مازیار یونسی درباره مشکلات ارکستر سمفونیک میگوید که این ارکستر پیش از هر چیزی باید نوازندگان خود را به لحاظ مالی تأمین کند که بتوانند با خیال راحت در تمرینها حضور پیدا کنند ولی مشکل اینجاست که برخی مدیران فرهنگی مدام درباره نداشتن بودجه صحبت میکنند؛ درصورتی که بودجه ارکستر سمفونیک تهران در مقابل بودجههای دیگر در کشور اصلا رقمی نیست!
ارکستر سمفونیک تهران که اخیرا دعوت و همکاری با رهبران میهمان را در پیش گرفته است، در آخرین کنسرت خود نیز به رهبری مازیار یونسی روی صحنه رفت. ایسنا طی گفت وگویی بلند به مشکلات ارکستر، بودجه و ضرورت وجود ارکستر سمفونیک پرداخته است که بخشی از آن را میخوانید:
به گزارش خبرگزاری سینا، مازیار یونسی درباره فرازها و فرودهای ار کستر گفت: این سالها بارها شاهد فراز و فرود ارکستر سمفونیک تهران بودهایم تا حدی که حتی در سالهای اخیر برای مدتی تعطیل شد. این اتفاقات ناشی از این هستند که در ایران یکسری مسائل را صرفا چون واجب هستند، دنبال میکنیم؛ مثلا میدانیم که باید ارکستر سمفونیک داشته باشیم ولی نمیدانیم چرا؟ مسئولان و مدیران فرهنگی و هنری در ابتدا باید بتوانند به خودشان پاسخ دهند که چرا باید ارکستر سمفونیک داشته باشیم؟ اگر بتوانند جواب این سؤال را پیدا کنند، آن وقت میتوان انتظار داشت که چنین اقدامات مثبتی در ارکستر ادامهدار باشد و دیگر رها نشود.
گاهی چون صرفا روی کاغذ موارد ذکر شده است، براساس همان هم عمل میشود، درصورتی که الزام عملی شدن آن موارد برای مسئولان امر جانیفتاده است؛ به همین دلیل کوچکترین تغییرات میتواند باعث از هم پاشیدن کل شاکله شود و درباره آن به صورت سلیقهای عمل شود. حال اگر اصول و قانون برای این موارد در نظر گرفته شود، افراد نمیتوانند بنابر دل خواه و سلیقه خود عمل کنند.
در همه جای دنیا مرسوم است که رهبر ثابت یا مدیر هنری، در طول سال شاید تنها دو تا سه کنسرت را رهبری کند و وظیفه اصلی او هدایت درست ارکستر با در نظر گرفتن کلیه جوانب است که کار چندان راحتی نیست. باید بپذیریم در کشور ما همچنان نمیتوانیم ساز را در صدا و سیما نشان دهیم که خود یک مسئله عجیب و غریب است، چه برسد به اینکه بخواهیم یک ارکستر سمفونیک در سطح جهانی داشته باشیم. ارکستر سمفونیک سمبل اتفاقی است فراتر از زبان که افراد مختلف را با زبان و خط فکری مختلف در کنار هم جمع میکند.
ایران هم یک کشور چند فرهنگی است که از دل آن نوازندگان با فرهنگهای خانوادگی مختلف در کنار هم جمع میشوند تا یک نقطه اشتراک و جامعه کوچک بسازند. حال به گونهای باید طی روزهای متوالی تلاش و تمرین کنند که ۷۰۰ نفر تماشاچی به مدت یک ساعت و نیم بتوانند در کنار هم یک فضای مشترک را لمس کنند. این نکتهای است که اگر مسئولان هنری درکش کنند به این نتیجه میرسند که یک ارکستر بیانگر این است که ما در جامعه خود چقدر گفتمان داریم؟ چقدر همدیگر را در کنار هم تحمل میکنیم و چقدر میپذیریم که یک اتفاق واحد را با هم رقم بزنیم؟
درحقیقت رقم زدن چنین اتفاقی از وظایف مدیر هنری است؛ به همین دلیل امیدوارم که به زودی در ارکستر مدیر هنری داشته باشیم و شرایطی رقم بخورد که بتوانیم ارتباط با دانشگاهها را تقویت کنیم؛ زیرا افرادی که در دانشگاه تحصیل میکنند برای حضور در ارکسترها نیاز دارند که این ارتباط محکمتر باشد.
همچنین پرداختن به وضعیت مالی نوازندهها مهم است؛ زیرا افرادی که در ارکستر ساز مینوازند احتمالاً از نخبگان کشور هستند. درحقیقت ارکستر همانند تیم ملی است؛ به همین دلیل لازم است بیشتر به آنها بها داده شود و حرف آنها بیشتر شنیده شود. منظور این نیست که هر چه بگویند همان شود، ولی به زبان عامیانه باید مقداری بیشتر «ناز آنها را بکشیم».
همچنین او درباره ضرورت وجود ارکستر ملی و سمفونیک در هر شهر گفت: قطعاً هر شهری باید یک ارکستر داشته باشد اما هستند افرادی که چون ارکستر سمفونیک تا حدی با فرهنگ ما متفاوت است، نسبت به آن زاویه دارند در صورتی که اگر متوجه شویم که ارکستر در اصل یک جامعه فرهنگی است، به الزام وجود آن در شهرهای مختلف هم میرسیم.
بیشتر بخوانید:
چرخ اقتصاد موسیقی در ایران لنگ میزند
گاهی در ارکستر ایران ـ اتریش که برای جذب نوازنده آزمون برگزار میکنیم، نوازندگان از شهرهای مختلف به تهران میآیند تا صرفا خود را محک بزنند؛ اگرچه که شاید امکان مهاجرت به تهران را هم نداشته باشند. در ذهن داشتم که ارکستر سمفونیک تهران تورهای کنسرت را در سطح کشور برگزار کند و در هر شهر با رهبران مهمان و نوازندگان همانجا و رپرتواری که مربوط به آن شهر و اقلیم است، روی صحنه برود. این امر موجب میشود که لزوم وجود ارکستر در شهرهای مختلف درک شود و در نهایت اتفاقی که باید بیفتد، میافتد.
به گفته این رهبر تامین مالی نوازندگان از مهمترین اصول ارکستر است. او در ادامه تصریح کرد: شیوهای که امروز نوازندگان در تمرینها حاضر میشوند، واقعاً طاقت فرساست و این کار آنها عشق به ارکستر را میطلبد. شکی نیست که اول از همه نوازنده ارکستر باید تامین باشد تا اینکه مثلا بخواهیم برای ارکسترها سالن مناسب بسازیم. موزیسین اگر تأمین باشد، دیگر جز انجام کار خود و لذت از آن چیزی نخواهد خواست.
به هر حال همانطور که اشاره کردم این تصمیمگیری در این موارد لزوما به مدیریت بنیاد رودکی برنمیگردد و بالاتر از سطح مدیریت تالار است؛ چراکه مدیران فرهنگی باید بتوانند این سوال را که چرا ارکستر سمفونیک داریم را به خودشان پاسخ دهند؛ وگرنه که بودجه ارکستر سمفونیک در بین سایر بریز و بپاشهای مالی در این کشور اصلا چیزی نیست.
به گفته این رهبر ارکستر وجود سالن و سازهای جدید ضروری است، اما تامین مالی نوازندگان باید جدی گرفت: به عنوان رهبر مهمان یا فردی که در تالار وحدت کنسرت برگزار میکند، با مشکلات فنی تالار وحدت برای برگزاری کنسرت مواجه بودهام. به هر حال زمانی که یک سالن ساخته میشود، باید در نظر داشت که گذر زمان موجب فرسوده شدن آن خواهد شد و باید از آن بنا مراقبت کرد تا دچار فروپاشی نشود. وضعیت تالار وحدت به گونهای است که حتی ساز ندارد و سازها نیز دچار فرسایش شده و بسیار قدیمی هستند. زمانی که وضعیت این گونه است باید نقاط ضعف و کمبودها برطرف شود.
ولی مهمتر از همه این موارد حال خوب نوازندگان است که وقتی به لحاظ مالی تأمین نباشند، با حال خوب سر تمرین حاضر نمیشوند و نتیجه کار هم خوب نمیشود؛ به هر حال که تجهیزات و ساز خوب جزو واجبات است و در همه جای دنیا همین گونه است و ربطی به ایران یا آلمان ندارد.