آذر پناهی: اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی تهران در یک گزارش به ارزیابی آینده صنایع خلاق در جهان پرداخته و 3 راهبرد را برای نجات صنایع خلاق معرفی می کند. این 3 راهبرد شامل افزایش مهارت های انسانی به عنوان کلید تحول دیجیتال در اقتصاد خلاق، دسترسی مطلوب خالقان اقتصاد خلاق به اینترنت و فناوری های دیجیتال و حمایت هوشمندانه دولت از صنایع خلاق می شود.
به گزارش سیناپرس، این گزارش می افزاید: خدمات خلاقانه نسبت به سایر خدمات، سهم بیشتری از صادرات خدمات جهانی دارند و درآمد صادراتی قابلتوجهی تولید میکنند، اما اقتصادهای توسعه یافته به طور گسترده در صادرات خدمات خلاقانه پیشرو هستند. خدمات خلاقانه و غیر خلاقانه، شرایطی را برای تنوع اقتصادی فراهم میکنند و قابلیت ایجاد درآمد، افزایش بهرهوری، اشتغال، سرمایهگذاری و توسعه تجارت را دارند. وابستگی روبه افزایش اقتصادها و تجارت بینالمللی به خدمات که تحت عنوان خدماتگرایی شناخته میشود، فرصتهایی برای کشورهای در حالتوسعه برای پیوستن به زنجیرههای ارزش جهانی و ایجاد درآمد صادراتی فراهم میکند.
در حال حاضر، خدمات خلاقانه به طور فزایندهای اهمیت یافتهاند؛ زیرا با نوآوری فناورانه، انتقالی سریع از تولید کالاهای خلاقانه به ارائه خدمات خلاقانه در حال رخدادن است. با این حال، دادههای جدید سازمان تجارت و توسعه سازمان ملل متحد نشان میدهد کشورهای در حال توسعه به طور چشمگیری در صادرات خدمات خلاقانه کمتر فعال هستند.
سیاستهایی برای افزایش خدمات خلاقانه در کشورهای در حال توسعه:
- ایجاد و به روزرسانی چارچوب قانونی مربوط به اقتصاد خلاق، به عنوان مثال ایجاد قوانین اقتصاد خلاق و به روزرسانی قوانین مالکیت معنوی؛
- تقویت ظرفیتهای سازمانی دستگاههای دولتی مسئول ترویج اقتصاد خلاق؛
- شناسایی و رفع موانعی که کارآفرینان و کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط را از مشارکت در خدمات ارائهشده بهصورت دیجیتالی که پس از شیوع بیماری همهگیر کرونا به طور چشمگیری اهمیت یافته است، باز میدارند. از چالشهای مهمی که سیاستگذاران میتوانند به آنها بپردازند، میتوان به ضعف اتصال اینترنت در مناطق محلی، کمبود مهارتها و توانمندیهای دیجیتالی مناسب، دسترسی محدود به راهکارهای پرداخت آنلاین و هزینههای بالای لجستیک اشاره کرد؛
- تدوین ارائه یک نظام حقوقی حق نشر که تعادلی بین حفاظت از حقوق نویسندگان و حق دسترسی به فرهنگ و محصولات و خدمات خلاقانه فراهم آورد که در آن اجرا، جمعآوری و توزیع حقوق از طریق یک روش سیستماتیک صورت گیرد.
- بهبود دسترسی ارائهدهندگان خدمات کشورهای در حال توسعه به بازارهای خدمات خلاق در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، از طریق باز کردن بازارهای خدمات به روی ارائهدهندگان خارجی.
چرا اقتصاد و صنایع خلاق مهم است؟
اقتصاد خلاق یکی از بخشهای اقتصادی است که سریعترین رشد را در جهان دارد. صنایع خلاق باعث ایجاد اشتغال و درآمد، ترویج نوآوری و کمک به بهبود رفاه جوامع میشوند. با این حال، دادههای بیشتر و پاسخهای سیاستی نوآورانه و چندرشتهای برای افزایش تأثیرات توسعه بخش خلاق مورد نیاز و ضروری است؛ زیرا اقتصاد خلاق برای همه کشورها، به ویژه اقتصادهای در حال توسعه، گزینهای عملی برای توسعه فراهم میکند.
مفاهیم خلاقیت و اقتصاد خلاق در حال تکامل هستند. تعریف خلاقیت بر تعامل بین خلاقیت انسان، ایدهها، مالکیت فکری، دانش و فناوری استوار است؛ در حالی که اقتصاد خلاق همه صنایع متکی بر فعالیتهای خلاق را در بر میگیرد. مفهوم اقتصاد خلاق ارتباط نزدیکی با اقتصاد دانش دارد که محرک اصلی رشدی درونزا از طریق سرمایهگذاری در سرمایه انسانی است.
کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) صنایع خلاق را به عنوان چرخههای تولید و توزیع کالاها و خدمات تعریف میکند که از خلاقیت و سرمایه فکری به عنوان ورودیهای اولیه استفاده میکنند. این صنایع مجموعهای از فعالیتهای مبتنی بر دانش را تشکیل میدهند که کالاهای ملموس و خدمات فکری یا هنری ناملموس با محتوای خلاقانه، ارزش اقتصادی را تولید میکنند. اقتصاد خلاق گزینه توسعه عملی را برای همه کشورها و به ویژه اقتصادهای در حال توسعه ارائه میدهد. در این میان برای کسب دستاوردهای ملموستر به دادههای بیشتر و پاسخهای سیاستی نوآورانه و چندرشتهای برای افزایش تأثیرات توسعه بخش خلاق نیاز است.
در سال 2021 به عنوان سال بینالمللی اقتصاد خلاق، در دورهای که راهحلهای خلاقانه برای پیشگیری از چالشهای جهانی لازم بود، اهمیت اقتصاد خلاق در مرکز توجه قرار گرفت. همانطور که در قطعنامه 74/198 مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیان شده، اقتصاد خلاق به تحقق اهداف توسعه پایدار به چندین روش کمک کرده است، بهویژه در اهداف: مبارزه با فقر، برابری جنسیتی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی مناسب، کاهش نابرابریها و شهرهای پایدار.
صنایع فرهنگی و خلاقانه به طور قابلتوجهی به اقتصاد جهانی کمک میکنند. بخش فرهنگی 3.1 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل میدهد؛ در حالی که طبق برآورد آنکتاد در سال 2020، کالاها و خدمات خلاقانه به ترتیب نماینده 3 و 21 درصد از کل صادرات کالاها و خدمات بودند. علاوه بر این، صنایع فرهنگی و خلاقانه 6.2 درصد از تمامی شغلها را فراهم و تقریبا 50 میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد کرده و بیشتر جوانان با سن 15 تا 29 سال را نسبت به سایر بخشها در استخدام داشتهاند. اقتصاد خلاق، انطباق اجتماعی، تنوع فرهنگی و توسعه انسانی را ترویج میکند. این عوامل، صنایع خلاق را به عنوان بخشهای حیاتی برای دستیابی به برنامه 2030 مطرح میکنند.
با این حال، شیوع ویروس کووید-19 تأثیر ویرانگری بر برخی از صنایع خلاق داشت و آسیبپذیریهای پیشزمینهای آنها را عمیقتر کرد. گزارشها نشان میدهند در این دوره تا 10 میلیون شغل از بخشهای فرهنگی و خلاقانه حذف شده و این بخشها در سال 2020 به طور جهانی کاهشی معادل 750 میلیارد دلار را تجربه کردند.
چالش بر سر تعریف صنایع خلاق
آنکتاد تعریف خود از صنایع خلاق را به شرح زیر ارائه کرده است: صنایع خلاق چرخههایی از خلق، تولید و توزیع کالاها و خدمات هستند که خلاقیت و سرمایۀ فکری را به عنوان مادۀ خام به کار میگیرند.این صنایع متشکل از مجموعهای از فعالیتهای دانش بنیان، متمرکز بر هنر اما نه محدود به آن هستند که پتانسیل بالایی برای درآمدزایی از طریق داد و ستد و حقوق مالکیت معنوی دارند.
بنابر این تعریف، این صنایع شامل محصولات مادی و ملموس و غیرمادی و معنوی، یا خدمات هنری با محتوای خلاق، ارزش اقتصادی و هدفهای بازاری هستند. در تقاطع میان صنعتگر، خدمات و بخشهای صنعتی قرار دارند و در تجارت جهانی یک بخش پویای جدید به وجود میآورند.
رویکرد آنکتاد صنایع خلاق را به عنوان خلاقیت در نظر میگیرد، هر نوع فعالیتی که دارای یک مؤلفه هنری قوی باشد یا هر نوع فعالیت اقتصادی که فرآوردههای سمبل یک تولید میکند و وابستگی شدیدی به مقولۀ مالکیت معنوی دارد و برای یک بازار تا حد امکان بزرگ انجام میشود، در گسترۀ صنایع خلاق جای گیرد.
در این زمینه تعاریف بسیار متفاوتی بین کشورها و سازمانهای بینالمللی وجود دارد. به عنوان مثال، بانک توسعه بین آمریکایی اقتصاد خلاق را به صورت گروهی از فعالیتها که ایدهها را به کالاها و خدمات فرهنگی و خلاقانه تبدیل میکنند و ارزش آنها تحت حقوق مالکیت معنوی قرار دارد یا میتواند قرار گیرد، تعریف میکند.
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) بر روی ابعاد اجتماعی و اقتصادی فرهنگ با توجه به مفاهیم حوزههای فرهنگی و وابسته و چرخه فرهنگ تمرکز دارد. سازمان جهانی مالکیت معنوی بر اهمیت حق تکثیر تمرکز کرده و صنایع را بر اساس اندازه وابستگی فعالیتهای آنها به حق تکثیر دستهبندی میکند.
سرمایه گذاران اقتصاد خلاق دنبال چه هستند؟
سازمان ملل متحد در گزارش خود با موضوع اقتصاد خلاق که در سال 2013 منتشر شد، نمونههای متعددی از اهمیت توجه به فرهنگ برای توسعه جامعه را نشان میدهد. این سند همچنین توضیح میدهد که چگونه گسترش حقوق و فرصتها برای هنرمندان و کارآفرینان خلاق میتواند کارایی را در کل حوزه فرهنگی افزایش دهد. براساس این پژوهش، فرهنگ را باید به عنوان محرک قوی در فرآیندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی لحاظ کرد؛ زیرا تغییرات مثبت تنها در یک جامعه تعریف شده فرهنگی میتواند رخ دهد.
باید درنظر گرفت که اقتصاد خلاق علاوه بر مزایای اقتصادی، ارزش غیرپولی نیز ایجاد میکند و به طور قابلتوجهی در دستیابی به توسعه اجتماعی فراگیر و پایدار کمک میکند. نقشهبرداری از داراییهای محلی اقتصاد خلاق، فرصتها را آشکار میکند، این تحلیل مبنایی برای توسعه یک برنامه و اقدام بعدی در این بخش خواهد بود.
تقویت پایگاه شواهد از طریق جمعآوری دقیق دادهها به عنوان سرمایهگذاری بالادستی اساسی برای هر سیاست توسعه اقتصاد خلاق منسجم در منطقه محسوب میشود. همچنین بررسی ارتباط بین بخشهای غیررسمی و رسمی اقتصاد خلاق به عنوان زمینهای حیاتی در جهت سیاستگذاریهای مربوط است؛ زیرا اقتصاد خلاق در کشورهای در حال توسعه عمیقا متکی بر سیستمها، فرآیندها و نهادهای فرهنگی غیررسمی است و از بخش عمومی دور است و به عنوان مثال خانواده و دوستان به سرمایهگذاران اصلی برای کارآفرینان خلاق تبدیل میشوند.
نکته دیگر آن است که تجزیه وتحلیل عوامل موفقیت حیاتی که به ایجاد مسیرهای جدید برای توسعه اقتصاد خلاق محلی کمک میکنند، ضرورت دارد. این عوامل عبارتاند از: دردسترسبودن زیرساختها و منابع نیروی کار، وجود قانون حمایت از مالکیت معنوی، دسترسی به بازارهای جهانی و…
سرمایهگذاری در توسعه پایدار شرکتهای خلاق در سراسر زنجیره ارزش نیز موضوعیت دارد. به این معنی که این شرکتها نیازمند حمایت از یادگیری و نوآوری محلی هستند؛ زیرا بدون این مقولات هیچ استعداد جدید یا شرکت جدید خلاقیت وجود نخواهد داشت. ایجاد فرصتهای جدید برای کارآفرینان فرهنگی در مدیریت بازرگانی و شبکههای اجتماعی، مشارکت دادن آنها در فعالیتهای بازاریابی و ارائه شهرکهای شهری مناسب برای توسعه ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است.
صنایع خلاق، پدیده نوظهور و آینده ساز
ایده ورود خلاقیت در صنایع و اقتصاد از دهه 1990 وارد ادبیات اقتصادی شده و مجموعه عباراتی مانند بخش خلاق، صنایع کپیرایت، صنایع محتوایی، اقتصاد تجربی، بخش کسبوکار خلاق، کسبوکار هنر محور، صنایع فرهنگی و ارتباطی و اقتصاد دانشمحور را با خود به همراه آورده است. مفهوم صنایع خلاق نخستین بار در سال 1994 در کشور استرالیا و هنگامی مورد استفاده قرار گرفت که دولت سیاست فرهنگی جدید خود تحت عنوان ملت خلاق را بهمنظور ایجاد فرصتهای فناوری اطلاعات و رشد موجهای جدید فرهنگ جهانی توسط رسانههای دیجیتال منتشر کرد.
این سند به عنوان سیاست فرهنگی منتشر شد، اما در واقع به عنوان سیاستی فرهنگی نیز مطرح بود. این نخستین بار بود که یک دولت فدرال در استرالیا تحت نخستوزیری پل کیتینگ، یک سیاست فرهنگی را ارائه کرد که با سرمایهای 250 میلیون دلاری مورد حمایت قرار میگرفت.
بریتانیا مفهوم صنایع خلاق را هنگامی مورد توجه قرار داد که حزب کارگر در سال 1997 بر سر کار آمد. در آن زمان به صورت فعال بر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات تمرکز شده بود و ایده صنایع و اقتصاد خلاق همزمان با آن مورد توجه بود. درک این امر که چگونه صنایع خلاق از صنایع فرهنگی گسترش یافته و صنایع فرهنگی نیز ریشه در انقلاب صنعتی قرن نوزدهم در بریتانیا داشته، دارای اهمیت بسیاری است. اصطلاح صنایع فرهنگی که در کنار صنایع خلاق به کار میرود، به صنایعی گفته میشود که خلاقیت، تولید و بازاریابی محتوای خلاق را که دارای طبیعتی فرهنگی و نامحسوس است، با هم تلفیق میکنند.
این موارد اغلب توسط قوانین کپی رایت حمایت شده و میتوانند شکلی از کالا یا خدمات را به خود بگیرند. مفهوم صنایع خلاق از دهه 1990 مورد استفاده قرار گرفته و بر موج ایجاد شده در عصر دیجیتال سوار شد و سیاستگذاریها در این زمان به دنبال ارائه مسائل گستردهتر پیرامون توسعه پایدار بود.
طبقه بندی صنایع خلاق
صنایع خلاق فعل و انفعالات بخشهای فرعی مختلف خود را نیز در برمیگیرد و با این حساب، گسترۀ وسیعی دارد. گسترۀ این بخشها با فعالیتهایی که ریشه در دانش سنتی و میراثفرهنگی دارند مانند هنرها، صنایعدستی و جشنوارههای فرهنگی شروع میشود و به فعالیتهای فناوریمحورتر و خدماتمحورتر مانند فعالیتهای سمعی و بصری و رسانههای جدید پایان مییابد.
طبقهبندی آنکتاد از صنایع خلاق، 4 گروه بزرگ را در بر می گیرد و شامل میراث فرهنگی، هنرها، رسانهها و آفرینش کارکردی میشود. آنچه این طبقهبندی را ارزشمند میکند، این است که اغلب کشورها و نهادها دارای صنایعی هستند که با عنوان صنایع خلاق شناخته میشوند، اما تنها معدودی از آنها این صنایع را به حوزهها، گروهها و بخشهای فرعی طبقهبندی کردهاند؛ در حالی که این شاخهبندی باعث بهبود فهم تعاملهای عرضی بین شاخههای گوناگون صنایع خلاق و همچنین درک تصویر بزرگ آنها را آسان خواهد کرد. این طبقهبندی برای ایجاد ارتباط منطقی در تحلیلهای کمی و کیفی نیز میتواند مفید باشد.
در کنار این تقسیمبندی، یکی دیگر از طبقهبندیهای ارائهشده، چارچوبی است که سازمان حقوق مالکیت معنوی تنظیم کرده که بر کپیرایت مبتنی است و صنایع خلاق را در 3 دسته طبقهبندی میکند: صنایع محوری، همبسته و صنایعی که وابستگی نسبی به حقوق مالکیت دارند. این چارچوب شامل همۀ صنایعی میشود که با خلاقیت و فعالیت تولیدی، توزیع و مصرف کارها ی مبتنی بر کپیرایت سروکار دارند. چنین طرحهایی به دولتها کمک میکنند تا از ارزش صنایع خلاق اطلاعات جامعتری را به دست آورند. ازاین رو تمرکز این چارچوب بر مالکیت معنوی به عنوان مظهر خلاقیتی است که در ساخت کالاها و یا خدماتِ مشمول کپیرایت تجلی میکند. این مدل همچنین بیانکنندۀ این موضوع است که بین صنایعی که عملا مالکیت معنوی ایجاد میکنند و آنهایی که برای انتقال کالاها و خدمات فرهنگی به مصرفکننده ضروریاند، تفاوت وجود دارد.
صنایع فرعی | صنایع همبسته | صنایع محوری |
تبلیغات | ملزومات الکترونیک | معماری |
فیلم و ویدئو | ابزار موسیقی | پاپوش، لباس |
موسیقی | تجهیزات فیلمبرداری و عکاسی | طراحی |
هنرهای نمایشی | مد | |
انتشارات | کالاهای مصرفی خانوار | |
رادیو و تلویزیون | عروسک |
دولتها چگونه از توسعه اقتصاد خلاق حمایت می کنند؟
در سال 2021 و در چارچوب اجرای قطعنامه 74/198 مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره سال جهانی اقتصاد خلاق، سازمان توسعه تجارت سازمان ملل یک نظرسنجی آنلاین درباره اقتصاد خلاق و صنایع خلاقانه انجام داد. پاسخهای دریافتی از 33 کشور، روشنگریهایی را ارائه میدهند در مورد اینکه چگونه اقتصاد خلاقانه به بخشی با اهمیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رو به رشد در سطح ملی تبدیل شده است. تقریبا همه کشورهایی که به این نظرسنجی پاسخ دادند، حداقل یک نهاد مسئول اقتصاد خلاق و صنایع خلاق دارند.
با اینحال، هیچ دو کشوری در ترتیبات نهادی خود شبیه هم نیستند. در اکثر کشورها، چندین آژانس مسئولیت این بخش را به اشتراک گذاشتهاند. کشورهایی مانند کانادا، جمهوری آفریقای مرکزی، کلمبیا، گرجستان، آلمان، هندوراس، نیکاراگوئه، پاناما، پرو، اسلوونی، ترکیه و امارات متحده عربی دارای یک وزارتخانه ملی، معاونت یا آژانس واحد هستند که مسئولیت کلی اقتصاد خلاق را بر عهده دارد. اکثر کشورها وظایف صنایع خلاق را در چندین وزارتخانه و سازمان تقسیم میکنند، مانند وزارتخانههای فرهنگ، ورزش، میراث، گردشگری، جوانان، تجارت، امور خارجه، مالکیت معنوی، مخابرات، نوآوری و آموزش.
از سال 2015 به بعد، صدور استراتژیها، سیاستها و مقررات ملی در حوزه اقتصاد خلاقانه به سرعت در سراسر دنیای در حال توسعه گسترش یافته است. بیشتر کشورهای پاسخدهنده، استراتژی یا برنامه ملی خاصی برای حمایت و توسعه صنایع خلاقانه در سطح ملی تدوین کردهاند. با این حال، استراتژیها و برنامههای ملی، اغلب از تعاریف مختلفی از چیستی اقتصاد خلاقانه استفاده میکنند. از میان کشورهای پاسخدهنده، کامبوج، جمهوری آفریقای مرکزی، هندوراس، لتونی و ترینیداد و توباگو پیشروترین کشورهایی بودند که اهمیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اقتصاد خلاقانه را شناختند. آنها از دهه 2000 تا میان دهه 2010 استراتژیها و برنامههای ملی برای توسعه صنایع خلاق خود را تدوین کردند. کشورهای دیگر استراتژیها و برنامههای خود را در دومین نیمه دهه 2010 تدوین کردند. علاوه بر این، چندین کشور در سالهای 2020 و 2021 برنامههای ملی برای صنایع خلاق خود را به عنوان بخشی جداییناپذیر از برنامههای بازیابی پس از همهگیری کرونا تهیه کردند.
کشورها به شکل فزایندهای توجه خود را به ثبت و تحلیل سهم اقتصادی صنایع خلاقانه افزایش دادهاند. آنها اطلاعات مختلفی درباره اقتصاد خلاق تولید میکنند، از جمله سهم آن در تولید ناخالص داخلی، درصد کالاها و خدمات خلاقانه از کل صادرات و واردات، تعداد افراد و شرکتهای مشغول در بخش خلاق و مشارکت در فرهنگ.
با وجود اینکه برخی کشورها از روشهای آماری مشابهی استفاده کردهاند، اما کمبود گزارشدهی سالانه و تفاوت در تعاریف و روشهای متفاوت مورد استفاده در کشورهای مختلف، مقایسه بینالمللی را دشوار میکند. علاوه بر این، در حالی که در برخی کشورها گزارشدهی درباره صنایع فرهنگی و خلاقانه به صورت ناقص انجام میشود، در دیگر کشورها مثلا در کانادا بهصورت منظم انجام میپذیرد.
برخی از پاسخدهندگان مانند آذربایجان و گرجستان با یونسکو همکاری کردند تا سهم اقتصادی اقتصاد خلاق خود را تخمین بزنند. دیگران مانند ترینیدادوتوباگو یا ترکیه، مطالعاتی را با سازمان جهانی مالکیت معنوی درباره سهم اقتصادی صنایع مبتنی بر حق تکثیر ایجاد کردند.
چند کشور پاسخدهنده، برخی بخشهای خاص را به عنوان اولویت در تجارت بینالمللی شناسایی کردهاند. صنایعی که بیشتر از همه تأکید شده بودند شامل موسیقیذکر شده توسط ۱۵ از ۳۳ کشور پاسخدهنده، هنر و صنعت صوتی-تصویری، مد، بازیهای ویدئویی، طراحی، هنرهای نمایشی، انیمیشن و صنعت فیلم بودند.
رازهای تجارت کالاها و خدمات خلاق
اقتصاد خلاق باعث ارتقاء فراگیری اجتماع، تنوع فرهنگی و توسعه انسانی میشود. سهم بخش فرهنگی از تولید ناخالص داخلی جهان در سال 2020، حدود 3.1 درصد است. بر اساس برآوردها، در سال 2020، کالاها و خدمات خلاق به ترتیب 3 درصد و 21 درصد از کل صادرات کالاها و خدمات جهان را تشکیل دادهاند. صنایع فرهنگی و خلاق با خلق نزدیک به 50 میلیون شغل در سراسر جهان، 6.2 درصد از کل اشتغال را تأمین میکنند، ضمن اینکه در مقایسه با سایر فعالیتهای اقتصادی تعداد بیشتری از جوانان 15 تا 29ساله را نیز به کار میگیرند.
به عبارت دیگر، تجارت کالاها و خدمات خلاقانه، درآمدهای روزافزونی را برای کشورها ایجاد میکند، اما صادرات خدمات خلاقانه به طور چشمگیری بیشتر از صادرات کالاهای خلاقانه است
صادرات جهانی کالاهای خلاقانه از 419 میلیون دلار آمریکا در سال 2010 به 524 میلیون دلار در سال 2020 افزایش یافت؛ در حالی که صادرات جهانی خدمات خلاقانه از 487 میلیارد دلار به نزدیک به 1.1 هزارمیلیارد دلار آمریکا در همان دوره افزایش یافت. صادرات کالاها و خدمات خلاقانه در سالهای اخیر از یکدیگر جدا شدهاند؛ این امر به دلیل افزایش قوی صادرات نرمافزارها و خدمات تحقیق و توسعه اتفاق افتاده است. یکی دیگر از عوامل، بهبود قابل توجه در ثبت آماری زیر گروههای دقیق خدمات در سالهای اخیر است.
نمودار) صادرات جهانی کالاها و خدمات خلاقانه طی سالهای ۲۰۱۰ -۲۰۲۰ بر حسب میلیارد دلار
در خصوص تجارت کالاهای خلاق میتوان گفت: از سال 2011 به بعد، اقتصادهای در حال توسعه بیشتر از اقتصادهای توسعه یافته کالاهای خلاق را صادر کردهاند. علاوه بر این، یک گروه کوچک از اقتصادها بیش از دو سوم صادرات جهانی کالاهای خلاق را تشکیل میدهند. در سال 2020، چین به طور چشمگیری بزرگترین صادرکننده کالاهای خلاق بود آنهم با ارزش 169 میلیارد دلار ، ایالات متحده آمریکا با 32 میلیارد دلار، ایتالیا با 27 میلیارد دلار، آلمان با 26 میلیارد دلار و هنگکنگ با 24 میلیارد دلار در رتبههای بعدی قرار دارند
نمودار) صادرات تمام کالاهای خلاق توسط اقتصادهای در حال توسعه و توسعهیافته، ۲۰۰۲ -۲۰۲۰ بر حسب میلیارد دلار
تجارت جنوب – جنوب در کالاهای خلاقانه در طی دو دهه گذشته تقریبا دوبرابر شده است. از سوی دیگر، اقتصادهای توسعه یافته عمدتا تمایل دارند کالاهای فرهنگی را به صورت اصلی با یکدیگر مبادله کنند. در سال 2020، تجارت جنوب – جنوب در کالاهای خلاقانه نسبت به صادرات خلاق اقتصادهای در حال توسعه، 40.5 درصد را نمایندگی میکرد.
این تجارت اصولا شامل صادرات زیورآلات، محصولات طراحی داخلی، رسانههای ضبط شده، مد و اسباببازی میشود.تجارت جنوب – جنوب میتواند برای اقتصادهای در حال توسعه، بهمنظور ایجاد فرصتهای تجارت جدید و تنوع صادرات اهمیت داشته باشد.
در سطح جهانی، سهم کل کالاهای خلاقانه از کل صادرات، از سال 2002 تا 2020 کمی کاهش یافت و از 3.2 درصد در سال 2002 به 3 درصد در سال 2020 رسید. به دلیل پیشرفت فناوری، ترکیب صادرات کالاهای خلاقانه در طول دو دهه گذشته به طور قابل توجهی تغییر کرد. صادرات سیدیها، دیویدیها، نوارها، روزنامهها و سایر مواد چاپی کاهش یافت، در حالی که صادرات رسانههای ضبط شده و بازیهای ویدئویی افزایش یافتند.
محصولات طراحی، در تجارت کالاهای خلاقانه غالب هستند. در سال 2020، کالاهای طراحی به نسبت 62.9 درصد از کل صادرات کالاهای خلاقانه را تشکیل دادند، محصولات رسانهای جدید (13.4 درصد)، صنایع دستی هنر (8 درصد)، هنرهای تجسمی(6.2 درصد)، انتشارات (5.4 درصد)، صوتی- تصویری (3.1 درصد و هنرهای اجرایی (یک صد). در میان محصولات طراحی، محصولات طراحی داخلی20.1 درصد از کل صادرات خلاق، مد 15.9 درصد از کل صادرات خلاق، زیورآلات 15.3 درصد از کل صادرات خلاق و اسباب بازی 11.4 درصد از کل صادرات خلاق به عنوان محصولات اصلی صادراتی این حوزه مطرح هستند.
صادرات کالاهای خلاقانه به شدت تحت تأثیر ویروس کووید-19 و قرنطینههای جهانی قرار گرفت: صادرات کالاهای خلاقانه در سال 2020 با یک کاهش 12.5 درصدی روبه رو بود، در حالی که صادرات تمام کالاها تنها با یک کاهش 7.2 درصدی روبرو شد. این میتواند به دلیل کمبود تبادلات فیزیکی در بازار هنر جهانی باشد که یکی از کانالهای توزیع مهم برای هنرهای تجسمی است و افزایش دیجیتالیسازی در حوزه صوتی – تصویری و انتشارات باشد. دادههای اولیه نشان میدهند که صادرات کالاهای خلاقانه در سال 2021 شروع به بازیابی کردند.
همچنین درخصوص تجارت خدمات خلاق میتوان گفت: کشورهای توسعه یافته به طور قابلتوجهی بیشتر از اقتصادهای در حال توسعه خدمات خلاقانه را صادر کردهاند. در سال 2020، این کشورها 82.3 درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه را تشکیل دادند. اختلاف بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به تدریج در طول دهه گذشته کاهش یافته است. در سال 2020، ایالات متحده آمریکا و ایرلند بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق با مقادیر به ترتیب 206 میلیارد دلار و 174 میلیارد دلار بودند. در ایرلند، شرکتهای چندملیتی به طور قابل توجهی به صادرات خدمات خلاقانه، بهویژه در خدمات کامپیوتری، کمک کردهاند. بزر گترین صادرکنندگان خدمات خلاق بعدی آلمان با 75 میلیارد دلار، چین با 59 میلیارد دلار و انگلستا ن با 57 میلیارد دلار بودهاند.
نمودار) صادرات تمام خدمات خلاقانه توسط اقتصادهای در حال توسعه و توسعه یافته، ۲۰۱۰ – ۲۰۲۰ بر حسب میلیارد دلار
اهمیت نسبی صادرات خدمات خلاقانه در حال افزایش است. درصد کل خدمات خلاقانه از کل صادرات خدمات، از 12.3 درصد در سال 2010 به 17.4 درصد در سال 2019 افزایش یافت. علاوه بر این، به دلیل کاهش ناگهانی تجارت جهانی در خدمات سفر، درصد خدمات خلاقانه به 21.4 درصد در سال 2020 افزایش یافت. این امر ممکن است ادامه داشته باشد، اگر عادات مصرفی تغییرکنند و عادات عملیاتی کسب وکار ناشی از ویروس کووید-19 به طور دائمی باقی بمانند.
خدمات نرمافزار که 39.3 درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه را در سال 2020 تشکیل میدهد و تحقیق و توسعه با سهم 32.3 درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه، دارای بیشترین امار صادرات در حوزه خدمات خلاق هستند. در ردههای بعد خدمات تبلیغاتی، تحقیقات بازار و معماری (14.8 درصد) از کل صادرات خدمات خلاقانه، صوتی- تصویری (8.6 درصد) از کل صادرات خدمات خلاقانه، اطلاعات (3.5) از کل صادرات خدمات خلاقانه و خدمات فرهنگی، تفریحی و میراث فرهنگی نیم درصد از کل صادرات خدمات خلاقانه قرار دارند.
کشورهای توسعه یافته در تمام دستههای خدمات صادرات تسلط دارند و در مقایسه با اقتصادهای در حال توسعه، دستهبندیهای خدمات مختلفی را صادر میکنند. به عنوان مثال، کشورهای توسعه یافته بیش از 90 درصد از صادرات جهانی در حوزههای تحقیق و توسعه و صوتی- تصویری را تشکیل میدهند که شامل درآمد قابل توجهی از فروش و مجوزها میشود.
خدمات خلاقانه در طول دوره ویروس کووید-19 مقاومتر از سایر بخشهای خدمات بودند. صادرات خدمات خلاقانه در سال 2020 تنها با کاهش 1.8 درصدی روبرو بود؛ در حالی که صادرات کل خدمات با کاهش 20 درصدی مواجه شد که عمدتا ناشی از کاهش خدمات مسافرتی و حمل ونقل بود که به ترتیب در سال 2020 به میزان 62.5 و 20.3 درصد کاهش یافتند و تمام دستههای خدمات خلاقانه در سال 2020 در طول دوره ویروس کووید -19، با استثنای خدمات نرمافزاری که با رشد سالانه 5.6 درصد ثبت شده بود، با کاهش مواجه بودند.
کشورهای در حال توسعه با موانع متعددی در تجارت خدمات، از جمله خدمات خلاقانه روبهرو هستند. اولا، کمبود مهارتها و زیرساختهای اساسی میتواند اقتصادهای در حال توسعه را از تبدیلشدن به بازیکنان رقابتی در خدمات خلاقانه باز دارد. بزرگترین صادرکنندگان خدمات خلاق، هم از اقتصادهای توسعه یافته و هم از کشورهای در حال توسعه، در شاخصهای اندازهگیری سرمایه انسانی، زیرساخت فیزیکی و دیجیتال نمره بالایی را کسب میکنند.
ثانیا، کشورهای در حال توسعه با محدودیتهای تجارتی در خدمات مواجه هستند و دسترسی به مهمترین بازارهای خدمات خلاقانه هنوز تحت تعهدات در توافقنامه عمومی تجارت خدمات سازمان تجارت جهانی است. بااین حال، اعضای سازمان تجارت جهانی به صورت محدود برای تشویق رفع محدودیتهای تجارتی یا تضمین سطوح موجود دسترسی استفاده کردهاند.
به عبارت دیگر، فقدان مهارتها و زیرساختهای اساسی میتواند مانع از تبدیلشدن اقتصادهای در حال توسعه به بازیگران رقابتی در حوزه خدمات خلاق شود. مهمترین صادرکنندگان خدمات خلاق در جهان، چه کشورهای توسعه یافته و چه اقتصادهای در حال توسعه، در شاخصهایی که سرمایه انسانی، زیرساختهای فیزیکی و دیجیتالی را اندازهگیری میکنند، امتیاز بالایی کسب میکنند.
کشورهای در حال توسعه با محدودیتهای تجاری خدمات مواجه هستند و دسترسی به مهمترین بازارهای خدمات خلاق همچنان مشمول تعهدات مندرج در موافقتنامه عمومی تجارت خدمات سازمان تجارت جهانی است. با این حال، اعضای سازمان تجارت جهانی از گات برای تشویق حذف محدودیتهای تجاری یا تضمین سطوح دسترسی استفاده کردهاند.
آینده اقتصاد خلاق در عصر دیجیتال
مفهوم و تعریف اقتصاد خلاقانه متنوع است و نمایانگر تنوع فرهنگی کشورهاست، اما همچنین به دلیل ساختارهای اقتصادی متفاوت، روشهای آماری و طبقهبندیهای مورداستفاده نیز متنوع است. هر مفهوم دلایل خاص خود را دارد که به پایههای فرضیههای مختلفی درباره هدف و نحوه عملکرد صنایع خلاقانه بستگی دارد؛ در حالی که هیچ تعریفی وجود ندارد که به همه نیازهای کشورها بپردازد، چارچوبها و طبقهبندیهای موجود میتوانند به کشورها کمک کنند تا اقتصاد خلاق و صنایع خلاق خود را به شکلی هماهنگتر مفهومسازی کنند.
استفاده از فناوریهای صنعتی، فرصتهای جدیدی را برای اقتصاد خلاق باز کرده است. چاپ سه بعدی، هوش مصنوعی، واقعیت افزوده و واقعیتی، بلاکچین، محاسبات ابری، هواپیماهای بدون سرنشین و اینترنت اشیاء انقلاب صنعتی چهارم را پیش میبرند. آنها راههای جدیدی برای تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات خلاق ایجاد کردهاند؛ ضمن اینکه به طیف وسیعتری از مصرفکنندگان در سطح جهانی دسترسی دارند.
به عنوان مثال بسترهای آنلاین از هوش مصنوعی برای شخصیسازی موسیقی و فیلم استفاده میکنند. چاپ سه بعدی میتواند برای تولید صنایع دستی مورد استفاده قرار گیرد. واقعیت افزوده اجازه میدهد تا نمایشگاههای مدلینگ از مدلهای نامرئی استفاده کنند. فناوری بلاکچین مانند توکنهای غیرقابل معامله میتواند به تأیید اصالت و مالکیت آثار هنری یکتا کمک کند. فناوری پهپاد به طور قابل توجهی بر تولید مدیا، شامل تبلیغات، پخش، تلویزیون و سینما تأثیر میگذارد. واقعیت مجازی نیز میتواند تجربهای فراگیر در بازیهای کامپیوتری و هنرهای اجرایی ارائه دهد.
بیماری همهگیری کرونا باعث شتاب دادن به گامهای روبه جلو در جهت تجارت الکترونیک و پلتفرمهای دیجیتالی و دامنۀ تحول در اقتصاد خلاقانه شد. با این حال، شکافهای دیجیتال جهانی که دارای تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد خلاقانه هستند، همچنان وجود دارند. به عنوانمثال، اتحادیه مخابرات جهانی تخمین زده است تا پایان سال 2021، بیش از یکسوم جمعیت جهان، یعنی 2.9 میلیارد نفر، از اینترنت استفاده نمیکنند. اکثریت این افراد زنان و دختران هستند.
بسیاری از آنها در کشورهای کمتر توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه محصور در خشکی و کشورهای در حال توسعه با جزیرههای کوچک زندگی میکنند. علاوه بر این، تنها 39 درصد از خانوارهای روستایی به اینترنت دسترسی دارند. این شکاف عمدتا بر توانایی اقتصاد خلاقانه برای واقعی بودن تأثیر میگذارد؛ بهویژه برای کشورهای در حال توسعه، کشورهای کمتر توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه با جزیرههای کوچک که هنوز نیاز به بهرهمندی از بعد دیجیتال اقتصاد خلاقانه دارند.
علاوهبراین، تولیدکنندگان محصولات خلاقانه، به ویژه کسب وکارهای کوچک و متوسط، با چندین مانع در دسترسی به بازارهای جهانی مواجه هستند. این موانع شامل دسترسی محدود به راهحلهای پرداخت آنلاین، هزینههای بالای حمل و نقل، عدم وجود شرکتهای قابل اطمینان فناوری اطلاعات برای ارائه خدمات توسعه وبسایت به کسبوکارهای کوچک و متوسط، محدودیت در دسترسی به بازارهای منطقهای و بینالمللی، ضعف اتصال در مناطق روستایی و کمبود مهارتهای مرتبط با تحقیقات بازاریابی، بازاریابی دیجیتال و برندینگ، طراحی وبسایت و بازارچه، حمل و نقل، پرداختها و خدمات مشتری میشود.
دامنه و کاربرد حقوق مالکیت معنوی در محیط دیجیتال نامشخص است. حقوق مالکیت معنوی ارزش ناشی از خلاقیت در اثرهای اصیل را حفاظت میکند. اما سیستم حقوق مالکیت معنوی برای محیط آنالوگ طراحی شده است. کپی دیجیتال، به اشتراکگذاریهای چندگانه و مدلهای کسبوکار جدید مانند استریمینگ ارزشی را در دامنه دیجیتال نمایان میکنند، اما چالش برای کارشناسان حق تکثیر و سازندگان سیاستها محسوب میشوند.
در مجموع میتوان گفت موارد سیاستی زیر میتوانند به توسعه اقتصادهای خلاق از طریق فناوریهای جدید و در حال ظهور کمک کنند:
مهارتهای انسانی؛ کلید تحول دیجیتالی اقتصاد خلاق
توسعه ظرفیتهای انسانی نیازمند سرمایهگذاری در سیستم آموزش شامل مدارس، دانشگاهها، کالجها و ارائهدهندگان آموزش است. تواناییهای دیجیتالی اساسی هستند، اما مهارتهای عمومی و مکمل مانند مهارتهای خواندن و نوشتن، مهارتهای عددی، مهارتهای طراحی، بازاریابی و کارآفرینی نیز برای بیشتر شغل ها در صنایع خلاقانه دیجیتالی نیاز است. ویژگی خاصی از بخش خلاق این است که برخی از هنرمندان و صنعت گران ممکن است نگرانی های منفی درباره کسبوکار،مفاهیم بازاریابی یا فناوریهای جدید داشته باشند. سیاستگذاران میتوانند مکانهایی مانند آزمایشگاههای ساخت برای هنرمندان و طراحان ایجاد کنند تا با فناوریهای جدید آزمایش کنند و آنها را تست کنند. با ظهور تجارت الکترونیک، مهارتهای مشارکت در تجارت دیجیتال برای حرفههای خلاق و کسبوکارهای خرد، کوچک و متوسط ضروری است. سیاستهای آموزشی باید قابل دسترس و شامل همه باشند؛ از جمله زنان، افراد دارای معلولیت و گروههای سنی مختلف. بهاین ترتیب یادگیری مداوم در حال تبدیل به یک ابزار ضروری است.
اقتصاد خلاق بدون دسترسی مطلوب به اینترنت نمی شود
غلبه بر موانع زیرساختها برای دیجیتالیسازی بسیار حیاتی است؛ زیرا فناوریهای دیجیتال در دسترسی به بازارها بسیار حیاتی هستند. دسترسی جهانی و مقرون به صرفه به اینترنت گام اول است، حتی اگر فراهم کردن ارتباطات برای بخشهای صنایعدستی در مناطق روستایی چالشبرانگیز باشد. با این حال، در کنار ایجاد اتصال به اینترنت، زیرساختهای دیگری مانند دسترسی به خدمات مالی، خدمات پستی و شبکههای حمل و نقل نیز لازم است. توأم با دیجیتالیسازی، امکان وجود تعاملات همزمان با سایر حوزههای خدماتی مانند خدمات مالی دیجیتالی وجود دارد.
حمایت هوشمندانه از صنایع خلاق را جدی بگیرید
ایجاد محیطی مناسب برای صنایع خلاق که ممکن است شامل چندین حوزۀ سیاستی مانند اعطای مزایای مالیاتی به بخش خصوصی و ایجاد برنامههای تأمین مالی برای حمایت از تحقیق و توسعه در صنایع خلاق باشد. برخی از بخشهای محتوای با ریسک بالا نیاز به حمایت دولتی برای دسترسی به سرمایه بیشتر دارند. فعالیتهای خلاق دیگر ممکن است به عنوان کالاهای عمومی غیرتجاری در نظر گرفته شوند که برای بقایشان به حمایت غیرتجاری دولتی نیاز دارند. انعطاف و تعادل مناسب بین حفاظت از مالکیت فکری در یک سو و جلوگیری از سوءاستفاده از آن در سوی دیگر بسیار حیاتی است.