از سرگردانی در خیابان تا کلینیک بازپروری حیاتوحش
فیلمی که یکی از شهروندان مشهدی به صورت کاملاً اتفاقی از این توله ببر سرگردان ثبت و آن را در دنیای مجازی به اشتراک گذاشت، زنگ خطری جدی بود که نشان داد متاسفانه مرز قانونگریزی و تخلفات حیاتوحش روز به روز گستردهتر میشود. توله ببر مذکور چند روز بعد توسط یگان حفاظت محیط زیست خراسان رضوی و با همکاری داوطلبانه شخصی که با این صحنه مواجه و نسبت به ضبط فیلم اقدام کرده بود، در یکی از باغهای ییلاقی شهر طرقبه شناسایی و با پیگیری یگان حفاظت محیطزیست نخست به باغوحش مشهد و سپس به کلینیک بازپروری حیاتوحش پارک پردیسان، تهران منتقل شد.
برخی از فعالان حیاتوحش احتمال ارتباط این توله ببر را با باغوحش مشهد مطرح کردهاند اما تاکنون مدرک و سند موثقی دال بر تایید یا تکذیب این فرضیه ارائه نشده است. مدیر باغوحش مشهد، هر گونه ارتباط توله ببر سرگردان را با این باغوحش مشهد منتفی میداند و این در حالی است که پرونده در حال حاضر از طرف مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست در حال پیگیری اعلام شده. باغوحش وکیلآباد مشهد با آمار بازدیدکنندهای که بصورت غیررسمی حدود چندین میلیون نفر در سال عنوان شده، از نظر نگهداری حیوانات با مسایل قابلتعمقی روبرو است. فعالان حیاتوحش امید دارند تا این قبیل مسایل با دقت و کنکاش هرچه بیشتر توسط ارگانهای ناظر یعنی سازمان حفاظت محیط زیست تعقیب و پیگیری شود. به هر شکل توله ببر سرگردان که همیاران کلینیک پارک پردیسان نام ایلا را برایش برگزیدهاند، در حال حاضر مأوایی جز تنها کلینیک تخصصی بازپروری حیاتوحش ایران ندارد.
تولهای که بازیچهای بیش نبود
توله ببر ماجراجو که امروز در کلینیک بازپروری حیاتوحش پارک به سر میبرد، چارهای جز این ندارد که منتظر سرنوشت نامعلومش باشد، سرنوشتی که شاید در پردیسان و شاید هم در یکی از باغوحشهای کشور رقم بخورد. آقای علی عمارلویی، مسوول کلینیک حیاتوحش پارک پردیسان در گفتگو با خبرنگار سیناپرس به دغدغههای این روزهای فعالان حیاتوحش اشاره کرده و میگوید: «با افزایش دخالتهای نابجا و اشتباه انسانی به منظور تکثیر گونههای مهم حیاتوحش، شاهد سیر تصاعدی خبرهای تلخی از این دست نیز هستیم. داستان هر کدام از تولههایی که امروز در مرکز بازپروری حیاتوحش پردیسان نگهداری میشوند، تلخ و قابلتعمق است. ما در حال حاضر از سه توله گراز، یک توله خرس، چندین توله گرگ و تعداد زیادی بره میش بیمادر نگهداری میکنیم که همه آنها روزهای سختی را گذراندهاند و امروز همکاران من در کلینیک تمام تلاش خود را بکار بستهاند تا با امکانات محدودی که در اختیار دارند، کمبودها و نیازهای حداقلیشان را برطرف کنند. مشکل اینجاست که هنوز درد یکی از تولهها درمان نشده، توله دیگری در جایی دیگر پیدا میشود. فضای محدود و منابع مالی اندک از جمله مهمترین دغدغههای این روزهای ماست که البته نمک آن هم توقعهای ریز و درشتی است که از جانب عدهای از دوستداران غایب از کارزار عمل اما همیشه متوقع ابراز میشود. سازمان حفاظت از محیط زیست، نظری مثبت به کلینیک بازپروری حیاتوحش پردیسان دارد اما این نظر مثبت کماکان نیازمند مساعدتهای بیشتر بالاخص از نظر تکمیل تجهیزات، افزایش فضا و پررنگتر شدن حضور دستاندرکاران این مجموعه در بخشهای کلیدی مرتبط با حیاتوحش است.»
دامپزشک ارشد کلینیک حیاتوحش پارک پردیسان، دکتر ایمان معماریان وضعیت سلامت توله ببر مذکور را اینطور تشریح میکند: «این ببر متاسفانه دچار نرمی استخوان است و جثه بسیار کوچکتر از سن خود دارد.» ایشان در مورد اینکه تفاوتهای ظاهری تا چه اندازه میتواند معرف زیرگونه توله ببرهای در اسارت باشد، میگوید: «در مورد زیرگونههای ببر، تفاوتهای ظاهری مختلفی ذکر میشود ولی به هیچ عنوان هیچ یک از این تفاوتهای ظاهری ملاک تصمیمگیری برای تشخیص درست زیرگونه ببرهای در اسارت نیستند. تفاوتهای ظاهری تنها زمانی که حیوان در زیستگاه اصلیاش (طبیعت) باشد، ملاک و قابل استناد هستند اما در مورد ببرهای موجود در اسارت در سراسر دنیا به هیچعنوان نباید با ملاک تفاوتهای ظاهری تفکیک زیرگونه صورت پذیرد چرا که فقط آزمایشهای ژنتیکی نشانگر نهایی و ملاک تصمیمگیری درست هستند.»
ضرورت تجهیز کلینیک حیاتوحش پارک پردیسان
شهرهای مدرن امروز از بسیاری جهات یادآور سلطه غیرقابلانکار ما انسانها بر طبیعت هستند. انواع و اقسام سازه های مصنوع شهری شاید کمتر فرصتی را برای اندیشیدن به طبیعت و حیاتوحش باقی گذاشته اما اتفاقاتی نظیر پیدا شدن توله ببر سرگردان در خیابانهای مشهد و حوادث مشابه اعم از تعداد کثیر حیوانات آسیبدیده و مجروح، میبایست بالاخره روزی ذهن ما را از آسیاب روزمرگی ها خارج کند.
گرداب حوادث این روزهای حیات وحش به نوعی یادآور این تمثیل سهراب سپهری است: در پی هر روز که هستی به پا میخیزد، حادثه ای در کمین است. دور از انتظار نیست اگر شما هم روزی در مسیر جاده ای، در جنگل، در ساحل دریا و کنار رودخانه، یا حتی در نقطه ای از همین شهرهای شلوغ و پرازدحام با یکی از این موجودات بی زبان و زخمی مواجه شوید. فقدان دانش کافی در چنین شرایطی اغلب باعث میشود که حوادث تاسف آوری نیز رقم بخورد، در حالی که گره کار میتواند به راحتی به دست کارشناسان باز شود. «کلینیک های بازپروری حیات وحش» مراکز تخصصی هستند که به همین منظور و با هدف تیمار و نگهداری از حیوانات آسیب دیده و در صورت امکان زمینه سازی برای بازگشت مجدد آنها به طبیعت پایه گذاری میشوند. مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان را میتوان الگویی از این دست قلمداد کرد که البته هنوز با ایدهآلها فاصله دارد.
سوال اینجاست که در این مراکز دقیقاً چه کارهایی صورت میگیرد؟ در واقع مرکز بازپروری حیات وحش مجموعهای است که در آن حیوانات مجروح، بیمار و بومی تبعیدی به منظور انجام عملیات درمانی و به صورت موقت نگهداری شده و متعاقب آن (پس از انجام مراقبتهای درمانی و بهبود) در زیستگاه های مناسب طبیعی رهاسازی میشوند. اما سرنوشت حیوانات غیربومی مانند توله ببر مذکور طبیعتاً به زیستگاههای طبیعی ختم نخواهد شد بلکه تنها راه معقولانه برای آنها، مراکز استاندارد نگهداری از حیوانات هستند. هنوز ابهامات و سوالات بسیاری در مورد نحوه عملکرد این مراکز وجود دارد؛ بعنوان مثال اینکه دقیقاً چه حیواناتی می توانند و یا می بایست در این مراکز تحت درمان قرار گیرند، یا اینکه چه حیواناتی بعد از درمان جان سالم بدر خواهند برد و یا اینکه چه حیواناتی پس از درمان و بازگشت مجدد به طبیعت زنده خواهند ماند، همه اینها از جمله مسائل مورد بحث و اکثراً مناقشه برانگیز در این عرصه هستند. اما با این وجود، امروز کمتر کارشناس حیاتوحشی است که بر ضرورت تجهیز مراکز بازپروری استاندارد حیاتوحش بالاخص در ایران تاکید نداشته باشد. حال پرسش اینجاست که چرا سازمان حفاظت از محیطزیست و دفاتر تخصصی حیاتوحش آنطور که باید از تنها مرکز تخصصی حیاتوحش کشور که البته فاصله چندانی هم با دفاتر مرکزی این سازمان ندارد، حمایت نمیکنند؟
گزارش: فرناز حیدری
No tags for this post.