رضا کربلائی: مناظره سوم 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری تا اندازه زیادی شکاف نظرات درباره چالشهای پیش روی اقتصاد دیجیتال و یا اقتصاد پلتفرمی را نمایان ساخت و اکنون این پرسش مطرح است که آینده اقتصاد پلتفرمی در دولت چهاردهم چه خواهد بود و آیا مستاجر جدید پاستور گرهگشایی میکند یا گرهای تازه خواهد افزود؟
به گزارش خبرگزاری سینا، هر یک از 6 نامزد انتخابات ریاست جمهوری به بیان خود به طرح دغدغهها و موانع پیش روی کسب و کارهای دیجیتالی و فیلترینگ، سرعت و کیفیت پوشش اینترنت، راهاندازی اینترنت ملی و شبکه ملی اطلاعات و … پرداختند و در یک برآیند کلی میشود به 3 نوع جهت گیری مشخص در ذهن و بیان آنها پی برد.
یک نگاه معتقد به محدودیت و کنترل فضای مجازی و حمایت از سکوها و پلتفرمهای داخلی بود، نگاه دوم باور به برداشت موانع دسترسی شهروندان به سکوها و پلتفرمها داشت و اصرار بر رفع فیلترینگ داشت و نگاه سوم هم قایل به کنترل حداقلی، صیانتی و رفع فیلترینگ و حضور و مشارکت ایران در زنجیره اقتصاد پلتفرمی جهان بود.
روشن است که نگرانی اصلی شاید بیش از آنکه متوجه انحراف و خطرهای اصلی ناشی از دسترسی شهروندان به محتواهای نامناسب و ناهنجار و مغایر با ارزشهای فرهنگی ایرانی و اسلامی باشد، به نظر چالش مهم در این حوزه را باید در یک افق کلانتر تحت عنوان حکمرانی دادهها جستجو کرد.
آنچه روشن است اینکه نمیشود انتظار داشت که فضای مجازی را در برابر خطرها و تهدیدها خلع سلاح کرد و از این منظر انتظار میرود تا سیاستگذاران به جای محدودیتهای حداکثری به قاعده حکمرانی مطلوب بیاندیشند و از این زاویه روشن است که فیلترینگ تنها وقتی توجیه مییابد که خطری متوجه امنیت ملی، تمامیت ارضی فرهنگی کشور و ریسکهای ناشی از خرابکاری و نظایر آن باشد. به همین دلیل اصرار بر حفظ محدودیتها و فیلترینگ تنها به سست شدن پایههای اقتصاد پلتفرمی و دیجیتال و کاهش انگیزه فعالان و خبرگان و خطر خروج از کشور میانجامد و فلسفه فیلترینگ به دلیل گسترش کمی و کیفی استفاده از فیلترشکنها از بین میرود.
نکته مهم اینجاست که ولنگاری و بی قید بودن نه تنها در فضای واقعی بلکه در فضای مجازی در دیگر کشورها هم پذیرفته نیست، اما مسیری که دیگر کشورها انتخاب کردهاند را باید دید و از آنها درس گرفت. آنچه جامعه ایرانی و شهروندان کشورمان را در برابر خطرها و انحرافها خلع سلاح میکند، فقدان شناخت و آگاهی آنها نسبت به سواد و مهارتهای لازم در مواجه با دنیای به شدت دیجیتالی شده امروز است. بدیهی است که وقتی جامعهای آگاه نباشد، آموزش ندیده باشد، مهارت نیاموخته باشد، همانند افرادی هستند که بی هدف و منفعل در مسیر پیامهای دنیای دیجیتال قرار میگیرند و حق انتخابشان در انتخاب گزینه بهتر را از قبل مجانی فروختهاند.
حال آنکه در جهان امروز، اقتصاد پلتفرمی نه تنها بخشی از زنجیره اقتصاد و تجارت آن، بلکه یکی از مهمترین پیشرانهای توسعه به شمار میرود و جنگ امروز در اقتصاد پلتفرمی نه بر سر محدودیتها و موانع، بلکه بر سر حکمرانی دادهها، قاعدهگذاری انتشار محتواها و دادهها و نحوه استفاده یا سوء استفاده از آنهاست. تا جایی که پروندههای حقوقی سنگینی علیه شرکتهایی چون آمازون، اپل، فیسبوک و … مطرح شده که آنها در ظاهر جذابند اما در پشت صحنه حریم خصوصی، حق انتخاب شهروندان و آزادی آنها را نقض میکنند.
اقتصاد پلتفرمی و رئیس جمهور آینده
رئیس جمهور آینده ایران، باید بداند که اقتصاد پلتفرمی به معنای بستن مرزها و محدود کردن حق دسترسی به دنیای مجازی و ورود به اقتصاد پلتفرمی و دیجیتال نیست؛ انحصار ایجاد کردم در این جهان جدید هم به مرگ نابغهها و خروج نخبگان میانجامد و حکمرانی دادهها را به خطر میاندازد. او باید بفهمد که کسب و کارهای پلتفرمی تنها چند برند شناخته شده نیستند، باید به این درک برسد که برای تغییر معادله توسعه از الگوی بالا به پایین یا مرکز به پیرامون، نوبت به الگوی افقی، چند لایه، از پایین به بالا و عنکبوتی رسیده است.
افزون بر تعداد پلتفرمها بدون در نظر گرفتن نیازها جامعه به ویژه اقتصاد رفتاری نسل حاضر و آینده، به بیراهه رفتن است؛ اقتصاد دیجیتال، سامانه، افزودن نیست، اقتصاد دیجیتال را نمی شود دولتی اداره کرد؛ اساسا در اقتصاد دیجیتال دولتها جایی ندارند و تنها هموار کننده و تسهیلگرند و وظیفه شان آگاهی دادن و آموزش و افزودن مهارتها و ایجاد زیرساختها و امنیت دادههاست. دولتمردان نباید خود را پلیس مخفی بزرگراههای اقتصاد دیجیتال بپنداراند؛ نظم در اقتصاد پلتفرمی و امنیت در این مسیر البته حساس، پیچیده و دشوار است و بهترین و شاید ارزانترین راه این است که مسیر را شفاف سازیم و بگذاریم در رقابت سالم و شفاف انحرافها نمایان شود.