ترس از نوآوری؛ بازنده بازی نباشیم
رضا کربلائی: ترس از نوآوری و خلاقیت از کجا نشات میگیرد و راز مقاومت شهروندان و دولتها از تغییر در سبک زندگی شهروندان و تغییر ناشی از رواج نوآوری و فناوری چیست؟ آیا این ترس و دلواپسی باعث مستحکم شدن باورها و سنتها و قوام جامعه میشود یا اینکه ما را در موقعیت بازنده قرار میدهد؟
- عدم آگاهی و شناخت یکی از ریشههای ترس از نوآوری و فناوری است و بر همین مبناست که از نوآوری و فناوری به اشتباه تصور توطئه بیرونی و خطری برای شهروندان داریم. وقتی نسبت به پدیدهای جدید آگاهی کافی نداشته باشیم، مثل این است که در مسیری گام بر میداریم که تاریک است و گزینه بهتر برایمان این است که بترسیم و قدم بر نداریم و درجا بزنیم. آگاه شدن و روشن شدن مسیر بستگی به آمادگی ما برای پذیرش تغییر و فهم صحیح از فلسفه و کارکرد نوآوریهای جدید دارد و وقتی این فهم وجود نداشته باشد، در چارچوبی قرار میگیریم که خودمان آن را ترسیم نکردهایم.
- ترس از دست دادن موقعیت یا جایگاه هم یکی از عوامل مقاومت در برابر تغییر به شمار میرود و شهروندان و جوامعی که میل به ایستایی و حفظ وضعیت موجود داشته باشند، هر تغییری را تهدید قلمداد میکنند و نه فرصت. تلاش شهروندان جامعه برای حرکت به سمت وضع مطلوب و فاصله گرفتن از وضع موجود به این معناست که خواهان پیشرفت هستند اما آنها که با پیشرفت موافق نیستند و یا مسیر پیشرفت را در حفظ ساختارها و موقعیتهای فعلی میدانند، بیش از آنکه به آینده جامعه نظر داشته باشند، وضع موجود را مطلوب میپندارند و گام نهادن در مسیر جدید را خطر قلمداد میکنند.
- پیش درآمد حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب بدون نقشه راه روشن هم ممکن است باعث افتادن جامعه در یک باتلاق شوند واین اتفاق وقتی رخ میدهد که برای تغییر آماده نباشیم و این آمادگی جنبههای ذهنی، روانی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خاص خود را دارد و به اجبار نمیتوان یک جامعه را به بهانه تغییر و بدون توجه به ویژگیهای جامعه به صورت تقلیدی شبیه جامعه دیگری کرد. این نقشه راه البته وقتی قابل قبول خواهد بود که بر سر آن یک اجماع ملی و فراگیر وجود داشته باشد و تنها نمیتوان به اسناد بالادستی اکتفا کرد و آنها را بدون آگاهی عمومی و پذیرش جمعی به اجرا گذاشت.
- تغییر و پذیرش نوآوری میتواند فرصتساز و جنگ با نوآوری میتوان چالش برانگیز باشد. در جامعه ایران با در نظر گرفتن مولفههای حاکم، به ویژه ساختار جمعیتی، سطح تحصیلات، میزان دسترسی شهروندان به فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی آنچه ترسیمکننده مسیر روشن برای آینده است، فهم درست سیاستگذاران و تصمیمسازان از ظرفیتهاست و پذیرش این واقعیت که گریزی از تغییر نیست و به همین دلیل قبل از اینکه تغییرات ناخواسته و پیشبینی نشده در جامعه رخ دهد، لازم است خود را برای تغییر آماده نگه داریم.
- واقعیت این است که عمده ترس و نگرانی سیاستگذاران و تصمیمسازان این است که با پذیرش نوآوری و فناوریهای جدید جامعه دچار واگرایی شده و هویت خود را در برابر محتواهای تولید شده و فرهنگ غالب بر این فناوریها از دست بدهد و به همین سبب به جای چارهاندیشی برای ارتقای سطح آگاهی و سواد ارتباطی شهروندان و آمادهسازی آنها برای تغییر، سیاستهای سلبی به اجرا گذاشته میشود که البته نتیجه عکس میدهد.
- برون رفت از چنین وضعیتی در گروی این است که جامعه را آگاه و مهارت شهروندان را در برخورد با پدیدههای نوظهور افزایش دهیم. نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، نهادهای پژوهشی، سازمانها و نهادهای مرتبط با افزایش سطح سواد مورد نیاز شهروندان آینده و مهارتافزایی آنها مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و مهمترین تغییر از قضا باید در همین ساختارها و نهادها رخ دهد تا آنها خود را از پیش بازنده نپندارند و در مقام دفاع قرار نگیرند.
نتیجه اینکه دنیای امروز، چه بخواهیم و یا نخواهیم، دنیای تغییر و حرکت به سمت نوآوریها و نمایش ایدهها و خلاقیتهاست و اگر برای متبلورساختن این ایدهها و استفاده از نبوغ جامعه برای آمادهسازی شهروندان در مواجهه به تحولات آینده دنیای دیجیتال استفاده نکنیم، از همین اکنون ما بازنده بازی بزرگ هستیم. سازمانها، دانشگاهها، بنگاهها، کسب و کارها در صورتی که آماده تغییر نباشند و آموزش ندیده باشند، از هم اکنون باید منتظر شکستهای بزرگ باشند.