امروز درصدد هستیم تا شما را با یک فصلنامه متفاوت زیستمحیطی و از جنس حیاتوحش ایران زمین و جهان آشنا کنیم، فصلنامهای با نام پازن که پستانداران کشورمان را در قاب تصویر، اطلاعات به روز، علمی و عامهپسند به خوانندگان معرفی خواهد کرد.
دنیای ما سرشار از تفاوتها، تمایزها، شباهتها و تقارنهای مثالزدنی و در عین حال ناشناخته است. من و شما تا چه اندازه دنیا را میشناسیم؟ اندکی مقیاس دید خود را کوچک کنید، ما چقدر طبیعت ایران زمین را میشناسیم؟ باز هم محدودتر، پستانداران ایران زمین را چطور؟ آنها را میشناسید؟
شاید این خردهگیری در وهله نخست بجا باشد، اگر عدهای مسایلی از این قبیل را دغدغه روز مردم ندانند اما سوال اینجاست که آیا همه دغدغههای ما در اجتماعات انسانساخت خلاصه شده است؟ اگر چنین است پس چرا و چطور سفیدبالکها میتوانند آرامش ما را مختل کنند؟ واقعیت این است که ما انسانها گاهی فراموش میکنیم که موجودات دیگری هم از میکروسکوپی گرفته تا ماکروسکوپی همسفر ما در قطار حیات هستند که میتوانند بر زندگی ما تاثیرگذار باشند. امروز میخواهیم درباره فصلنامهای بگوییم که میتواند شما را با همسفرهایتان مانوستر سازد بلکه هم فرصتی باشد تا از سفر حیات درکنار یکدیگر بیشتر لذت ببریم.
پازن، میراث فرهنگی که در قلب میراث طبیعی جاودانه میشود
پازن همان کل و بز یا بز کوهی عضوی از خانواده گاوسانان است که به دلیل شاخهای بلند و شمشیر مانندش که طول آنها گاهی به ۱.۵ متر هم میرسد، در نزد عموم مردم کاملاً شناخته شده است. کلمه «پازن» در زبان فارسی قدمتی تقریباً ۲ هزار ساله دارد و بنابر مطالعات در ۹۰ درصد از سنگنگارههای ایرانزمین هم نقش بسته است. د
ر فصلنامه پازن آمده است: «پازن نماد جنگاوری، باروری و آبادانی است. نقش پازن اغلب در مناطق نزدیک به آب دیده میشود که حاصلخیز و مستعد کشاورزیاند. شاخهای بلند و خمیده پازن برای ایرانیان باستان یادآور هلال ماه و شکل مواج آن نماد آب و برکت در کشاورزی بود. وفور نقش بز روی ظروف آبخوری نیز از همین روست و ظروف بسیاری در ایران یافت شده که پازن را در کنار آناهیتا، الهه آب، قرار دادهاند. آنطور که پژوهشهای ژنتیکی نشان میدهند، بز نخستین بار حدود ۱۰ هزار سال پیش توسط دامداران اولیه زاگرس اهلی شد و …».
کاوه فیضاللهی، سردبیر فصلنامه پستانداران پازن درباره بیتوجهیها و کمتوجهیها به گونههای مختلف جانوری مینویسد: «اما تمام این بیتوجهیها و کمتوجهیها یک روی سکهاند. ما انسانها عضوی از راسته پستانداران، با بیش از ۵.۵۰۰ گونه و تنوعی حیرتانگیز از جانوران پرنده، دونده و شناگر هستیم که طول بدن بزرگترینشان هزار برابر کوچکترینشان است. نیاکان ما تا همین چند نسل پیش ارتباط تنگاتنگی با حیاتوحش سرزمین خود داشتند. آهو و جبیر و کل و قوچ شکار میکردند، از کشتزارها و باغهای خود در برابر خرابکاری گراز و آفت انواع جوندگان محافظت میکردند، از مرغوخروسهایشان در برابر روباه و سمور و راسو نگهداری میکردند و برای اینکه گرگ و پلنگ به گله نزنند، چوپان و سگ همراهشان میکردند. تعدادی از پستانداران در ۱۰ هزار سال گذشته اهلی شدهاند که ۱۰ گونه از آنها در ایران نیز حضور دارند: اسب، خر، گاو، گاومیش، شتر یککوهانه، شتر دوکوهانه، بز، گوسفند، سگ و گربه. دستکم یکی از این گونهها – بُز – مطمئنا داخل مرزهای ایرانی امروزی اهلی شده است. نیای وحشی بُز اهلی هنوز در ایران زندگی میکند، هرچند در برابر خطر انقراض، «آسیبپذیر» طبقهبندی شده است. بز کوهی، که نر آن در فارسی کل و پازن نیز نامیده میشود، جایگاه بیهمتایی در تاریخ و فرهنگ ایران دارد. از حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار نقشی که روی دیوارههای سنگی کوهها و غارهای ایران کنده شده، نقش پازن از همه فراوانتر است چرا که در ۹۰ درصد از سنگنگارههای ایران – لرستان، ارسباران، کهگیلویه، خمین، دشت مغان و مناطق دیگر – نقش پازن دیده میشود. ظرف دو نسل گذشته، چنان فاصلهای میان انسان و طبیعت افتاده که مردم شهرنشین امروزی آن را کاملاً غیرمرتبط با زندگی خود میبینند. نسلی که در چنین محیطی پرورش یابد، هرگز پای آرمانهای حفاظت از طبیعت نخواهد ایستاد. چنین جامعهای به نابودی چیزی که علاقهای به آن ندارد، حساس نخواهد بود و همواره به انتظار خواهد نشست تا تکنولوژی به دادش برسد و مشکلات بیشمار ناشی از اختلال در کار طبیعت را حل کند. این جامعهای است که بدون آیندهنگری و دوراندیشی، بدون محاسبه واقعگرایانه سود و زیان نابودی سازوکارهای طبیعی و خدمات اکوسیستمی و اقلیمی، در پی ساخت عالمی دیگر و انسانی دیگر است. عالمی که بسیاری از ما نگران زندگی در آن در کنار آدمهایش هستیم.»
آنچه پازن را متمایز میسازد
اما فصلنامه پازن، یک فصلنامه عمومی و در عین حال تخصصی است که بر موضوعات مرتبط با پستانداران متمرکز شده است. تاکنون دو شماره از این فصلنامه منتشر شده و توانسته قشر متفاوتی از مخاطبان را بخود جلب نماید. اما علت موفقیت پازن در همین دو شماره نخست چیست؟ نخست آنکه بخشی از این فصلنامه به تازهترین گزارشات از ثبت و مشاهده گونههای مختلف پستانداران در ایران اختصاص یافته چنانکه مخاطب عام می تواند به راحتی با گونههای مختلف جانوری در کشور خود آشنا شود. در شماره یک این فصلنامه میتوانید عکسهای واقعی از توله پلنگ ایرانی (یکی از مخفیکارترین گونههای گربهسانان در جهان)، وضعیت زیست طبیعی جردهای ایرانی (پستانداری کوچک و شبگرد که اغلب به صورت انفرادی در لانههای زیرزمینی زیست میکند)، رودک عسلخوار (پستانداری شبگرد و همهچیزخوار)، نخستین خفاش نعل اسبی متوسط جثه جنوب خزر و گونههای مختلف دیگر را نهتنها ببینید بلکه درباره اهمیت آنها در چرخه زیستی ایران هم اطلاعاتی بدست آورید.
ردپای بهترین و جدیدترین مقالات علمی حیاتوحش از سایتهای معتبر نظیر National Geographic، Science، Siberian times، Science Daily و Live Science هم در پازن مشهود است.
اما بخش کاملاً متفاوت این فصلنامه، گپ و گفتهایی است که با کارشناسان شناختهشده و مطرح خارجی و ایرانی درباره حیاتوحش انجام شده است. در شماره یک پازن، مصاحبه با جورج شالر، یکی از برجستهترینهای مطالعات میدانی منتشر شده که میتواند درست همانند فیلمهای مستند حیاتوحش جذاب و خارقالعاده باشد. متن مصاحبه با این زیستشناس حفاظت و پستاندارشناس آلمانیتبار را از دست ندهید. نقطه نظرات شالر بعنوان یک پستاندارشناس و زیستشناس متخصص حفاظت که البته تاکنون چندین سفر هم به زیستگاههای یوز در ایران داشته، در سن ۸۳ سالگی آمیختهای از تجارب واقعی و حاصل سفرهای متعدد به کشورهای مختلف قارههای آفریقا، آسیا و اروپا است و در آنجا که بحث ایران و حیاتوحش ایران به میان میآید، به طرز شگفتانگیزی واقعگرایانه است. مصاحبههای اختصاصی از این دست چندی است که جای خودشان را در قلب روزنامههای رسمی کشور مانند جامجم و تهرانتایمز باز کردهاند و امروز در فصلنامههای تخصصی مانند پازن با نگرشی جدید دنبال میشوند.
از سیر تا پیاز پازن
اگر به گربهسانان درشت جثه مانند پلنگ، یوز و ببر علاقه دارید؛ مجالی برای شناخت بهتر آنها در پازن خواهید داشت. از آسیبپذیری پلنگها گرفته تا پلنگهای ایرانی که در روسیه بر روی فرش قرمز رفتند؛ از نقش حیاتی گذرگاههای طبیعی در بقای گربهسانی که پایش هیچگاه به قاره آفریقا نرسید (ببر)؛ از دلایل آسیبپذیری یوزها تا هر آنچه بخواهید بدانید را پازن در اختیار شما میگذارد.
بخشی از فصلنامه هم به بررسی دلایل نامگذاری گونههای وطنپرست یا همان ایرانیتبارها اختصاص دارد که مطالعه آن خالی از لطف نیست. در این میان حتی از پستانداران آبزی مانند نهنگها و فوک هم غفلت نشده است. روایت فوکهای خزری در پازن اما منتقدانه و یادآور کتاب «خودمشتمالی» نوشته دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی است. پرونده باز فوکهای خزری در این شماره نگرشی به معنای واقعی متفاوت دارد.
اثر انگشت مقالات تخصصی که کارشناسان حیاتوحش ایرانی نگاشتهاند هم در پازن به روایت خیلی ساده و قابلفهم دیده میشود که این یکی دیگر از نقاطقوت پازن است.
بازتاب نتایج تازهترین مطالعات تاکسونومیک یکی دیگر از بخشهای این فصلنامه است که در این شماره روایت تاریخ ۲۵۰۰ ساله ردهبندی سایگاها (تنها گونه از همین جنس از خانواده گاوسانان) را میخوانید. داستانهای ناگفته از انقراض و بسیاری دیگر همه در این شماره نخست که به معنای واقعی پربار است، جمعآوری شده تا خواننده ایرانی نهتنها با تصاویر تمام رنگی بلکه با اطلاعاتی ذیقیمت سفری به قلب حیاتوحش داشته باشد. در واقع پازن تمام تلاش خود را کرده تا خواننده را از عام بودن به سمت خاص بودن سوق دهد، پس اگر شما هم به دنبال مطالعه مجلهای هستید که باورهایتان را درباره حیاتوحش تغییر دهد، پازن بخوانید.
فرناز حیدری / کارشناس ارشد محیط زیست و روزنامه نگار
No tags for this post.