این اقدامات به این معنی است که در بخش شکار و قاچاق همزمان باید برای کاهش تقاضا تلاش شود و از سوی دیگر جرایم اقدامات خلاف قانون باید افزایش پیدا کنند. در بخشهای دیگر هم علاوه بر کاهش تقاضا برای محصولات کشاورزی، باید زیستگاههای باقی مانده به شدت حفاظت و حراست شوند وجرایمی سنگین برای تخریب کنندگان زیستگاههای حیاتوحش درنظر گرفته شود. این اقدامات شاید تنها شانس برای بقای جانورانی باشند که مطابق متون مذهبی بسیاری یک بار در کشتی نوح از سیل جهانی نجات یافتهاند.
سیلی به نام انسان
واقعیت این است که مقیاس تاثیرگذاری ما بر سیاره فراتر از آنچیزی است که تصور میکنیم. تا همین چندی پیش هنوز تصور میشد که از بین بردن زیستگاههای جانوری به بهانههای مختلف مثل معدنکاری،جادهکشی، توسعه کشاورزی و جنگلزدایی به دلایل مختلف مهمترین عامل کاهش چشمگیر جمعیت حیاتوحش در جهان است. اما تحقیقات اخیر نشان داده شکار درست به اندازه بقیه عوامل در این میان نقش دارد. ما علیرغم فاصله گرفتن از دوران شکارگری و گردآوری برا امرار معاش، هنوز حیوانات را با نرخ بیرحمانهای سلاخی میکنیم. گلوله، سم، دام و تله سهم چشمگیری در کاهش جمعیت حیوانات دارند. بسیاری از حیوانات سمبلیک این سیاره مثل ببرها، فیلها و کرگدنها تنها یک گام تا انقراض فاصله دارند. ما حتی به خویشاوندان نزدیکمان مثل گوریلها وشامپانزهها هم رحم نکرده و آنها را بیحمانه تعقیب و شکار کردهایم. اما این تنها سرنوشت جانوران زیبا و نمادین سیاره نیست. پانگولین با مورچهخوار پولک پوست یکی از جاندارانی است که بیشترین تعداد از آن احتمالا در جهان شکار شده است. در سال 2015 پلیس در هند محمولهای به بزرگی 10 تن از پوست پانگولینها را ضبط کرد. این تنها یکی از محمولههای بزرگ است و تخمین زده میشود سالانه 100 هزار پانگولین در جهان برای پوستشان شکار میشوند. پوست این حیوانات به قیمت 3000 دلار برای هر کیلو در بخشهایی از آسیا فروخته میشود که اعتقاد دارند پوست این جانور قدرت جادویی دارد. اما اگر دارد چرا خودش به چنین سرنوشتی دچار شده است؟
بازار پوست و استخوان در جنوب و جنوب شرق آسییا یکی از عوامل شکار جانوران است
سقط آنها، سقوط ما
این البته تنها یکی از نمونهها است، پیتونها، آنتلوپها، یوزپلنگها، پلنگها، و حتی جانوران کوچکی مثل برخی گونههای موشها به دست انسان به لبه پرتگاه رانده شدهاند. سقوط آنها از دو جنبه دارای اهمیت است؛ نخست از جنبه انسانی و احساس همدردی که برای بسیاری مهم است. جنبه دوم اما خودخواهانهتر است؛ سقوط حیاتوحش، سقوط خود ما است. کاهش تنوع زیستی در پی کاهش جمعیت حیاتوحش تاثیرات ناشناخته و البته به احتمال زیاد مخربی بر اکوسیستمها خواهد داشت. از بین رفتن تنوع زیستی باعث میشود عملکرد اکوسیستمهایی که منابع مورد نیاز ما را تامین میکنند، و همین حالا به دلایل دیگر بسیار شکننده هستند، مختل شود. به این ترتیب حتی اگرما به عنوان انسان حس همدردی نداریم، برای خودمان هم که شده باید جلوی این سلاخی عظیم را بگیریم. برای این کار باید همزمان و با تمام توان مجرمان را تعقیب و زمینگیرکنیم. این مجرمان شامل شکارچیان، قاچاقچیان، شرکتهای بزرگ، زمینخواران دولتی و شرکتهای نفتی هستند که برای سود شخصی حیات سیاره را نشانه رفتهاند. برای اینکار علاوه بر دخالت موثر دولتها و مسئولیتپذیری آنها نیاز به حضور موثر شهروندان و مطالبهگری و حتی اقدام آنها است.
در حال حاضر فیل ها بسیار سریع تر از نرخ تولدشان کشته می شوند
ردیف اول یا ردیف دوم؟
واقعیت این است که از بین متهمان بروز این وضعیت، نمیتوان به درستی متهم ردیف اول یا دومی را مشخص کرد به جز یک مورد. جمعیت متهم ردیف اول است و شاید بتوان سیستم اقتصادی را هم در کنارش نشاند. تا وقتی جمعیت زمین به زیر 4 میلیارد نفر محدود مانده بود، با وجود سیستم اقتصادی اصراف کارانه ما اوضاع چندان خطرناک نبود. اما افزایش جمعیت بعد از دهه 70 میلادی اوضاع را خظرناکتر کرد. سیستم اقتصادی پابرجا ماند و تغییر نکرد و تنها فشار ما به منابع را افزایش داد و اکوسیستمها را شکنندهتر کرد. حالا زمین به جای 4 میلیارد نفر 7 میلیارد نفر را در خودش جای داده که به لطف رسانه و صنعت تبلیغات، همه آنها همه چیز را میخواهند. به این ترتیب عاج فیل، پوست پانگولین و استخوان ببر ناگهان تبدیل به کالای گرانقیمت بر اثر افزایش تقاضا و شکار آنها به شغلی پر در آمد تبدیل شد. علاوه بر این سبک زندگی رایج از جیب منابع طبیعی و حیاتوحش برای تامین نیازهای انسانها خرج کرده است. بنابراین ما چارهای نداریم که یا به سقوط تن در دهیم یا با تغییر رد سیستم اقتصادی و سبک زندگی، زندگی کم زرق و برقتر اما پایدارتری را انتخاب کنیم. در این میان اماسودجویانی مثل شکارچیان و صاحبان شرکتهای نفتی هستند که مانع این موضوع میشوند. آنها را باید بیرحمانه تعقیب و مجازات کرد.
علی رنجبران
No tags for this post.