بدون شک یکی از چالش برانگیزترین امور در عصر حاضر این است که واقعیتی را بنویسیم که فراتر از واقعیتهای موجود باشد. اما در برابر این چالش، پرسش مهمی مطرح می شود: درحالی که به واقعیت فکر می کنیم، چطور می توانیم به تخیلات فکر کنیم؟ در عصری زندگی می کنیم که فناوری ما را به سوی تغییرات بنیادین در تمامی جوانب زندگی سوق می دهد. در این میان آنهایی که طرحها و ایده های علمی – تخیلی خلق می کنند و همواره به آینده نگاه جدی دارند وظیفه مهمی بر عهده دارند. آنها باید در جستجوس سیستمهایی باشند که در آنها از الگوهای دنیای واقعی تقلید شده و به ما شانس دستیابی به ناشناخته ها را می دهد.
بدون شک دنیایی که در آن زندگی می کنیم پیچیده تر از چیزی نیست که آن را می شناسیم. در همین دنیا تغییر و تحولاتی در جریان است که سرعت آنها ماورای تصوراتمان است. اما اگر یک نکته مثل روز روشن باشد، آن چیزی نیست جز همان نکته ای که داگلاس ادمز نویسنده سرشناس عرصه علم و تخیل مطرح می کند: وحشت نکنید! البته ممکن است نگاهی کوتاه به آنچه که آینده نزدیک و محتمل نامیده می شود موجب بروز نگرانی هایی در درونمان شود: ناپایداریهای سیاسی و مناقشاتی که در سراسر جهان روی می دهد. تمامی این اتفاقات ما را از امور واقعی دور می کند.
کارشناسان به این واقعیت اشاره می کنند که این دسته از رویدادها در دو نسل آتی برجسته تر خواهد شد. در این میان اما برخی برجسته تر از سایر موارد است. تغییرات جوی از آن جمله است که به همکاری و همسویی در سطح جهانی نیاز دارد. سیاستمداران باید در نگرش خود تجدیدنظر کرده و به تبیین ابعاد مختلف این روند خطرناک اشاره کنند. مورد بعدی به انتخاب شخصی انسانها در مواجه شدن با انقلاب صنعتی نوین مربوط می شود. این دگرگونی دنیا را تحت تأثیر قرار داده است. در این خصوص تردیدی نیست، همانطور که قطعا نمی توان درباره تأثیر فرآیندهای خودکار در ابعاد مختلف زندگی تردیدی به دل راه داد.
اما همزمان با چنین دگرگونی هایی که در آن روباتها و هوش مصنوعی در بسیاری از امور به کار گرفته می شوند، بسیاری از مشاغل به دست آنها افتاده و در نتیجه فضا برای نیروهای انسانی محدودتر می شود. در این صورت نباید نگران شد؟ پرسش مهم دیگر این است که چگونه انسانها می توانند خود را با این شرایط محتمل هماهنگ کنند؟ به بیان بهتر، شغلها در آینده چگونه خواهند بود و چطور می توان مهارتهای لازم جهت به کار گمارده شدن در آنها را کسب کرد؟ در پاسخ به تمامی این پرسشها که ظاهرا ترسناک هستند باید گفت: نفس عمیق بکشید و وحشت نکنید!
واقعیت این است که همواره سروکار داشتن با تغییر دشوار بوده است. در برخی کشورها همچون هند گویی توجه زیادی به گذر زمان و آینده و اتفاقات آن نمی شود. مردم در این کشور در حال سر و کله زدن با لحظات هستند و سیاستمداران برای اعمال کنترل بیشتر بر گذشته تلاش می کنند و این درحالی است که توجه چندانی به آینده نمی شود. اما این یک روی سکه است. در آن سو، کشورهای پیشرفته تری هستند که برای آینده دورتر فکر می کنند. آنها در اندیشه دوران پس از خودکارشدن امور هستند. آلمان، استونی، کره جنوبی، ژاپن و کشورهای دیگری از این دست در حال توسعه اقتصادهای مبتنی بر نوآوری هستند تا در نهایت بتوانند خود را با عصری که در آن روباتها و هوش مصنوعی همه کاره خواهند بود وفق دهند. در نتیجه مثل روز روشن است که آن دسته از کشورهایی که بیشتری سطح آمادگی را داشته باشند، کمترین آسیبها را از این فرآیند متحمل خواهند شد. اما در کشورهای در حال توسعه نظیر هند وضعیت متفاوت خواهد بود و احتمالا باید منتظر اثرپذیری چشمگیری باشیم. نگاهی به اطراف نشان می دهد که بسیاری از کشورها اقدامی در جهت مصون نگاه داشتن خود از این روند انجام نداده اند.
سال گذشته گزارشی منتشر شد که بر اساس آن اگرچه روباتها و هوش مصنوعی به سرعت در حال گرفتن فرصتهای کاری از نیروی کار انسانی هستند اما تا 150 سال آینده نباید انتظار داشت که نیروی انسانی در فرآیندهای صنعتی و تولیدی حذف شود. در واقع باید گفت همزمان که فرآیند خودکارسازی امور به حدف بسیاری از مشاغل منجر می شود، همزمان فرصتهای شغلی تازه ای نیز ایجاد می شود. به همین دلیل سرمایه گذاری در زمینه کسب مهارتهای لازم برای فعالیت در این فرصتهای شغلی جدید یک ضرورت حتمی است.
به رغم دلگرمی هایی که از سوی کارشناسان مطرح می شود باز هم در بسیاری از جوامع این پرسش به ذهن خطور می کند که چگونه می توان خود را با دنیای در حال تغییر آینده تطبیق داد؟
برای دسترسی به جدیدترین شماره مجله Readers Diges فایل پیوست را ملاحظه فرمائید.
مترجم: مهدی پیرگزی
No tags for this post.