علت کاهش سرعت بهره وری جهانی چیست؟

بهره وری مفهومی نیست که به راحتی قابل تعریف باشد. اساسا، بهره وری به معنای اندازه گیری راندمان (بازده) بر پایه مدل های فناوری ها و کسب و کار جدید است.

طی نیم قرن گذشته، از طریق سرمایه گذاری در نوآوری و سرمایه مبتنی بر دانش، بهره وری به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی و رفاه شناخته شده است. این همان دلیلی است که باعث کاهش سرعت بهره وری استرالیا از دهه 1990 میلادی شده است. استرالیا تنها کشوری نیست که در پی تغییرات عظیم فناوری و نوآوری، با این چالش بزرگ مواجه شده است.

یکی از مهمترین چالش های موجود، عدم درک درست از چرایی کاهش یا حتی توقف سرعت بهره وری در استرالیا و سایر نقاط جهان است؛ درحالیکه حجم قابل توجهی از داده ها و تجزیه و تحلیل های اقتصادی را در اختیار داریم.

سه احتمال

سه دلیل یا احتمال برای توضیح علت کاهش سرعت بهره وری در جهان مطرح شده اند: نخست، رابرت گوردن مدعی است که نوآوری های امروز از لحاظ مقیاس یا اثرگذاری، قابل مقایسه با پیشرفت های دهه 1990 میلادی نیستند؛ پیشرفت هایی که با موج تحولات آن زمان شامل بهداشت شهری، برق، تلفن، تلویزیون و پروازهای تجاری همراه بود. بنابراین، نبود نوآوری های تأثیرگذار بر اقتصاد طی چند سال گذشته، می تواند یکی از دلایل احتمالی کاهش سرعت بهره وری در جهان باشد.

برخلاف دیدگاه گوردن، اریک برینولفسون معتقد است که نشان دادن تأثیر کامل فناوری نیازمند "نوآوری های مکمل است، درست مانند آنچه در انقلاب صنعتی روی داد: سرمایه گذاری در آموزش، سازماندهی مجدد مشاغل، سیاست های جدید …" وی بر این باور است که "فناوری هسته ای هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و ترکیب آن با دانش در بخش های مختلف، محصولات و خدمات جدیدی را تولید خواهد کرد".

برخی دیگر از کارشناسان نیز با این نظر موافق هستند که "اقتصاد دیجیتالی جدید همچنان در 'مرحله راه اندازی' (installation phase) قرار دارد و تأثیرات بهره وری آن تنها زمانی اتفاق می افتد که فناوری وارد 'فاز استقرار' (deployment phase) شود."

دوم، شواهد نشان می دهند که رشد بهره وری همچنان بسیار قوی و حتی بیشتر از هر زمان دیگری است، اما این رشد به "شرکت های پیشرو" محدود شده و تمایل بیشتری به جوان گرایی، نوآوری و سودآوری دارد. در اینجا، کاهش سرعت بهره وری ناشی از کمبود نوآوری تلقی نمی شود، بلکه دلیل اصلی آن، عدم انتشار فناوری ها از سوی شرکت های پیشرو به سایر بخش های اقتصاد است.

بخشی از این شرایط تحت تأثیر رشد انحصارطلبی و اولیگاپولی (oligopolies) در بسیاری از صنایع است. عامل دیگر، کیفیت نابرابر مدیریتی است که می تواند ظرفیت جذب یا استقبال از ایده های جدید و شیوه های نوین کسب و کار را حتی در یک محیط رقابتی، مهار کند.

سوم، این دیگاه وجود دارد که تحول عملکرد بهره وری ناشی از تغییرات فناوری، بدلیل کاستی های موجود در اندازه گیری، در آمارها منعکس نشده اند؛ به عنوان مثال، نقش اینترنت در تغییر شیوه ارتباطات، جمع آوری داده ها، ارائه خدمات توسط روش های اندازه گیری سنتی به درستی مورد محاسبه قرار نگرفته اند.

اکثر اقتصاددانان این مسأله را پذیرفته اند که "اگر اندازه گیری ناقص باشد، فرآیند تصمیم گیری دچار تحریف می شود". برخی دیگر نیز استدلال می کنند که "زمان آن فرارسیده که سیستم اندازه گیری به جای تأکید بر اندازه گیری تولید اقتصادی، به سمت اندازه گیری رفاه مردم تغییر مسیر بدهد."

نیاز به اصلاحات

اصلاحات با هدف افزایش بهره وری، محرک اصلی رشد اقتصادی و ایجاد شغل در بلندمدت خواهد بود. از طریق اصلاحات، امکان رقابت جهانی بر سر قیمت، و البته کیفیت، طراحی و نوآوری در چارچوب شرایط یک اقتصاد با بهره وری بالا فراهم می شود.

 

مترجم: معصومه سوهانی

منبع: Phsy.org

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا