برای سمانه رستمی اینکه در دکورها و خانههای امروزی، هبچچیز با هویت ایرانی به چشم نمیخورده، آنقدر برایش آزاردهنده بوده که تصمیم میگیرد از صنایع دستی و هنرهای سنتی شهرهای مختلف ایران در دکوراسیون داخلی استفاده کند. درواقع صنایع دستی برای او، ابزار بوده و نه هدف.
زهره نیلی: گرافیک خوانده و روزنامهنگار حوزه میراث فرهنگی و هنرهای تجسمی بوده و پژوهشهای جسته و گریختهای هم در این دو زمینه داشته. سال 1387 کار روزنامهنگاری را به شکل حرفهای رها کرده و به دکوراسیون داخلی روی آورده است؛ اگرچه تحصیلاتش در این رشته نبوده و دکوراسیون را به شکل تجربی یاد گرفته. اینکه در دکورها و خانههای امروزی، هبچچیز با هویت ایرانی به چشم نمیخورده، آنقدر برایش آزاردهنده بوده که تصمیم میگیرد از صنایع دستی و هنرهای سنتی شهرهای مختلف ایران در دکوراسیون داخلی استفاده کند. درواقع صنایع دستی برای او، ابزار بوده و نه هدف.
سمانه رستمی، سالهاست در زمینه سرامیک و در کل دیزاین و سسبک زندگی ایرانی فعالیت میکند. خبرگزاری سینا به گفتوگو با او نشسته و از رستمی درباره تفاوت بین سرامیک و سفال پرسیده چراکه هنوز افراد بسیاری، این دو را با هم یکی میدانند. به گفته مدیر استودیو رُسی، سفال، مخلوطی است از خاک رس و آب؛ به همینخاطر از سرامیک که از ترکیب خاکهای رس، کوارتز، کوارتزیت، فلدسیات، سلیس، کربنات کلسیم، اکسید روی و… بهدست میآید شکنندهتر است و نگهداری از ان دشوارتر. از اینرو من سرامیک را انتخاب و از دمای 1200 درجه استفاده کردم. یعنی همان دمایی که برای ظروف چینی به کار میرود تا دوام بیشتر و کیفیبت بالاتری داشته باشد.
سمانه رستمی در پاسخ به اینکه آیا استفاده از لاستر طلا در کارهای سرامیک به گرانتر شدن کارها و محدودیت مخاطب، منجر نمیشود میگوید: من برای ترسیم نقوش روی ظرفهای سرامیکی از لاستر طلا استفاده میکنم تا بر جذابیت کار افزوده شود. البته در مجموعه کارهای بلوچستان، تنها دو رنگ سفید و طلایی به چشم نمیخورد و ظروف سفید و مشکی هم بسیار دیده میشود. اما حتی در این اوضاع و احوال اقتصادی هم، لاستر طلا برایم جذابتر است حتی اگر مخاطبم را محدودتر کند. اصلا وقتی سراغ کار دست و دیزاین میرویم، همهچیز گران میشود و این کاملا طبیعی است. چون هر کدام، تک به تک و با دست و قلم کار میشوند و صنعتگر یا هنرمند، زمان بیشتری را صرف آن میکند.
کار من، طراحی سبک زندگی است
مدیر استودیو رُسی از واژه صنعتگر برای کسانی که در زمینه صنایع دستی فعال هستند استفاده میکند و براین باور است که صنایع دستی، تعریف خاص خود را دارد. مردم در شهرهای مختلف ایران، صنایع دستی ویژه خود را دارند که از دوره های تاریخی متفاوت به شکل موروثی باقی مانده و به صنعتگران رسیده است. در نتیجه همه علاقهمندان میتوانند به شهر یا روستای مورد نظر خود بروند و این صنعت را یاد بگیرند. به عبارتی کسانی که قالی میبافند؛ قلمزنی یا میناکاری میکنند، این کار را از خانواده یا استادکار خود یاد گرفتهاند و میتوانند به دیگران آموزشش دهند. راستش را بخواهید هنوز در افغانستان و تاجیکستان و آسیای میانه به کسانی که در زمینه صنایع دستی فعالیت میکنند، میگویند «صنعتگر» و این درستترین کلمه است.
بیشتر بخوانید:
حراجی که واسطهها را حذف و قیمتها را کاهش میدهد
سمانه رستمی، خودش را یک صنعتگر نمیداند و میگوید: کار من، طراحی سبک زندگی است و این، کار آسانی نیست چون وقتی قرار است مجموعهای از وسایل تا لباس را دیزاین کنم باید یک ترکیببندی در آن رعایت شود که منسجم باشد. اصلا دیزاین سبک زندگی چیزی است که در ایران نداشتیم. من در این مسیر تازه قدم گذاشته و ناهمواریهایش را به جان خریدهام. آرزویم این است که یک روز، استودیوی من، استودیو رُسی در کنار برندهای مطرح جهان چون دیور و شنل حاضر شود و با افتخار بگوبد: ما از ایران آمدهایم. ما عطر و لباس و وسایل خانه خود را داریم.
جای خالی صنایع دستی در دیزاین
او در پاسخ به اینکه چرا واژه «دیزاین» را به جای «طراحی» به کار میبرد، بیان میکند: طراحی یعنی رسم کردن. برای مثال کاری که یک مهندس انجام میدهد، طراحی است. دیزاین با طراحی تفاوت دارد و راستش برای تعریف دیزاین، معادل فارسی وجود ندارد و ما نمیتوانیم آن را به معنی طراحی کردن بهکار ببریم.
رستمی در پاسخ به اینکه چه شد که تصمیم گرفتید برای دیزاین از صنایع دستی استفاده کنید، میگوید: سال 87 به دیزاین رو آوردم و دیدم آدمها دلشان میخواهد یک چیزی از گذشته در خانهها و فضاهای امروزیشان وجود داشته باشد. گاهی این چیزهای قدیمی، هیچ هماهنگی و تناسبی با فضای مورد نظر نداشت و این مرا آزار میداد. این شد که با خودم گفتم: تو که گرافیک خواندهای و سالها خبرنگار میراث فرهنگی بوده و به مناطق مختلف ایران سفر کردهای چرا نمینشینی و روی موتیفها و بنمایههای اصلی فرهنگ ایرانی کار نمیکنی؟ این بود که به هر شهر در یک دوره تاریخی توجه کنم. مثلا گیلان در دوره مارلیک یا خراسان بزرگ در روزگار ساسانی.
طرحهای سیاه و سفید برای بلوچستان پر نقش و نگار
علاوه بر گیلان و خراسان بزرگ، سمانه رستمی در کارهایش از طرحها و نقشهای بهکار رفته در سفال کلپورگان و از سیاهدوزیهای سیستان و بلوچستان استفاده کرده اما فقط ترکیب دو رنگ سفید و طلایی یا سفید و مشکی به چشم میخورد. چراکه بلوچستان، پر از نقش و رنگ و تصویر است. در حالیکه زندگی امروز ما، این همه رنگ و نقش را نمیپذیرد. همه ما از صبح تا شب، در حال دریافت یک دنیا اطلاعاتیم که ذهنمان را خسته میکند. خانههامان هم کوچک شده و هیچ فضای خالی برای نفس کشیدن نداریم.به همینخاطر باید از طرحها و رنگهای بسیار ساده و مینیمال استفاده کنیم که با فضای امروز هماهنگ باشد. همه این موارد باعث شد رنگ سفید و سیاه یا سفید و طلایی را برای بلوچستان پرنقش و نگار انتخاب کنم تا نقوش برجسته شوند و خودشان را بیشتر و بهتر نشان دهند.
رستمی سیاه و سفید را انتخاب کرده تا نقش و نگار سیستان و بلوچستان، خودش را بیشتر نشان دهد. او همچنین به استقبال از کارهای مرتبط با بلوجستان اشاره و بیان میکند: خوشبختانه از کارها استقبال و در شروع کار از برخی طرحها کپی شد. البته سیستان و بلوچستان، آنقدر پرنقش و زیباست که نیازی به کپیکاری وجود ندارد بهشرط اینکه آدمها اهل پژوهش باشند. من در مجموعه بلوچستان از مُهری استفاده کردهام که متعلق به شهر سوخته و دایرهای شکل است. جالب اینکه این نقش، نه تنها در نقاط مختلف ایران که درتمدن بینالنهرین و آسیای دور، بسیار پرکاربرد بوده. در این مجموعه همچنین شاهد ترکیب دو مثلث هستیم که یک دختر رقصان را بهخاطر میآورند. جالب اینکه وقتی آثار خود را در ایتالیا به نمایش گذاشته بودم، خانمی که مدل سابق شنل بود، ترکیب مرا به رقص زن شرقی شبیه کرد و همه بازدیدکنندگان، یک جمله به من گفتند: «کارهایت، خیلی مدرن است اما روح شرقی دارد» و این همان چیزی بود که من میخواستم. نکته دیگر اینکه مثلث در فرهنگ مردم بلوچ، یادآور زمین است و بلوچها، اراضی و زمینهای خود را به این شکل تقسیم میکنند.
صنایع دستی با نیاز امروز ما هماهنگی ندارد
کارهای سمانه رستمی، بسیار ساده و مینیمال و هماهنگ با شرایط زندگی امروز است. به گفته مدیر استودیو رسی، کار ساده و مینیمال، سختتر است. مثلا بخشی از کارهای من، فقط چند نقطه است اما اگر این نقطهها، اندکی جابهجا شوند، حس ما به کار تغییر میکند. در کل کارهای ساده و مینیمال به سواد بصری نیاز دارند و مردم ما هرچه یک اثر، پُرکارتر باشد بیشتر دوستش دارند.
او در پاسخ به اینکه چگونه یک کار میتواند هم کاربردی و هم مینیمال باشد و این کاربردی بودن چه اندازه به زنده ماندن هنرهای سنتی و بهروز شدن آن کمک میکند، میگوید: به نظر، لازم است به طبقهبندی تازهای از صنایع دستی برسیم. ما با صنایع دستی فاخر و منحصر بهفردی روبهرو هستیم که می توانند کاربردی یا دکوراتیو باشند. اما مساله این است که با نیاز جامعه امروز هماهنگی ندارند و دسترسی به مواد اولیهشان، سخت است. برای مثال، رنگرزی به شیوه سنتی یا پارچهبافی کار سادهای نیست. من به عنوان یک دیزاینر، احساس میکنم باید مسیر تازهای برای استفاده از رودوزیهای مناطق مختلف ایران در پیش بگیرم تا بتوانم دستبافتهها یا دیگر هنرهای سنتی هر شهر و روستایی را در حد توان خود، زنده نگه دارم.
مدیر استودیو رُسی معتقد است: ما با صنایع دستی فاخری روبهرو هستیم که می توانند کاربردی یا دکوراتیو باشند. اما با نیاز جامعه امروز هماهنگی ندارند. امروزه باید از طرحهای ساده و مینیمال استفاده کرد.
هر کاری، مافیای خودش را دارد
سمانه رستمی براین باور است که هر کاری، مافیا و گروههای خاص خودش را دارد و این تنها به هنر ربط پیدا نمیکند و فقط به ایران محدود نمیشود. در همهجای جهان، همین است. حالا اگر اوضاع اقتصادی مردم خوب باشد به ارزش فرهنگی یک لباس و هنر و موسیقی و دیزاین خانههاشان فکر میکنند اگر وضع مالی آدمها خوب نباشد، روشن است نخستین چیزی که حذف میشود، همین هنر و فرهنگ است.
او گفتههایش را اینگونه ادامه میدهد: روزگاری طبقه متوسط هم میتوانست مخاطب هنر و دیزاین باشد اما امروز و با این اقتصاد ورشکسته، فقط افراد متمول و ثروتمند جامعه میتوانند خانههای خود را دیزاین کنند چراکه طبقه متوسط، تقریبا از بین رفته است.
رستمی در پاسخ به اینکه در تمام این سالها، چگونه توانسته روزگار بگذراند و به هنر فکر کند میگوید: من گرافیک خواندهام و گرافیک، میان رشتهای است. من سالها نوشته و عکاسی کردهام. طراحی جلد و نشان و صفحهآرایی و… انجام دادهام تا کم نیاورم و خود را سرپا نگه دارم.