نگاهی به شرایط برگزاری کنسرت موسیقی
پول بده شهرت بگیر
عرصه برگزاری کنسرتهای موسیقی در تمام دنیا یکی از مهمترین بسترها برای توسعه و برندسازی هنرمندان فعال این عرصه به ویژه در حوزه موسیقی پاپ است که میتوانند با طراحی و تدوین یک استراتژی تبلیغاتی و مدیریتی مناسب و صد البته توجه به عنصر کیفیت به شرایط مطلوبی در حوزههای هنری و اقتصادی جذب مخاطب دست پیدا کنند. شرایطی که به خودی خود مستلزم رعایت استانداردهایی است که آن هم دربرگیرنده ابعاد بسیار پیچیده و مختلفی بوده و میبایست در مسیری درست، دارای برنامه و بدون مقاصد مسموم اقتصادی توسط فعالان این عرصه هدایت و راهبری شود.
به گزارش خبرگزاری سینا، محمدحسین تفرشی از تهیه کنندگان موسیقی طی گفت وگوی بلند با خبرگزاری مهر درباره شرایط اقتصاد موسیقی و شرایط مالی که بر موسیقی حاکم صحبت کرده است. او به حضور افرادی اشاره کرد که صرفا به خاطر داشتن پول و سرمایه بدون داشتن استعداد وارد این عرصه شدهاند.
این تهیه کننده موسیقی گفت: که عمده فعالیتهای خود را معطوف به تهیه و تولید کنسرتهایی غیر از موسیقی پاپ کرده، درباره شرایطی که طی ماههای اخیر در فرآیند تولید، بازاریابی و ارائه محصولات موسیقایی به وجود آمده عنوان کرد: متاسفانه با وجود فقدان توانایی حرفهای در عموم اوقات پشت ماجرای ورود برخی از خوانندگان به فرآیند حرفهای موسیقی حمایتهای عجیبی وجود دارد که میتوان آن را در دستههای مختلف آسیب شناسی کرد. این اتفاقات نشان گر غلبه همیشگی نظام سرمایه داری در بسیاری از فعالیتهای هنری به ویژه هنر موسیقی است. یعنی شما اگر فاقد سواد آن چنانی، ذوق آن چنانی، خلاقیت آنچنانی و تقریباً عاری از استعداد هم باشید میتوانید با صرف پول و سرمایه نه تنها وارد عرصه هنر بلکه وارد فرآیند و مارکتینگ حرفهای موسیقی شوید. در حالی که اصل ماجرا کاملاً برعکس است و یک فرد برای ورود به عالم حرفهای موسیقی میبایست مولفههای بسیار مهم هنری و حرفهای توامان داشته باشد وگرنه باید بپذیریم که در یک فرآیند محدود حتی با صرف پول هم نمیتوان حضور مستمری داشت.
وی افزود: نکته دیگری که میتوان از پس ماجرای تمکن مالی برخی از افراد برای حضور در مارکتینگ برگزاری کنسرت و تولید اثر موسیقایی روی آن تمرکز کرد، همکاری برخی از دوستان و هنرمندان فعال عرصه موسیقی با این افراد در قالب آهنگساز، تنظیم کننده، مدیر هنری، نوازنده و دیگر مشاغل مرتبط با موسیقی است که حاضر میشوند با چنین افرادی که از تجربه چندانی در عرصه موسیقی برخوردار نیستند وارد همکاری شده و اتفاقاً مسیر را برای ورود همین افراد به سالنهای حرفهای آن هم بدون هیچ تجربه و پیشینهای باز میکنند. فرآیندی که موجب گلایه مندی بسیاری از هنرمندان مستعد و خلاقی شده که دوست دارند فعالیتهای مشترکی با هنرمندان شناخته شده داشته باشند تا با استفاده از تجارب و نفوذ آنها خودی در بازار حرفهای موسیقی نشان دهند اما به دلیل اینکه سرمایه کافی ندارند نه تنها همکاری با آنها انجام نمیشود بلکه درخواست همین افراد برای گرفتن سالن اجرای موسیقی به غیر موارد بسیار استثنائی و خاص به در بسته میخورد و به آنها اعلام میشود چون شما امکان پرکردن سالن را ندارید و یا زمان اجرای شما سالن مورد نظر ما پر است بنابراین امکانی برای دراختیارگذاردن سالن نیست.
او درباره حضور افرادی دیگری که تخصصی غیر از موسیقی دارند هم اشاره کرد: آنچه اشاره شد، آثار مخرب دیگری هم دارد که یکی از آنها کاهش محسوس کیفیت موسیقی و سطح سلیقه مخاطب است. مسیری که به نظرم عمیقترین آسیبی است که چنین کنسرتهایی میتواند روی مخاطبان داشته باشد. شرایطی که در این چند ساله روند رو به افزایشی پیدا کرده و ما شاهد حضور افرادی از مشاغل دیگر به عرصه خوانندگی و برگزاری کنسرت هستیم که فقط به دلیل داشتن پشتوانه مالی مناسب و پشتیبانی برخی از هنرمندان صاحب نام از این افراد که در بسیاری از موارد با قراردادهای مالی سنگینی هم اتفاق میافتد، ارزش کالای فرهنگی ارزشمندی به نام موسیقی را صرفاً در ابعاد به اصطلاح «فان» و سرگرم کننده آن خلاصه کردهاند. مسیری که هم «عوام فریبی»، هم تقلیل سطح سلیقه شنیداری و حتی کاهش چشمگیر موسیقیهای با کیفیت تولید شده در کشور را به همراه خواهد داشت.
تفرشی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: اگر بنا به حمایت از هنرمندان است و ماجرا به این گونه هدایت شده که وقتی هنرمندی برای برگزاری اولین کنسرت خود در یک سالن بزرگ اقدام میکند میبایست علاوه بر پرداخت اجاره بها، توانایی پرکردن سالن را داشته باشد که به اعتقاد من نشدنی است، پس چرا برای هنرمندان دیگر چنین اتفاقی نمیافتد؟ چرا سالنها برای ادای وظیفه و رسالت فرهنگی خودشان هم که شده فراخوانی را اعلام نمیکنند که مثلاً ۱۰ هنرمند جوان و مستعد که شهرتی هم ندارند بیایند و براساس همان فراخوان کنسرت مشترکی را در سالنی بزرگ برگزار کنند؟ کنسرتی که میتواند با حمایت کامل مدیریت همان سالن از پس تعداد زیادی کنسرتهای مختلف با دریافت اجاره بهای سنگین به عنوان یک فعالیت فرهنگی انجام شود. آیا نمیتوان در قالب همین فستیوال موسیقایی هزینهها را سرشکن کرد و در قالب یک کنسرت مشترک فضایی را فراهم آورد که هم رسالت هنری به نتیجه برسد و هم در قالب یک رویداد دوستانه هزینههای یک کنسرت کمتر شود؟ چرا این اتفاق نیفتاد؟ ما که حداقل میدانیم وقتی برخی از دوستانی که تازه وارد فرآیند برگزاری کنسرت شدهاند چگونه به یک باره اعلام میکنند «ظرفیت تکمیل شد». آیا این الگوی کم شدن صندلیها و بلیتها از پلان مندرج در سامانههای فروش بلیت آن هم برای برخی خوانندگان تازه کاری که امتحان خود را هم پس ندادهاند، واقعی است؟ آیا این بلیتها به نیت دعوت کردن و به مهمان اهدا کردن، از پلان سالن حذف نشده است؟ اینها و چندین سوال دیگر موارد مهمی هستند که طی ماههای اخیر حداقل ذهن من را به خود مشغول کرده و امیدوارم بتوانم پاسخ مناسبی از پس آنها دریافت کنم.
وی در ادامه صحبتهای خود نوک پیکان انتقادهای خود را به سمت برخی آهنگسازان و تهیه کنندگان هم نشانه گرفت و افزود: در این چارچوب متاسفانه یک سری از دوستان آهنگساز و تهیه کننده جفاکار هستند. باور کنید در این چند سال چندین نفر به من در قالب مشاغلی چون پزشک، دندانپزشک، مهندس و بازرگان مراجعه کرده و تلاش داشتهاند تا در ازای پرداخت هزینههای سنگین برگزاری کنسرت من به عنوان تهیه کننده یا مدیر پروژه در کنارشان حضور داشته باشم. در حالی که می دانم میتواند برایم آورده مالی مناسبی هم داشته باشد اما باور کنید که نپذیرفتم چون واقعاً این پرسش را در ذهنم خودم مطرح میکردم که بعد از پایان پروژههای مورد نظر من چه طور میتوانم سرم را در جامعه موسیقی بالا بگیرم؟ آیا دریافت پول زیاد ارزش زیرسوال رفتن حیثیت ما را دارد؟ آیا ما که روی نت به نت موسیقی درگیر مجوزهای مختلف و گرفتاریها و مشکلات بسیار سختی بودیم میتوانیم به خاطر چند صد میلیون تومان، افرادی را در یک پروسه کوتاه مدت تبدیل به خواننده کنیم؟ آیا این توجیه که دوستان حامی این خوانندگان پس از شکست بگویند ما کار خودمان را کردیم منتها فلانی نتوانست خوب بخواند، واقعاً قابل پذیرش است؟
تفرشی در پایان اظهارات خود گفت: من بسیار متاسفم که بگویم ما نه تنها در حوزه برگزاری کنسرتها شاهد چنین روندی هستیم، بلکه اطلاع دارم آهنگسازان بنام با دریافت رقمها و عددهای کلان نه بابت یک آهنگ، که در قالب یک بسته کامل موسیقایی پیشنهادهایی را میدهند و میگیرند و نام افرادی را در قرارداد میبرند که میبایست فقط در قالب آلبوم آن هم در ازای پرداخت دستمزد پس از تولید هر قطعه مسیری را طی کنند. جالب آنکه وقتی آن آهنگساز محترم به عنوان ناظر اثر را تایید نکند طرف قرارداد حق پخش اثر را با وجود پرداخت دستمزد ندارد. یعنی به نوعی میتوان گفت، کار مورد نظر به اصطلاح «زخمی» شده، آهنگساز پول خود را گرفته و چون اثر را هم تایید نکرده، کار در خروجی منتشر نشده است. این یعنی عملاً یک درآمدزایی برای خود آهنگساز که با قید و شرطی که برای خواننده مورد نظر خود که ممکن است استعدادی هم داشته باشد، گذاشته اما با وجود هزینه آن فرد به مراد کاری خودش نمیرسد.