غذا و تاثیر آن بر گردشگری5:
مسئولان از گردشگری حلال و درآمد حاصل از آن غفلت کرده‌اند

 

یک مدرس گردشگری به ظرفیت منحصر به فرد گردشگری حلال اشاره و بیان می‌کند: برای مسلمانان در سفر به کشورهای مختلف دنیا، محدودیت‌های خوراکی وجود دارد اما همه غذاها در ایران حلال است و نبود همین محدودیت‌ها برای گردشگران مسلمان، جذابیت دارد. پس لازم است مسئولان بیشتر به گردشگری حلال و دآامد حاصل از آن برای کشور توجه کنند.

زهره نیلی: مهسا مطهر، راهنمای گردشگری در توضیح گردشگری خوراک می‌گوید: گردشگری خوراک، یعنی افرادی به قصد چشیدن خوراکی‌های یک شهر و آشنایی با فن‌آوری آن به آنجا سفر کنند. مثلا من به جنوب می‌روم تا قلیه ماهی و میگو بخورم یا راهی شمال می‌شوم تا اناربیج و باقلا قاتوق و ماهی کولی را تجربه کنم.

به گفته این فعال گردشگری، خوراک سهم عمده‌ای در گردشگری، به‌ویژه گردشگری تجربه‌گرا دارد. در این نوع گردشگری، تلاش بر این است تا احساسات و عواطف گردشگران درگیر شود. قصه بشنوند و قصه بگویند و خود، بخشی از محصول باشند. چشیدن خوراکی‌های مختلف و مشارکت در طبخ غذا، این امکان را به آدم‌ها می‌دهد که بچشند و مزه مزه کنند و خاطرات مقصد در ذهنشان ماندگارتر شود.

 

مهسا مطهر، مدرس و راهنمای گردشگری
مهسا مطهر، مدرس و راهنمای گردشگری

 

مطهر، گردشگری حلال را یکی از ظرفیت‌های منحصر به فرد در ایران می‌داند و به خبرگزاری سینا و می‌گوید: برای مسلمانان در سفر به کشورهای مختلف دنیا، محدودیت‌های خوراکی وجود دارد اما همه غذاها در ایران حلال است و نبود همین محدودیت‌ها برای گردشگران مسلمان، جذابیت دارد. اصلا همین که به راحتی می‌تواند هر چه دلش خواست بخورد به ماندگاری بیشتر او در مقصد کمک می‌کند. پس لازم است بیشتر به گردشگری حلال و درامد حاصل از آن برای کشور توجه شود.

نویسنده کتاب « فن سخنوری در گردشگری» معتقد است: تعداد کمی از افراد، فقط به قصد چشیدن یک غذای خاص به شهر و دیاری سفر می‌کنند. مگر این‌که پژوهشگر یا مردم‌شناس باشند یا بلاگر سفر. وگرنه خوراک، جاذبه ثانویه است. البته یکی از ارکان اساسی سفر را تشکیل می‌دهد.

مطهر در پاسخ به این‌که چگونه می‌توان به فهرستی از نوشیدنی‌ها و خوراک هر منطقه دست یافت می‌گوید: اگرچه سایت‌هایی هستند که این امکان را در اختیار گردشگران می‌گذارند اما امروز هوش مصنوعی و چت جی‌پی‌تی همه کارها را آسان کرده‌اند. البته نکته‌ای که در این جست‌وجوها باید به آن توجه شود این است که مردم کدام منطقه این غذا را دوست داشته‌اند. برای مثال ذائقه ما به ترک‌های ترکیه، عرب‌ها، شمال آفریقا و جنوب اروپا نزدیک است، اما سلیقه کسی از آسیای دور و عادت غذایی‌اش، زمین تا آسمان با ما فرق دارد.

به گفته نویسنده کتاب «فنون و مهارت‌های پایه راهنمای گردشگری»، بیشتر ایرانی‌ها درونگرا هستند و تمایل چندانی به چشیدن طعم‌های تازه ندارند. حتی نسل جدید هم دوست دارد غذاها و مزه‌های تازه را در حد چشیدن و نه بیشتر تجربه کند. در خود ایران هم، آدم‌های بسیاری خورشت را قیمه و قورمه می‌دانند و وقتی به رستوران می‌روند، کباب را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دهند.

 

بیشتر بخوانید:

مشارکت در طبخ و سرو غذا جذاب است
جسارت چشیدن طعم‌های متفاوت را نداریم
۳۰ درصد هزینه سفر به خوراک اختصاص دارد/خوراک دومین انگیزه سفر است

 

مطهر، غذا را عصاره فرهنگ هر منطقه می‌داند و می‌گوید: خوراک نشانه آداب و رسوم و جغرافیای هر منطقه است. به این معنی که ممکن است مواد اولیه یک غذا در منطقه‌ای به فراوانی وجود داشته باشد و آن غذا در آن منطقه خاص یک غذای معمولی به‌شمار آید و همان خوراک در یک جغرافیای دیگر به‌خاطر در دسترس نبودن مواد اولیه به یک خوردنی گران و لوکس تبدیل شود.

به گفته این فعال گردشگری، امروز با توسعه سفرهای داخلی جاده‌ای و معرفی و گسترش اقامتگاه‌های بومگردی، زمینه‌هایی برای چشیدن غذاهای اصیل و خانگی هر منطقه فراهم شده است. البته بهتر است غذای هر منطقه در همان‌جا سرو شود و ضرورتی ندارد در مرکز هر استان رستورانی باشد که غذای دیگر استان‌ها هم در منوی آن به‌چشم بخورد. اصلا این کار به لحاظ اکولوژیک هم درست نیست. چرا باید قلیه میگو را در رستوران‌های مشهد هم بخوریم؟ مگر انتقال میگو به آنجا، کار پایداری است؟ در حد مصرف خانگی، بدون مانع است و می تواند جوابگو باشد، اما بیش از آن نه. البته اشاره به این نکته هم خالی از لطف نیست که اگر خوراکی را همه بپسندند به منوی رستوران‌ها راه می‌یابد. مثل قیمه نثار که غذای قزوینی‌هاست اما در بسیاری از رستوران‌ها سرو می‌شود یا نان سنگک که متعلق به «بَجِستان» خراسان است اما همه ایرانی‌ها از آن استفاده می‌کنند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا