آرین رضایی: تا 2 هفته دیگر به نظر ترکیب اولیه وزرای پیشنهادی مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران رونمایی خواهد شد و تلاشهای صورت گرفته برای انتخاب وزرای متولی فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیشتر به معرفی چهرهها خلاصه شده تا رونمایی از برنامهها.
به گزارش خبرگزاری سینا، به نظر هر چهرهای که به عنوان وزیر برای صدارت بر 2 وزارتخانه یادشده، انتخاب شود، با چالشهای بسیاری مواجه خواهد بود به ویژه اینکه اگر انتخاب گزینه نهایی با لابیهای سیاسی و نه شایستگی و توامندی لازم برای وزارت انجام گیرد، چالش بزرگترین برای دولت مسعود پزشکیان به همراه خواهد شد.
از این منظر مهمترین سوال این است که ابتدا مشخص کنیم از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی چه نمیخواهیم و چه کاری را نباید انجام دهد؟ پاسخ شفاف به این پرسش خود نیمی از راهحل خواهد بود، چه اینکه امروزه اگر از اهل فرهنگ و هنر، یا فعالان حوزه گردشگری و میراث فرهنگی سوال شود که از وزیر آینده چه میخواهید، پاسخ این باشد که مزاحم نشود و بگذارد که خودمان راه را انتخاب کنیم!
به واقع این پاسخ احتمالی نشان میدهد که سیاستگذاران فرهنگی ایران به جای مانعبرداری از پیش پای فعالان و بازیگران این حوزه، خواسته یا ناخواسته در مسیر عکس مطالبات مطرح شده گام بر میدارند. یک علت بروز چالش بین اولویتهای سیاستمداران حوزه فرهنگ و گردشگری و شکاف آنها با گروههای هدف، فقدان شناخت از تحولات آینده و حرکت بر مدار گذشته است. حال آنکه زمین بازی تغییر کرده و سیاستگذاری فرهنگی با رویکرد کنترلی، هدایت از بالا و رانتی و حمایتی کارکرد خود را از دست داده است.
آنها که سودای صدارت دارند، ابتدا باید صورت مساله را درست بشناسند و بتوانند اعتماد بازیگران را جلب کنند تا با آنها بر سر اهداف و مقاصد و مسیرهای حرکت به سمت اهداف ترسیم شده به توافق برسند، وگرنه آنچه تولید و عرضه میشود، بازاری نخواهد داشت و به شکست خواهد انجامید.
دنیای آینده فرهنگ، دنیای اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی و نرم است، دنیایی که در آن نوآوری و خلاقیت، حرف نخست را خواهد زد، دنیای آینده فرهنگ بسته و در قفس نیست، بلکه دنیای حرکت در فضای آزاد است و البته این به معنای رها کردن و نظارت نداشتن نیست.
لازم است تا در انتخابها به سهم و نقش فرهنگ، صنایع خلاق و فرهنگی، فناوریهای نرم، اقتصاد گردشگری به عنوان شاهراه رهایی از اقتصاد دولتی و آلوده به نفت توجه شود، خوشبختانه در اسناد بالادستی حوزه فرهنگ، ظرفیتها به خوبی شناسایی و تبیین شده اما شوربختانه در اجرا، ما شاهد غلبه سایه سیاست بر فرهنگ و صنایع فرهنگی هستیم.
ایران فرهنگی، یک قدرت نرم و ثروت ساز است، مشروط به اینکه در انتخابها دنبال برنامه بگردیم که این ثروت سازی از مسیر فرهنگ و ظرفیتهای درونی را محقق سازد، در جستجوی وزرایی بگردیم که اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی و نرم را باور داشته باشند. ما ایرانیها نشان دادهایم که خود بزرگترین پاسدار واقعی فرهنگ و هویت فرهنگیمان هستیم و تجربه هم ثابت کرده که مداخله دولتها، سودمند نبوده و آنچه عرضه شده، متناسب با مطالبات و خواستهها و البته ظرفیتها واقعی ما نبوده است.
صنایع خلاق و فرهنگی، صنایع آینده هستند، امروز دیگر نباید چون گذشته اندیشید و در گذشته ماند. وزرای پیشنهادی باید قدرت تغییر در رویکردها و صیانت از هویت و استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و صنایع فرهنگی و خلاق ایران را داشته باشند، بدانند که حوزه اقتصاد گردشگری، حوزه نمایش و شوآف نیست، بلکه جایی است که باید مسیر را هموار کرد، موانع را برداشت و گرهها را باز کرد و به تماشا نشست، وزیر آینده میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران باید خود را وزیر اقتصاد خلاق بداند و بتواند تصویر خوب از ایران در جهان به نمایش بگذارد و این ممکن نخواهد شد مگر اینکه به اقتصاد گردشگری به اندازه اقتصاد نفت، اقتصاد صنعت و معدن و … و حتی بیش از آن باور داشته باشد.
ایران، یک کهکشان از ظرفیتها و فرصتهای ثروتساز است، اما این ظرفیتها به شعار و گفته به فعلیت در نمیآید و اگر برای ایران و برای ایرانیان فکر میکنیم، باید درک کنیم که فرصت زیادی نداریم و رقبای ما با سرعت در حال حرکت هستند و ارتباط خود را با جهان برای استفاده از ظرفیتها و سرمایههای خارجی گسترش داده اند. ما هم اکنون با دیر نشده باید دنبال وزرای اقتصاد خلاق و صنایع فردا باشیم و کسانی را انتخاب کنیم که به دیپلماسی اقتصاد خلاق باور داشته باشد. آیا مسعود پزشکیان در انتخاب نهایی، افقگشایی خواهد کرد؟