بهروز رشیدی: هنگامی که سرعت تبدیل و دگرگون شدن اوصاف علمی جامعه بهواقع ما را ناگزیر ساختهاست که نشانههای تغییر در زیرساختها را جستجو کنیم، تکلیف نشانههای ظاهری و روبناها روشن است. شاید همین سرعت تحولات است که گروهی از سیاستگذاران را هراسان کردهاست زیرا به راستی آنها دیگر نمیدانند به مبنای کدام پایهها باید برنامههای جدید را طرحریزی کنند.
دیگر تعابیری مانند جامعه اطلاعاتی، عصر اطلاعات و جامعه دانشمدار نمیتوانند نامهای فراگیر و دقیقی تلقی شوند اما هرچه باشد نباید جوامع کمتر رشدیافته که همگام تحولات نبودهاند؛ را بهتزده کند؛ چرا که بهتزدگی عامل جمود و رکود هرچه بیشتر است. برای جوامع و کشورهای اینچنین، سیاستگذاران، مدیران و نخبگان دانشگاهی برای رودررویی با جهان جدید آرامش و اعتماد به نفس لازم است که در هر مرحله از توسعه که هستند، جامعه خود را ایدهها و اندیشههای سازنده بهرهمند سازند. اقتضای عصر داناییمحوری، تبدیل مدیریت دانش به ردیف نخست وظیفه سازمانی برای سازمانهای است که دارای مدیریت نوگرا و مولد هستند. بازماندن از این چرخه، سبب خارج شدن از مدار مدیریت صحیح و ثمربخش و تحمیل مرگ زودهنگام ایدهها و اندیشههاست.
این ماجرا در مراکز علمی و دانشگاهی واجد وجوه و ابعاد سهل و ممتنعی است که از راه ظاهر قابل تشخیص نیست. درست و غلط سیاستها و روشها فقط زمانی آشکار میشود که به گام جلوتر از نتایج ارزیابیها و رنکینگها دقت شود و آن کارآمدی و ثمربخشی کوششهای علمی در زندگی مردم و جامعه است. چه بسا رتبهی بالا و رضایتبخش برای کشوری در یک رنکینگ مسلم شدهباشد ولی در عمل چیزی جز عدد و رقم خالی حاصل نشدهباشد.
این همان اصل مسلمی است که میتوان آن را کامیابی واقعی نامید. کامیابی علاوه بر نتایج، در فرایندها نیز دارای نمود و نشانه است. ؛ وجود مخازن بسته مراکز اسناد و کتابخانههای شیک و تمیز و نمایشی یکی از این مصادیق است. از جمله مراکزی که وظیفهی نخست خود را حفظ و نگهداری منابع میدانند و بهرهگیری و بالندگی را بر دوش کاربران رها میکنند محکوم به شکنندگی و تزلزل هستند.
نکته مهم این است که چگونه ایدهها و افکار مفید و ثمربخش برای حل و رفع مسائل کارسازی میشوند. یک نمونه قابل توجه اقدام کتابخانه ملی ارمنستان در جهت دامن زدن به اندیشه “زیرساختهای ملی علم باز” است. حتی اگر این اقدام قدری دیرهنگام باشد اما از آن جهت که یک نمونه خوب برای تبدیل ایدههای درست به طرح اجرایی است. اگر هزاران برگ اسناد از طرحها و ایدههای مفید و موثر در دست باشد، تا زمانی که این ایدهها به اقدام تبدیل نشدهباشند، ارزش علمی آنها فقط در حد همان اسناد است. کاغذی یا دیجیتال بودن هم فرقی در اصل ماجرا ندارد. در زمینه دسترسی به مواد دیجیتالی (پایان نامهها، گزارشهای پژوهش و اسناد علمی ) بودهاست که از طریق ایجاد یک موقعیت تازه دسترسی آزاد را گسترش دادهاست.
عنوان این جایگاه تازه ؛ واسپارگاه ملی دسترسی باز است که در قالب بخشی از “زیرساختهای ملی علم باز” تعریف شدهاست. کتابخانه ملی ارمنستان همچنین تدوین سند پیشنویس “خطمشی ملی علم باز” با جذب مشارکت همه موسسات ارمنستان، در جریان اجرا نهادهاست. هزاران فایل دیجیتالی شامل پایان نامهها، رسالهها و چکیدهها از یک مخزن قبلی به واسپارگاه دسترسی آزاد جدی در حال انتقال هستند.
این فقط یک نمونه از یک کشور و جامعه با رشد اندک در توسعه و دانشمداری است. طبعاً دهها نمونه دیگر در دیگر جوامع قابل مشاهده است که نخبگان و مدیران شجاع و با اعتماد به نفس بدون هراس از رشد شگرف جهان جدید به وظایف مهم خود میپردازند و اجازه نمیدهند که پیچیدگی دنیای جدید آنها را مبهوت و منجمد کند. جمله پرتکرار و کلیشهای که ؛
ما کجا هستیم و دنیا کجا رسیده. ..
یک جمله بیمعنا و زیانآور است و کسانی که گرفتار این تصور و تفکر باشند بی تردید به دور باطل خواهند افتاد و قدم از قدم بر نخواهند برداشت. این گونه جوامع به نخبگان و سیاستمداران و دانشگاهیان متکی به خود و دارای اعتماد به نفس محتاج هستند تا در هر مرحله از توسعه که هستند قدمی رو به جلو بردارند.