نگاهی به اقتصاد موسیقی 1
چرخ اقتصاد موسیقی در ایران لنگ میزند
تاریخ موسیقی ایران به دوران باستان برمیگردد، اما ساختار حرفهای و صنعتی موسیقی در ایران به ویژه در قرن بیستم و با ظهور رسانههای صوتی و تصویری جدید مانند رادیو، تلویزیون و نوار کاست شکل گرفت. از طرفی دوران طلایی موسیقی پاپ و سنتی ایران در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود که بسیاری از هنرمندان مشهور از جمله محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، کیهان کلهر و بسیارانی دیگر ظهور کردند و از همان زمان پدیده صنعت موسیقی ایران با فروش آلبومهای موسیقی و برگزاری کنسرتها رونق گرفت.
سحر طاعتی: با وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، بسیاری از ابعاد صنعت موسیقی در ایران دچار تغییرات اساسی شد. موسیقی پاپ به تدریج به حاشیه رانده شد و موسیقی سنتی و حماسی بیشتر مورد حمایت و توجه قرار گرفت. در همان زمان بود که عده زیادی از موزیسینها اعم از خواننده، آهنگساز و نوازنده و حتی ترانه سرا با توجه به تغییر شرایط فرهنگی و موسیقایی و البته اجتماعی به خارج از کشور مهاجرت کردند که این مسئله اولین تاثیر را بر صنعت موسیقی گذاشت و به نوعی مسیر این صنعت از موسیقی جدی و رسمی به سمت موسیقی غیررسمی و در برخی موارد حتی موسیقی زیرزمینی تغییر جهت داد. اما با گذشت زمان، موسیقی پاپ دوباره به بازار بازگشت تا حدی که امروزه سهم قابل توجهی از بازار موسیقی ایران را در اختیار دارد.
با این تغییرات از ابتدای پیدایش صنعت موسیقی در ایران تا کنون ،می توان گفت که اقتصاد موسیقی در ایران، موضوعی پیچیده و چند وجهی است و سالهاست تحت تأثیر عوامل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بوده و طی چند سال گذشته تکنولوژی شاید بیشترین تاثیر را بر این صنعت گذاشته تاثیری که هم تغییرات مثبت و هم منفی را برای موسیقی و به خصوص اقتصاد این هنر به همراه داشته است.
وضعیت بازار موسیقی در ایران
بازار موسیقی ایران شامل موسیقیهای رسمی است که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق رسانههای رسمی پخش و در قالب کنسرت و یا ابعاد بزرگتر همچون جشنوارههای موسیقی اجرا میشوند. اما شکل دیگر دیگر، موسیقیهای غیر رسمی و یا به اصطلاح زیرزمینی است. گاهی هنرمندان خواسته و یا ناخواسته ترجیح میدهند آثارشان از طریق غیررسمی و بدون مجوز در شبکههای اجتماعی پخش شود که این مسئله این روزها تغییرات زیادی را در زمینه موسیقی و از همه مهمتر اقتصاد این هنر ایجاد کرده است.
در واقع میتوان گفت که بازار موسیقی ایران امروز به شدت تحت تأثیر تغییرات فناوری و فرهنگی قرار گرفته است. ظهور اینترنت و شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، واتساپ، تویتر و تلگرام و … دسترسی به موسیقی را آسانتر کرده، اما همزمان مشکلات دیگری همچون نقض حقوق مالکیت معنوی و دانلودهای غیرقانونی را نیز باخودش به همراه دارد.
نقش هنرمندان در اقتصاد موسیقی
همیشه تکنولوژی و فناوری کارساز نبوده، بلکه در کنار مزایای بیشماری که دارد معایب پنهانی هم دارد که به صورت غیرمستقیم به اقتصاد و حتی زندگی روزمره نیز لطمه زده است. این مسئله در زمینه موسیقی نیز صدق میکند، چرا که یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد موسیقی در ایران و دنیای مدرن امروزی و بهره مندی زیاد از فضای مجازی، عدم حمایت کافی از حقوق مالکیت معنوی است.
بسیاری از هنرمندان از سرقت آثار و دانلودهای غیرقانونی شکایت دارند. هرچند قوانین مربوط به حقوق مالکیت معنوی وجود دارد، اما اجرای آنها به دلیل ضعفهای قانونی و زیرساختهای اجرایی همچنان محدود است.
شاید در نگاه اول فقط مسئله مالکیت معنوی به چشم بیاید، اما این موضوع باعث آسیب به اقتصاد موسیقی در ایران شده است. اگر زمانی بحث اقتصادی برای هنرمندان نادیده گرفته شود؛ در ابعاد بزرگتر به جامعه و اقتصاد موسیقی لطمه وارد میشود که گاهی قابل جبران نیست.
مسئله نادیده گرفتن مالکیت معنوی بیشتر در زمینه تولید و انتشار آلبومها و بهرهمندی از فضای مجازی صورت میگیرد که در یک گزارش تکمیلی به این مقوله خواهیم پرداخت.
نقش کنسرتها در اقتصاد موسیقی
این روزها کنسرتها یکی از منابع اصلی درآمد برای هنرمندان موسیقی در ایران است. بسیاری از هنرمندان محبوب و مردمی از طریق فروش بلیت کنسرتها و اجرای زنده، درآمد قابل توجهی کسب میکنند. اما در همین میان برخی دیگر از هنرمندان بواسطه محدودیتهای فرهنگی و اداری در برخی از شهرها از این درآمد محروم هستند. از سوی دیگر گرانی بلیتها، هزینه بالای اجاره سالنهای اجرا و در برخی موارد مشکلات مالی، عواملی هستند که به طور مستقیم بر اقتصاد موسیقی در ایران تأثیر گذاشته است. این مسائل نه تنها بر درآمد هنرمندان تأثیر میگذارند، بلکه فرصتهای هنری و فرهنگی را برای مردم محدود میکنند.
در سالهای اخیر، قیمت بلیتهای کنسرت به طور چشمگیری افزایش یافته است که شاید یکی از دلایل اصلی این جریان را بتوان تورم و نوسانات اقتصادی دانست. با افزایش هزینههای زندگی، قیمت خدماتی برای برگزاری کنسرت نیز افزایش یافته است که این افزایش هزینهها به ویژه در شهرهای بزرگ مانند تهران که سالنهای بزرگ و معروف دارد، بیشتر دیده میشود.
افزایش هزینههای تولید یکی دیگر از عوامل افزایش قیمت بلیتهای کنسرت است. چرا که برگزاری یک کنسرت شامل هزینههای مختلفی از جمله اجاره سالن، نورپردازی، صدابرداری، تبلیغات، حقوق نوازندگان و دستمزد هنرمندان است. هر کدام از این بخشها تحت تأثیر تورم، هزینههای بیشتری را به همراه دارند. برای مثال، تجهیزات صوتی و نورپردازی با افزایش قیمت دلار و واردات، گرانتر شدهاند و هنرمندان ناچارند این هزینهها را به نوعی در قیمت بلیتها لحاظ کنند و یا دستمزد اعضای گروه موسیقی با توجه به تورم اقتصادی زیاد، افزایش یافته است همه این موارد به طور مستقیم روی افزایش قیمت بلیتها تاثیر گذاشته است.
هزینههای بالای اجاره سالنهای کنسرت یکی از بزرگترین مشکلاتی است که این روزها هنرمندان و تهیه کنندگان موسیقی خصوصا در شهرهای بزرگ با آن مواجه هستند. متاسفانه تعداد سالنهای مجهز و استاندارد برای برگزاری کنسرتهای بزرگ بسیار محدود است و این کمبود عرضه در مقایسه با تقاضای زیاد باعث شده که صاحبان این سالنها اجارههای بالایی را طلب کنند. در نتیجه، هنرمندان ناچارند هزینه زیادی برای اجاره بپردازند. از طرفی دیگر سالنهای حرفهای نیاز به نگهداری مداوم، بهروزرسانی تجهیزات و پرداخت دستمزد کارکنان دارند. این موارد با افزایش هزینههای کلی اقتصاد کشور، بر هزینه اجاره سالنها افزوده است.
چرا هنرمندان از برگزاری کنسرت کناره گیری می کنند؟
در شرایط کنونی و با توجه به همه مشکلاتی که سر راه برگزاری کنسرت وجود دارد، بسیاری از هنرمندان به ویژه هنرمندان مستقل و کمتر شناخته شده، قادر به برگزاری کنسرت نیستند. مخصوصا آنهایی که منابع مالی محدودی دارند، برای تأمین هزینههای اولیه برگزاری کنسرت مانند اجاره سالن، تجهیزات صوتی و تبلیغات با مشکلات زیادی مواجه هستند. این موضوع به ویژه برای هنرمندان مستقل و زیرزمینی که حمایت دولتی یا اسپانسر ندارند، دشوارتر است.
درست است که این روزها بسیاری از هنرمندان معروف از حمایت اسپانسرها برخوردارد هستند و می توانند بخش قابل توجهی از هزینه های اجرا را پرداخت کنند، اما هنرمندان کمتر شناختهشده یا مستقل معمولاً به چنین منابعی دسترسی ندارند و باید تمامی هزینهها را از جیب خود پرداخت کنند.
حتی اگر هنرمندان موفق به تأمین هزینههای اولیه شوند، ریسک عدم فروش کافی بلیت وجود دارد. در شرایط اقتصادی فعلی، بسیاری از مردم توانایی خرید بلیتهای گرانقیمت را ندارند و این مسئله میتواند باعث ضرر مالی برگزارکنندگان کنسرت شود. این ریسک بالا بسیاری از هنرمندان را از برگزاری کنسرت منصرف میکند.
همه این مشکلات تأثیرات مهمی بر اقتصاد موسیقی ایران گذاشتهاند. زمانی که تعداد کنسرتها کاهش مییابد و بسیاری از هنرمندان قادر به برگزاری اجراهای زنده نیستند، صنعت موسیقی دچار رکود میشود و همین رکود، چالش هایی را برای هنرمندان ایجاد می کند که یکی از مهمترین آنها کاهش درآمد آنهاست. از آنجایی که کنسرتها یکی از منابع اصلی درآمد برای هنرمندان موسیقی محسوب میشوند و با افزایش هزینهها و کاهش تعداد کنسرتها، بسیاری از هنرمندان بخش قابل توجهی از درآمد خود را از دست میدهند.
از سوی دیگر کاهش فرصتهای شغلی در صنعت موسیقی یکی دیگر از چالشهایی است که هنرمندان با آن روبرو هستند. برگزاری کنسرت علاوه بر هنرمندان، بسیاری از افراد دیگر مانند صدابرداران، نورپردازان، مدیران برنامه و تکنسینهای موسیقی را به کار میگیرد. کاهش تعداد کنسرتها به معنی کاهش فرصتهای شغلی برای این افراد است.
اینها مواردی است که مستقیم بر جریان اقتصادی موسیقی تاثیر می گذارد. اما شاید همه موارد مربوط به اقتصاد و به حرکت درآمدن چرخ اقتصاد نباشد، بلکه این مشکلات یعنی گرانی بلیت و کمبود کنسرتها در ابعاد وسیعتر باعث عدم دسترسی مردم به موسیقی زنده و تجربه حضور در کنسرتها شود و این مسئله به خودی خود باعث کاهش ارتباط مردم با هنرمندان و موسیقی زنده میشود.
آیا دولت می تواند اقتصاد موسیقی را رونق بخشد؟
به گزارش خبرگزاری سینا پرس، مشکلاتی که که ذکر شد، بر افتصاد و ارتباط مردم با موسیقی تاثیر گذاشته اشت. اما برای حل این مشکلات، نیاز به حمایتهای دولتی و مالی، توسعه زیرساختهای مناسبتر، ساخت سالنهای حرفهای بیشتر و همکاری بیشتر با اسپانسرهاست. با این راهکارها، میتوان امید داشت که اقتصاد موسیقی در ایران دوباره رونق بگیرد و هنرمندان بیشتری فرصت اجرای زنده پیدا کنند.