پرفسور افشردی، استاد ایرانیالاصل دانشگاه «واترلو» در «اونتاریو» کانادا میگوید:« ما استفاده از مدل جهان هولوگرافیک را پیشنهاد میکنیم، که مدل بسیار متفاوتِ انفجار بزرگ است و با مدل مشهور و همه پسند که بر گرانش و تورم تکیه میکند، فرق دارد». او ادامه میدهد:« هر کدام از این مدلها پیشبینیهای متفاوتی از جهان ارائه میکنند، که ما میتوانیم این پیشبینیها را با بهبود اطلاعات و فهم تئوریمان از جهان در 5 سال آینده به آزمایش بگذاریم».
جهان هولوگرافیک ایدهای است که در اصل در سال 1990 پیشنهاد شد، این ایده میگوید همه اطلاعاتی که واقعیت جهان سه بعدی ما را میسازد، دریک سطح دو بعدی در مرزهای جهان ذخیره شده است. پرفسور «کوستاتس اسکندریس» از دانشگاه ساوت همپتون در انگلستان در باره جهان هولوگرافیک توضیح میدهد:« تصور کنید هرآنچه به شکل 3 بعدی میبینید، میشنوید و حس میکنید، و همینطور درکتان از زمان، در حقیقت از یک میدان تخت 2 بعدی سرچشمه میگیرد». او ادامه میدهد:« این ایده شبیه هولوگرامهای معمولی است که تصاویر 3 بعدی درون یک سطح 2 بعدی ذخیره میشوند، مثل هولوگرام کارتها اعتباری هر چند اینبار کل جهان درون یک سطح 2 بعدی رمزگذاری و ذخیره شده است».
طرحی از مراحل زمانی جهان هولوگرافیک؛ مسیر حرکت زمان از چپ به راست است. چپ ترین بخش نشان دهنده فاز هولوگرافیک استو تصویر به این دلیل تار است که فضا و زمان هنوز به خوبی تعریف نشدهاند. در پایان این فاز که با نوسانات سیاه رنگ مشخص است؛ جهان وارد فاز جئومتریک میشود و میتوان آن را با تئوریهای انیشتین توضیح داد. تابش زمینه کیهانی 375هزار سال بعد شروع به تابش میکند و الگوهای نقش بسته در آن اطلاعاتی ار جهان اولیه را با خودشان حمل میکنند؛ اطلاعاتی از بذرهای اولیه شکل گیری ستارهها و کهکشانها را در جهان ثانویه که در تصویر در سمت راست مشخص است.
هرچند این مثال خصوصیات هولوگرافیک ندارد، اما میتوان آن را شبیه دیدن فیلم 3 بعدی در سینما در نظر گرفت. ما در سینما تصاویری میبینیم که طول، عرض و عمق دارند، در حالیکه همه در واقع از یک صفحه دوبعدی پدید آمدهاند. تفاوت در جهان 3 بعدی ما این است که ما میتوانیم اشیاء را لمس کنیم و این بازنمایی، از دیدگاه ما واقعی است.
در سالهای اخیر پیشرفت تلسکوپها و حسگرها به محققان اجازه داده است که اطلاعات بسیار زیادی که در تابش زمینه کیهانی پنهان شده است را، کشف کنند. این اطلاعات در حقیقت بازمانده لحظهای هستند که جهان به وجود آمده است. با استفاده از این اطلاعات پرفسور افشردی، پرفسور اسکندریس و همکارانشان موفق به شکل دادن یک مقایسه پیچیده بین شبکه ویژگیهای اطلاعات و تئوری میدانهای کوانتومی شدند. آنها دریافتند که برخی تئوریهای ساده میدان کوانتومی میتواند، تمام مشاهدات کیهانشناسی جهان اولیه را توضیح دهد. افشردی میگوید:« کلید فهم گرانش کوانتومی درفهم تئوری میدان در یک بعد پایینتر است. تمامنگاری یا هولوگرافی شبیه سنگ روزتا ( سنگ روزتا سنگنوشتهای از دوران مصر باستان است که نوشتههایش نقش مهمی در رمزگشایی خط هیروگلیف داشته است) است و نقش مترجم بین تئوریهای شناخته شده میدان کوانتومی بدون گرانش و قلمرو ناشناخته گرانش کوانتومی را بازی میکند». اسکندریس در تکمیل این توضیحات میگوید:« هولوگرافی یک پیشرفت عظیم در فهم ما و نحوه تفکر ما از ساختار و نحوه پیدایش جهان است».
تئوری نسبیت عام انیشتین تقریبا همه چیزهای درشت مقیاس در عالم را به خوبی توضیح میدهد، اما شروع به فهم و رمزگشایی منشاء و مکانیسم جهان باید در سطح کوانتومی انجام شود. محققان برای دههها است که تلاش میکنند تئوری گرانش انیشتین را با تئوری کوانتوم پیوند بزنند. برخی معتقدند که مفهوم جهان هولوگرافیک پتانسیل انجام این کار را دارد :« امیدواریم که این تحقیق ما را یک قدم به این هدف نزدیکتر کند». این را افشردی میگوید. نویسندگان حالا امیدوارند یافتههایشان دری به فهم جهان اولیه قبل از دیوار پلانک باز کند و وتوضیح دهد که چگونه فضا و زمان ظهور کردهاند.
علی رنجبران
No tags for this post.