نماد سایت خبرگزاری سیناپرس

چرخه معیوب اقتصاد تئاتر با صندلی های نیمه خالی

آذر پناهی: تئاتر از منظر اقتصادی کالای فرهنگی به حساب می آید؛ یعنی چیزی که تولید می شود تا به مصرف برسد، اما برای بررسی اقتصاد حاکم بر تئاتر کشور باید روند تولید و عناصر موثر در روند تولید آن را شناسایی کرد.
این شب‌ها بیش از 100 نمایش در تهران و چند شهر بزرگ دیگر در حالی اجرا می‌شود که گروه‌های نمایشی بعد از 2 تا 6 ماه تمرین نمایش خود را روی صحنه می‌برند؛ نمایش‌هایی که آنقدرها هم کیفیت خوبی ندارند و بیشترشان با صندلی‌های خالی در سالن‌های نمایشی روبه رو هستند.
اقتصاد تئاتر آنقدر کوچک است که به نظر می‌رسد مدیران تئاتری هم هیچ اقدامی برای بهبود آن انجام نمی‌دهند و تنها یک بودجه ناچیز سالانه است که چرخ تئاتر را به حرکت در می‌آورد.
می‌توان گفت در طی این سال‌ها؛ این سیاست حمایتی توانسته تاثیری در رشد تولیدات تئاتر به شکل حساب شده داشته باشد یا خیر؟
تئاتر، هنر اجتماعی است که برای تولید و توزیع نیازمند مخاطب است، برای آن که تئاتر بتواند مخاطب خود را داشته باشد؛ لازم است که افراد جامعه اعم از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به سالن‌های تئاتر بیایند تا چرخه تولید و نمایش شکل بگیرد. این نکته قابل تامل است که در حال حاضر این چرخه تولید تنها در پایتخت دیده می‌شود، اما متاسفانه در دیگر شهرها این چرخه وجود ندارد و از این منظر، اقتصاد تئاتر به جز پایتخت برای گروه‌های نمایشی هیچ عوایدی نداشته و تنها با حمایت انجمن هنرهای نمایشی در هر استان است که تئاتر توانسته به اندازه یک تار مو به حیات کاری خود ادامه دهد.
برای تحقق این منظور و ساماندهی اقتصاد تولید و اجرای تئاتر و ایجاد نظام مطلوب باید این نکات مورد توجه قرار گیرد:
• مشارکت مردمی در فعالیتهای فرهنگی از جمله تئاتر ضروری است. تولید و اجرای تئاتر در ایران باید بر اساس تهیه‌کنندگی بخش خصوصی شکل گیرد. بخش خصوصی باید با استفاده از منابع مالی متمرکز و اندیشه‌های اقتصادی مناسب به منظور بازگشت مناسب سرمایه و سود اقدام کند.
• موانع بازدارنده دولتی و عدم حمایت از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در ایران برای تولید تئاتر نشان می‌دهد که این بخش به عنوان بخش درآمدزا با ایده سودآوری و درآمدزایی، مشارکتی بسیار اندک در تولید تئاتر دارد.
• بی ثباتی در وضعیت اقتصادی کشور همیشه برای تولیدکنندگان تئاتر یک تهدید محسوب می‌شود. با توجه به این که بخش خصوصی بیش از 10 سال است که فعالیت خود را در تماشاخانه‌های خصوصی آغاز کرده اما هنوز نظام مورد نظر تهیه و تولید به روشنی تعریف نشده و راهکارهای مناسب خود را نیافته است.
• تامین امنیت اقتصادی و حمایت دولت از نهادهای صنفی و تشکیلاتی هنرمندان تئاتر در ایران؛ دولت برای تامین هزینه‌های تئاتر حرفه ای، یارانه قابل توجهی می‌پردازد. دولت می‌تواند به جای سرمایه نسبتا ثابت، از سرمایه متغیر برای حمایت از تولید استفاده کند. به طوری‌که اغلب کشورها از حمایت یارانه‌ای دولت برای حفظ، تداوم و نهادینه شدن تئاتر به این گونه عمل می‌کنند. اگرچه وابستگی یارانه باعث شده که تئاترآسیب‌پذیر شود، ولی استفاده از یارانه دولت ضروری است.
تئاتر خصوصی و گردش اقتصادی
در بخش‌هایی از کتاب تئاتر خصوصی ایران آمده است: برای داشتن بازارهای کارا و پایدار درزمینه‌ی تئاتر، بازاری که بتواند با تحولات جامعه سـازگار شـده و مستقل از دولت ویاری‌های آن (به شکل فعلی) به حیات خود ادامه دهد، ضروری اسـت کـه شـرایط لازم برای استفاده حداکثر از منـابع و امکانـات را فـراهم شـود و درعین‌حال خواسته‌های تقاضـاکننـدگان (تماشاگران) را برآورده شود.
برای پیدایش چنین بازاری به‌طورکلی باید دو گروه پیش‌فرض، محقق شود. یک گروه از پیش‌فرض‌ها به «ساختار بازار» و گروه دیگر به «فرایند بازار» باز مربوط می‌شوند. منظـور از شروط – یا پیش‌فرض‌های – مربوط به ساختار بازار، فرض‌هایی است که نقض هر یـک از آن‌ها، سـاختار بازاری را که موردنظر بوده است، بر هم زده و مانع از شکل‌گیری آن می‌شود.
توضیح آنکه از نگاه اقتصاددانان، مطلوب‌ترین ساختار بازار، ساختاری بـا «رقابـت کامـل» اسـت و بـرای شکل‌گیری این ساختار، وجود «اطلاعات کامل درباره تولیدکننده، توزیع‌کننده و مصرف‌کننده»، «تحـرک کامل مکانی و موضوعی عوامل تولید»، «انعطاف‌پذیری کامل قیمت‌ها» و… لازم است. نقـض هـر یـک از این شرایط، موجب پیدایش ساختار دیگری می‌شود که اگرچه هیچ‌یک مانند بـازار رقابـت کامـل، آرمـانی نیستند، اما هرکدام کاستی‌ها و قوت‌های ویژه خود رادارند. با توجه به ماهیت و سرشـت کـالای «تئـاتر»، بحث ما در اینجا بر سر این گروه از پیش‌فرض‌ها و شـرایط لازم نیسـت. آنچـه در اینجـا مدنظر اسـت، فرض‌های مربوط به «فرایند بازار» است. فرض‌های ناظر به فرایند بازار، فرض‌ها و شرایطی هسـتند کـه بدون تحققِ آن‌ها، بازاری به وجود نمی‌آید تا آنگاه درباره رقابتی بودن یا انحصاری بودن آن گفت‌وگو شـود. به همین ترتیب، تحقق ناقص آن شرایط، منجر به پیدایش بازارهای ناقص، تکامل نیافته و ناکارا می‌شود. در چنین شرایطی، بازارها ـ با هر ساختاری ـ نمی‌توانند به صورتی کـارا و در راسـتای ارضـای خواسـت متقاضیان و مصرف‌کنندگان عمل کنند. با توجه به مباحث پیش‌گفته، می‌تواند فرض‌های زیر را به‌عنوان پیش‌فرض‌های ناظر به فرایند بازار تئاتر شناسایی کرد.
با نگاهی گذرا به وضعیت تئاتر خصوصی امروز؛ بخش خصوصی بدون حمایت نمی تواند به حیاتش ادامه دهد. در حال حاضر بلیت تئاتر به طور میانگین 100 هزار تومان است و این در حالی است که آثار نمایشی با کف بلیت 80 هزار تومان و سقف 480 هزار تومان به فروش می‌رسد و می‌توان گفت مخاطبان تئاتر بیشترشان تماشاگران حرفه ای هستند که روزگاری در یک ماه توانایی تماشای دو یا سه نمایش را داشتند اما حالا همین تماشاگران حرفه ای تنها می‌توانند در چند ماه یک نمایش تماشا کنند.

خروج از نسخه موبایل