سال 2016 در حالی به پایان رسید که یکی از مهمترین چالشهای پیش روی انسان معاصر در کانون توجه جهانی قرار داشت. سالهای طولانی است که دانشمندان و اقلیمشناسان با بررسی سوابق و مشاهده و مقایسه مدارکی که از دورههای مختلف تاریخ سیاره زمین باقی مانده است و با اندازهگیری مقدار گازهای گلخانهای در جو زمین و همچنین دمای میانگین سیاره، متوجه تغییر روندی شدهاند که همراه با آغاز انقلاب صنعتی در جهان ما شروع به رخ دادن کرده است.
جو زمین از گازهای مختلفی تشکیل شده است. برخی از این ترکیبات به دلیل ویژگی خاصی که دارند به نام گازهای گلخانهای شناخته میشوند.
گازهای گلخانهای نظیر دی اکسید کربن، متان، بخار آب و امثال آن این قابلیت را دارند که حرارت را درون خود به دام میاندازند. ما این تجربه را زمانی که در زمستان به درون یک گلخانه پلاستیکی یا شیشهای میرویم، می توانیم از نزدیک لمس کنیم. در این گلخانهها بدون اینکه خبری از منابع گرمایی اضافی باشد، میتوانید اختلاف دمایی فاحشی را با محیط بیرون احساس کنید.
دلیل وقوع این پدیده ساده است. گازهای گلخانهای و در مورد گلخانه خانگی شما، پلاستیک یا برخی از شیشهها، این ویژگی را دارد که در برابر نور مرئی که از خورشید به زمین میرسد شفاف است. این پرتوهای خورشیدی به راحتی میتوانند از درون این لایهها عبور کنند. اما نور سفیدی که از خورشید به ما میرسد، در واقع بخش بسیار کوچکی از طیف الکترومغناطیس است. آنچه ویژگیهای بخشهای مختلف طیف الکترومعناطیس را تعیین میکند، طول موج یا به طور متناسب با آن فرکانس (بسامد) آن است که خود با انرژی آن محدوده از طیف الکترو مغناطیس ارتباط مستقیم دارد.
وقتی نور مرئی به زمین میرسد و از آن بازتاب پیدا میکند، بخشی از انرژی خود را از دست میدهد. به همین دلیل، طول موج آن اندکی افزایش یافته و بخشی از نوری که در محدوده نور مریی وارد محیط شده بود به محدوده امواج فروسرخ – که عمدتا حاملهای گرمایی هستند – تغییر شکل میدهد.
گازهای گلخانهای – همانند لایههای پلاستیکی گلخانهها – که دربرابر طول موجهای نور مرئی شفاف بودند و اجازه عبور پرتو نور مرئی را به نور خورشید میدادند، در برابر امواج فروسرخ نوعی فیلتر غیر قابل عبور می سازند.
بدینترتیب پرتوهای نور مرئی که وارد محیط شده بودند پس از تبدیل به امواج فروسرخ در این محیط به دام میافتند و باعث می شوند تا دمای محیط، نسبت به منطقه دیگری که این امواج به راحتی محیط را ترک میکنند گرمتر بماند.
همین اتفاق در اطراف زمین در حال رخ دادن است. جو زمین در برابر بخش مرئی پرتوهای خورشید شفاف است. اما گازهای گلخانهای موجود در جو زمین باعث ایجاد اثری مشابه میشوند و اجازه خروج همه طیف مرئی که پس از بازتاب از زمین به فروسرخ بدل شده است را نمیدهد.
اصل این داستان، نه تنها مساله بدی نیست که اگر این اتفاق نبود زیستن ما روی زمین تقریبا غیر ممکن میشد.
همین پدیده است که باعث میشود زمین در طول شب بخشی از دمای کسب شده در روز را نگاه دارد و بازه دمائی مناسبی برای زندگی ما فراهم آورده است.
داستان از جایی شروع به انحراف از مسیر اصلی خود کرد که بعد از وقوع انقلاب صنعتی، ما شاهد وقوع دو پدیده همزمان بودیم. از یک سو جمعیت سیاره به طور چشمگیری شروع به افزایش کرد و بهخصوص در قرن جاری این افزایش روند جمعیت به نرخ بی سابقهای در تاریخ رسید. افراد جدید نیازهای انرژی و غذایی بیشتری دارند و در مجموع اثر تولید گازهای گلخانهای آنها بیش از همه زمانهای گذشته شده است.
از سوی دیگر، انقلاب صنعتی و ماشینی شدن ضرورت و نیاز به استفاده از سوختهای فسیلی به طور خاص زغال و در مرحله بعدی، نفت و مشتقات آن را افزایش داد. کارخانهها، گرمایش منازل و در نهایت خودروهایی که خیابان ها را پر کردند، همگی در حال سوزاندن سوختهای فسیلی هستند که به دلیل ساختار سوختی این مواد، در این فرآیند مقادیر بالایی گازهای گلخانهای آزاد میکنند. این افزایش گازهای گلخانهای باعث میشود تا هر روز مقادیر بیشتری از لایه های تیره و محافظ دربرابر امواج پرتو سرخ بازتابی از زمین، سیاره ما را در بر بگیرد، در نتیجه مقادیر بیشتری حرارت درون جو زمین به دام میافتد. نتیجه منطقی که این روند به همراه دارد افزایش دمای میانگین سیاره ما است. اما مشکل تنها این نیست. مساله تغییرات دمایی، در این مقیاس باعث تغییرات بنیادی دیگری میشود. افزایش دما، باعث ذوب شدن صفحات یخی قطبی و خود این امر باعث تغییر در جریانهای آب و هوای اقیاونوس و خشکی میشود. سطح آب آزاد دریاها – که بخش عمدهای از مردم در حاشیه آن زندگی میکنند – افزایش خواهد یافت، یخچالهای طبیعی که منبع اصلی آب شرب بهخصوص در نواحی پر جمعیت آسیا هستند ذوب شده و حیات بسیاری از گونهها درون آب و خشکی به خطر میافتد.
تغییرات اندک دمایی نهتنها خسارت بالایی به لایه های پایینی زنجیره غذایی وارد میکند که با تغییر دادن نظم موجود بر بیماری ها و آفتهای جدیدی را باعث میشود که هر یک به خودی خود زنجیره تازه یا از رویدادها را آغاز میکند. خشکسالی، سیل، توفان، مهاجرتهای گسترده و حتی بروز و ظهور گروههای تندرو و انقلابهای اجتماعی و سیاسی بخشی از فرآیند پیش روی زمین ما در پی گرم شدن زمین است.
گفته میشود ما آخرین نسلی از انسانها هستیم که قدرت مقابله و جلوگیری از افزایش اثرات این پدیده را در اختیار درایم و در عین حال نخستین نسلی هستیم که با چشمان خود شاهد و ناظر رخ دادن پدیدههای حاصل از گرمایشی هستیم که سالهای طولانی است دانشمندان نسبت به وقوع آن هشدار دادهاند.
اگرچه اجماع علمی درباره وقوع این پدیده و نقش انسان در بروز آن قریب به اتفاق بوده است و آنها بارها و بارها اعلام کردهاند ادامه روند موجود به نابودی ما و زیستِ سیاره به شکلی که میشناسیم منجر خواهد شد؛ اما واکنش به آن چندان سریع نبوده است. این مسالهای پیچیده است. وابستگی ما به صنایع آلاینده و تولیدکننده گازهای گلخانهای از جمله صنایع نفتی و مشتقات آن چنان جدی است که هر تغییر سریعی در مصرف این سوختها با هدف کاهش تولید گازهای گلخانه ای با هزینهای عظیم مواجه خواهد شد. هزینهای که از یک سو منافع شرکت های تجاری را به خطر می اندازد و از سوی دیگر کشورهای پیشرفته را ناچار به کاهش سرعت روند رشد اقتصادی خود کرده و کشورهای در حال توسعه را در مسیر توسعه یافتگی باتاخیر مواجه میکند.
سال های سال سیاستمداران، اقتصاد دانها، دانشمندان، مهندسان و حتی مقامات نظامی و امنیتی به بحث درباره این موضوع پرداختند. بارها و بارها تلاشهای متعددی در جهت رسیدن به توافقی از سوی همه کشورها با هدف اقدامی مشترک دربرابر گرمایش زمین و اثرات آن انجام شد؛ اما هر بار دیوار بی اعتمادی و مشکلات و سدهای پیش رو قوی تر از اراده تصمیمگیران بود.
تا اینکه سرانجام سال 2016 اتفاق دیرهنگام اما تاریخی توافق برای مبارزه با گرمایش زمین در پاریس به نتیجه رسید.
این توافق که حاصل سالها تلاش و رایزنی و چانهزنی و اعمال فشارهای سیاسی و مردمی و اقتصادی بود،اگرچه همه دانشمندان و اقلیم شناسان را راضی نکرد؛ اما مهم ترین و بهترین نتیجهای بود که انسان معاصر به آن دست یافته بود. توافقی شکننده که در نهایت تضمین میکرد مجموعه اقداماتی را چه در سطح کشورهای توسعه یافته و چه در سطح کشورهای در حال توسعه صورت دهد تا افزایش دمای میانگین سیاره زمین نسبت به دوران قبل از انقلاب صنعتی بیش از 2 درجه افزایش نیابد.
باید تاکید کرد که حتی این مرز 2 درجهای برای بسیاری از اقلیمشناسها، قابل قبول نیست. آنها نتایجی که با افزایش دمای میانگین سیاره به این حد ممکن است ایجاد کند را غیر قابل پیشبینی و آشوبناک توصیف میکنند؛ اما با این همه این بهترین دستآورد و توافق مشترک ممکن بوده است.
جهان در حالی سال 2016 را به نیمه رساند که برای اولین بار در تاریخ خود شاهد توافقی جهانی بر سر مقابله با مهمترین چالش پیش روی خود بود. چالشی که می تواند تقدیر ما بر این سیاره را رقم بزند.
اما در حالی که انتظار میرفت توافق پاریس طلیعهای برا اقدام موثرتر در سال 2017 باشد؛ اما در شرایطی این سال را به پایان میبریم که به نظر میرسد بزرگترین دستآورد زیستمحیطی انسان در معرض خطری جدید قرار دارد.
این توافق ساختاری شکننده دارد که اجرای آن تنها در صورتی قابل تصور است که همه اعضا به آن پایبند بمانند. در کنار این توافق برخی از اقدامات زیست محیطی چند ماهه و سالهای اخیر به خصوص توافق تاریخی چین و آمریکا که دو منبع بزرگ تولید گازهای گلخانهای هستند و همچنین بازگشت کانادا به جبهه مدافعان محیط زیست، امیدهای زیادی را به وجود آورده بود که اجرایی شدن توافق پاریس را محتمل میساخت.
با این وجود، تغییر دولت ایالات متحده و کابینه انتخابی دانلد ترامپ که فصل مشترکشان، تاکید بر دروغ بودن گرمایش زمین و وعده بر افزایش استخراج منابع فسیلی و خروج از پیمان پاریس است، نگرانیها را از آینده این توافق افزایش داده است. اگر آمریکا با توجه به حجم اقتصادی و میزان تولید گازهای گلخانهای خود از این پیمان خارج شود عملا باید آن را پایان یافته در نظر گرفت.
بدین ترتیب آنچه به نقطه برجسته و مهم رویدادهای علمی سال 2016 بدل شده بود بار دیگر در سال 2017 در معرض توجه اصلی در جهان خواهد بود.
جهان در حالی سال نو را آغاز میکند که با تردید و از دل فضایی مهآلود به آینده زیست خود بر سیارهای مینگرد که آن را خانه خود مینامیم.
—
پوریا ناظمی/ روزنامه نگار علم
No tags for this post.