سهم ما از اقتصاد خلاق دنیا ناچیز است و تا رسیدن به هدف فاصله زیاد داریم؛ به ویژه اینکه هنوز سهم این بخش از اقتصاد از کل تولید ناخالص داخلی ما هم زیاد نیست. مسعود حسنلو، دبیر ستاد توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم با تاکید بر این که راهکار حل مسایل اجتماعی کشور در صنایع خلاق نهفته اســـت، میگوید: « باید در یک افق کوتاه مدت 3 درصد از اقتصاد کشور را از محل اقتصاد خلاق تامین کنیم که بـــرای تحقق این مهم، افزایش ســـرعت حرکت در این بخش ضروری است». آیا شدنی است؟
به گزارش خبرگزاری سینا، رسیدن به نقطه مطلوب بستگی به فهم ما از اقتصاد خلاق و اهمیت آن دارد و اکنون که هم مجلس جدید شده و هم دولت چهاردهم قرار است، روی کار آید، ضرورت دارد تا شناخت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و البته دولتمردان نسبت به اهمیت و ضرورت جدی گرفتن اقتصاد خلاق و صنایع نوآور و فناور مبتنی بر قدرت نرم کشور بیشتر شود تا از یکی از موتورهای پیشرفت کشور غافل نشویم.
ما هنوز در حوزه اقتصاد خلاق با وجود تلاشهای صورت گرفته، در ابتدای یک مسیر قرار داریم و حق ایستادن نداریم چرا که دیگر کشورها به ویژه کشورهای رقیب ما در منطقه به سرعت در حال پیشروی هستند، حال آنکه ظرفیتهای ما کم نظیر و بی نظیر است و تنها یک مفاهمه ملی در سطوح تصمیم سازی و اجرا کافی است تا دریچه جدید به روی اقتصاد ایران باز شود.
سهم ما از اقتصاد خلاق دنیا، بستگی به فهم ما دارد و اگر در این حوزه به شناخت و درک شفاف نشویم و گرفتار سوء برداشتها و سلیقه گرایی و موازی کاری شویم، از همین ابتدای مسیر باید بدانیم که بازنده خواهیم بود.
فهم این نکته که اقتصاد و صنایع خلاق، هزینه ای بر دولتها تحمیل نمی کند و اتفاقا گره گشاست، درک این نکته که فعالان حوزه اقتصاد خلاق، بیش از آنکه چون صنایع دیگر محتاج کمک و رانت دولتی باشد، دنبال این هستند که خودشان حرکت کنند و کسی پیش پای آنها مانع ایجاد نکند، آگاهی نسبت به این واقعیت که صنایع فرهنگی و فناوریهای نرم و نوین، راه را برای حضور در بازارهای جهانی و تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران فراهم میسازد و … همه و همه کمک خواهد کرد تا ما سهم بیشتر و جایگاه بهتری در حوزه اقتصاد نرم داشته باشیم.
باور کنیم که ما در حوزههای مختلف و صنایع متعدد خلاق و فرهنگی از موسیقی و تئاتر گرفته تا مد و لباس، از گرافیک و معماری گرفته تا صنایع دستی و هنرهای تجسمی، از حوزههای استارتاپی گرفته تا میراثهای معنوی ملموس و ناملموس و در یک کلام در تمامی عرصههای اقتصاد خلاق هم توان داریم و هم ایده و از قضا یکی از مسیرهای صدور انقلاب ما و فرهنگ ما رونق دادن به صنایع خلاق و فناوریهای نرم است.
حتی برای خارج کردن کشور از دوره طولانی اعتیاد به دلارهای نفتی، برای پایان دادن به چسبندگی بودجه کشور به این درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت خام و خام فروشی، میتوانیم روی دلارهای باکیفیت ناشی از صادرات صنایع فرهنگی و خلاق حساب باز کنیم. با اقتصاد خلاق میتوان شغل ایجاد کرد با هزینه کمتر، میتوان با دنیا بهتر و شفاف تر حرف زد و دیپلماسی اقتصاد خلاق در آینده بهتر پیام ملتها را منتقل میکند.
خطای بزرگی است اگر تصور شود که صنایع خلاق یعنی اینکه مرزها را بستن و خود را در انزوا قرار دادن چرا که یکی از عرصههای دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی ما همین سرمایه گذاری روی صنایع خلاق است که قدرت نرم را با تقویت میسازد. اشتباه است اگر فکر کنیم که اقتصاد خلاق و صنایع خلاق جنبه تزئینی دارد، کافی است که دیگر کشورها نظر کنیم تا متوجه شویم که آنها نگاه تزئینی و تشریفاتی به اقتصاد خلاق ندارند و از قضا آن را به خوبی درک کرده اند.
در بسیاری از مراکز نوآوری و خلاق جهان و پارکهای علم و فناوری کشورها، نشانههایی از توجه به حوزه اقتصاد خلاق دیده میشود و در ایران هم البته ما شاهد نمایان شدن جلوههایی از توجه به این مهم هستیم، هرچند که کافی نیست. بدانیم که جایگاه و سهم ما از کیک اقتصاد خلاق دنیا را فهم ما از اقتصاد خلاق تعیین میکند. درک صحیح باعث برنامه ریزی بهتر و شفاف تر و دور شدن از اضافه کاری و خرج تراشی شده و به موازی کاریها پایان میدهد.