ضرب المثل «پدر کو ندارد نشان از پدر» را بارها شنیدهایم، فرید بهرامسری، کارآفرین الیگودرزی مصداق این ضربالمثل است، او با ادامه دادن پیشه پدر و با فرآوری ماده معدنی کربنات کلسیم تولید را در کارخانه پدری رونق بخشیده و شرایط اشتغال حدود یکصد نفر را ایجاد کرده است.
به گزارش سیناپرس به نقل از خبرگزاری فارس لرستان، فرید بهرامسری متولد ۵۴ و کارشناس ارشد مهندسی مکانیک است او از سال ۸۲ با ادامه شغل پدری وارد عرصه تولید شده است و امروز در این حوزه حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
این تولید کننده و کارآفرین موفق علاوه بر اینکه در کارخانه پودر کربنات کلسیم مدیر تولید است، سال ۹۷ هم یک کارخانه راهاندازی میکند تا با استفاده از دانش و تجربههای کسب شده کارهای نو و جدیدی انجام دهد.
بهرامسری که آموزش و روحیه کارآفرینی را از علل موفقیت خود عنوان میکند، میگوید: من نسبت به افرادی که در کارخانه مشغول فعالیت هستند، احساس مسوولیت میکنم، در واقع عشق به کارآفرینی بود که ما را در این راه مصمم کرد.
ضرب المثل «پدر کو ندارد نشان از پدر» را بارها شنیدهایم، فرید بهرامسری، کارآفرین الیگودرزی مصداق این ضربالمثل است، او با ادامه دادن پیشه پدر و با فرآوری ماده معدنی کربنات کلسیم تولید را در کارخانه پدری رونق بخشیده و شرایط اشتغال حدود یکصد نفر را ایجاد کرده است.
نکته قابل تامل اینکه او به همراه برادرانش مراحل پیشرفت را با فرآوری ماده معدنی کربنات کلسیم که یکی از ظرفیتهای شهرستان الیگودرز است، پله پله طی میکنند، در واقع آنها با استفاده از فرآوری نه تنها ارزش افزوده برای تولیدات ایجاد کردند، بلکه زمینه اشتغال افراد بیشتری را فراهم کردهاند.
ادامه دادن شغل خانوادگی
او میگوید: ما یک شغل خانوادگی داریم در واقع خانواده پدری من از سال ۱۳۴۸ وارد حوزه سنگ استخراج کربنات کلسیم شدند با توجه به محدودیت آن زمانی صرفا روی معدن کار میکردند، بعد سال ۵۷ و ۵۸ به فرآوری روی میآورند و سعی میکنند سنگهای دانه بندی ایجاد کنند تا سال ۷۲ پودرهای معمولی و دانههای سنگبندی در کارخانه تولید میشد.
سال ۷۲ من وارد دانشگاه شدم و برادرانم یعنی همان نسل دوم پس از فارغالتحصیلی و با دید بهتری وارد کارخانه میشوند، من و برادرانم به دنبال تغییر و تحول بودیم، تا سال ۸۲ ما وارد مرحله تولید پودر میکرونیزه شدیم و دو خط تولید پودر میکرونیزه را احداث کردیم.
تاکید بر تغییر و تحول در کارخانه
بعد از فارغ التحصیلی چهار سال در انرژی اتمی مشغول بودم که یک فرصت و تجربه محسوب میشد، سال ۸۶ به الیگودرز برگشتم، چهار سال هم به عنوان پیمانکار در سد رودبار مشغول بودم، سال ۹۰ مجدد به عنوان مدیر تولید کارخانه، کار را شروع کردم.
من به دنبال تغییر و تحول بودم، گفتم در شرایط کنونی همه میتوانند کارخانه پودر کربنات بزنند، بنابراین باید یک پله جلوتر برویم، چون تجربه تلخی داشتیم زمانی سنگ کوبی داشتیم سال ۶۸، آن زمان تنها دو سنگ کوبی در الیگودرز بود، اما جنگ که تمام شد همه به این سمت آمدند و دو کارخانه به ۳۰ کارخانه افزایش پیدا کرد، نتیجه آن ورشکستی کارخانهها بود.
فرآوری برای ایجاد ارزش افزوده و جلوگیری از بحران
سال ۹۰ ما تصمیم گرفتیم کاری کنیم که بحران عرضه بالا و تقاضای کم ما را زمینگیر نکند، بنابراین روی پوشش دار کردن کربنات کلسیم کار کردیم. مرحله اول پیش فاکتور را از آلمان و چین و ایران گرفتیم، زورمان به قیمت آلمانیها نرسید، شرکت چینی هم قابل اعتماد نبود، با شرکت ایرانی توافق کردیم، یک سال مشغول شد اما چون تجربه اولش بود جواب نگرفت.
سال ۹۱ خودمان شروع کردیم شش ماه کار کردیم تا توانستیم کربنات کلسیم را پوشش دار کنیم، یعنی از یک تولید کننده معمولی یک پله صعود کردیم و این اتفاق همزمان شد با پایان بدهیهای کارخانه، از طرفی هم ارزش افزوده خوبی ایجاد شد.
بعد از آن سال ۹۲ سراغ مستر وش که ۸۰ درصد آن کربنات کلسیم و ۲۰ درصد پلیمر است رفتیم، یک خط کامل را خریداری و در کارخانه نصب کردیم، روز اول که کار را شروع کردیم چینیها با ما بودند اما رفتند و دست ما را به اصطلاح در حنا گذاشتند، حالا ما ماندیم که چکار کنیم در حالی که حتی روشن کردن دستگاه را هم بلد نبودیم.
با سعی و خطا شروع کردیم به کار کردن و وارد بازار شدیم، اما کسی ما و محصولمان را تحویل نمیگرفت، در نمایشگاه ایران پلاس با مستر وش شرکت کردیم، یادم هست یک نفر گفت «مگر لرها هم میتوانند مستر وش تولید کنند»، اما همانجا با شرکت کاله قرار داد بستیم، در واقع اولین محموله درست حسابی را تحویل کاله دادیم، پایان سال ۹۲ هم به واحدهایی که تولید سفره یک بار مصرف داشتند بار تحویل دادیم.
تکیه بر توانایی داخلی
بهار ۹۳ وقتی که بازار به اصطلاح گرفت و ارزش افزوده خوبی هم ایجاد شد، گفتیم خط بعدی را وارد کنیم، وقتی نگاه کردیم دیدیم میتوانیم خودمان دستگاه را بسازیم، بنابراین خیلی از قسمتها را خودمان ساختیم تنها قسمتی که توجیه اقتصادی نداشت و تکنولوژی آن را نداشتیم از چین وارد کردیم.سال ۹۴ و سال ۹۵ هم یک دستگاه دیگر را اضافه کردیم.
بعد از آن سراغ تولید سپر خودرو رفتیم، اما موفق نشدیم در همین گیر و دار آمدیم با یک مجموعه آشنا شدیم که برای کفی خودرو پلیمر نیاز داشتند، با آنها وارد مذاکره شدیم و نمونه تولید کردیم، از سال ۹۶ تاکنون برای آنها کار تولید میکنیم.
راهاندازی یک کارخانه جدید
سال ۹۷ شرکت زیگورات سازه آرتین را راه اندازی کردیم، یعنی علاوه بر اینکه در کارخانه پودر کربنات کلسیم که متعلق به من و برادرانم بود، یک واحد را راه اندازی کردم، هم میخواستم یک سری آزمایش و ایده پیاده کنم، هم اینکه مجموعه کربنات فضا برای اضافه کردن خط جدید وجود نداشت.
در زیگورات چون همه چی را یاد گرفته بودیم، دستگاههای مورد نیاز مجموعه را خودم ساختم و پوشش دار کردن کربنات کلسیم را با یک سری فرمول خاص شروع کردیم و به تولید کامپاند رساندیم.
تمرکز بر فرآوری و افزایش تولید
یک نکته مهم و قابل تامل اینکه آیندهنگری بود که در دستور کار قرار داده بودیم، در واقع ما در حوزه کربنات کلسیم تمرکز را روی فرآوری گذاشتیم، چون قطعا با افزایش کارخانههای تولید پودر میکرونیزه ما ظرف چند سال آینده با ورشکستگی این کارخانهها مواجه خواهیم بود، از طرفی فرآوری کربنات کلسیم اشتغال و ارزش افزوده خوبی را به دنبال دارد.
نکته دیگر هدف گذاری در حوزه افزایش تولید است، برنامه ما این است که هر ۱۸ ماه بیست تن در روز به تولید پلیمر اضافه کنیم، هم ماده معدنی با کیفیت و هم نیروی انسانی خوب را داریم، باید از این ظرفیت استفاده کرد.
با توجه به اینکه ما بر اساس نیاز بازار اقدام به تولید محصولات میکنیم از طرفی کیفیت بالای کربنات کلسیم الیگودرز، در حوزه بازار با مشکلی مواجه نیستیم، بازار مصرف ما بیشتر اصفهان و تهران است، البته به کشورهای ترکمنستان، آذربایجان، عراق، افغانستان هم محصولات را صادر میکنیم، اما با توجه به برخی مشکلات ترجیح میدهیم بیشتر روی بازار داخلی کار کنیم.
آموزش و روحیه کارآفرینی، رمز موفقیت
برای موفق شدن در هر حوزهی یک سری معیارها و فاکتورها نقش دارد، برای من هم مهمترین دلیل موفقیت در حوزه تولید به آموزش مربوط میشود، پدر اولویت را روی آموزش فرزندان متمرکز کرد و همین سطح دانش مجموعه را افزایش داد، اما روحیه کارآفرینی و پیشرفت نیز از دیگر عواملی است که باعث شد ما با انگیزه و جدیت بیشتری کار را ادامه دهیم.
نیروی کار برای ما مهم است
برای ما صرفا درآمد مهم نبود ما کار را با ۲۰ نفر شروع کردیم، اما در حال حاضر حدود ۱۰۰ نیرو داریم که به طور مستقیم فعال هستند و در کنار آن حداقل سی تا چهل خانواده به صورت غیر مستقیم کسب درآمد میکنند، ما الان به مرحلهای وارد شدیم که نسبت به نیروی انسانی مشغول در کارخانه احساس مسوولیت میکنیم و نمیتوانیم نسبت به آنها بی تفاوت باشیم.
آنها برای ما مهم هستند، حتی گاهی که تولید متوقف میشود، اجازه نمیدهیم کارگران بیکار باشند، تمام تلاش این است که سر پا بایستند.
من معتقد هستم وقتی من کارآفرین بتوانم در شهرم کار ایجاد کنم، یعنی به نوعی آسیب اجتماعی را کاهش دادهام و این مهم است، خیلی از افرادی که در کارخانه مشغول کار هستند، خانه و ماشین خریدند، ازدواج کردند این حس خوشایندی است برای ما که روحیه کارآفرینی داریم.