مطلب برگرفته از عنوان فیلم مغزهای کوچک زنگ زده است.