اسماعیل رمضانی در گفت و گو با خبرنگار سیناپرس گفت: قبل از آنکه بیش از این دیر شود همت والایی باید پشت کار را بگیرد تا بتوانیم کمی بیشتر جبران مافات کنیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر دقیقا در همان موقعیتی قرار داریم که نهضت سوادآموزی در ایران شکل گرفت. شروع سوادآموزی رسانهای در کشور ما آنقدر به تعویق افتاده که برای نسل بیسواد و کمسواد فعلی باید کلاسهای جبرانی گذاشت. امیدوار هستم که این فتح باب، مقدمهای برای فتوحات گسترده بعدی باشد
این پژوهشگر ارتباطات در ادامه با اشاره به اینکه مؤلفان، شناخت رسانه و کارکردهای آن در جهان امروز را برای مخاطبان بدیهی فرض کرده و با دو سه صفحه کوتاه و گذرا سر و ته قصه را به هم آوردهاند، تصریح کرد: این در حالیست که شناخت و درک از رسانهها و روشی که بر روی زندگی ما تأثیر میگذارد، مقدمهای برای آموختن مهارتهای بعدی است.
وی تاکید کرد: تا زمانی که مخاطب درک عمیقی از فلسفه رسانه، تبارشناسی تحولات آن، نحوه و روش کارکرد و میزان مداخله و تأثیرات آن بر سبک زندگی ما پیدا نکند، مفاهیم کلیدی بعدی سست و لرزان خواهند بود. درست مثل آنکه خانهای زیبا و استوار را بر روی شالودهای ضعیف بنا کرده باشیم.
رمضانی در ادامه صحبت هایش با اشاره به ویژگی های نسل حاضر گفت: یکی از نیازمندیهای نسل جدید، نحوه استفاده از رسانه و یادگرفتن مهارتهایی است که به کمک آنها میتواند از رسانههای مختلف برای اهداف خود بهره ببرد.
نخ تسبیح محکمی این دانهها را به هم وصل نمیکند. سیر تعیین درسها چندان منطقی نیست و خیلی وقتها به هم ارتباطی ندارند. این نداشتن انسجام مناسب میتواند با پراکندهسازی آموزشها، آنها را کماثر کرده و به دنیای فراموشی بسپارد.
وی ادامه داد: نگاه تحلیلی، کلگرایانه و بیشتر آسیبشناسانه کتاب باعث شده آموزش مهارتهای رسانهای در حداقل ممکن قرار بگیرد. توجه داشته باشید که مخاطبان زمانی میتوانند درک تحلیلی عمیقی از پیامهای رسانهای بیابند که خود هم بتوانند محتوای رسانهای تولید کنند و مهارتهایی را برای ساختن پیامهای رسانهای یاد بگیرند.
رمضانی در رابطه با کیفیت و نحوه تالیف کتاب افزود: کتاب بریدهبریده و از این بابت مخاطبپسند است. مخاطب با مجموعه مطالب جذابی روبهرو میشود، اما در مجموع نمیتواند برای خود یک جمعبندی مناسب داشته باشد. مجموعه نکات و آموزشها مثل نقطههایی روشن در فضا پراکنده شدهاند، اما نظم کهکشانی مناسبی ندارند.
وی در پایان عنوان کرد: در مجموع برآیند من از این کتاب این است که نخ تسبیح محکمی این دانهها را به هم وصل نمیکند. سیر تعیین درسها چندان منطقی نیست و خیلی وقتها به هم ارتباطی ندارند. این نداشتن انسجام مناسب میتواند با پراکندهسازی آموزشها، آنها را کماثر کرده و به دنیای فراموشی بسپارد.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.